واضح آرشیو وب فارسی:الف: از تومور مغزی میترسم!
زهرا عرب/1آبان 95
تاریخ انتشار : شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۰۰
حالا دیگر از تومور مغزی میترسم!
همین اردیبهشت ماه بود که دبیرعکس سایت ما، همین جا، در دفتر نقلی و کوچکمان، پشت مونیتور یکباره صفحه رایانهاش را سیاه دید و گفت: هیچ چیز نمیبینم. سراسیمه با اورژانس تماس گرفتیم و آمدند و او را بردند. گمان میکردیم یک بیماری ساده مثل افت فشار باشد اما او همچنان ۶ ماه است که دارد با تومور مغزی میجنگد.
زهرا عرب
هفته گذشته وقتی شنیدم همکار قدیمیام، رضا رستمی، به خاطر وجود توموری در مغز، عمل جراحی کرده، یکباره دلم لرزید. از تومور مغزی میترسم. او با ما مهربان نیست. جایی در سرمان جا خوش میکند که گویا بیشتر از هر جای دیگی کار دستمان میدهد. سه ماه پیش به رضا رستمی زنگ زدم و خواستم به ما در سایت سلامت آنلاین بپیوندد و ما را کمک کند. خیلی پریشان بود و بخصوص از شرایطی که در یکی از روزنامهها برایش به وجود آورده بودند، سخت گله داشت. گفت: شما نمیدانید با من چه کردند... ما روزنامه نگاران آدمهای بیپناهی هستیم. خوب و جانانه هم که کار کرده باشی، با جابجایی مدیران، خیلی راحت صدایت میکنند و میگویند دیگر به شما نیازی نداریم. بعد در عین عدم نیاز، رفیقشان را که از قضا الفبای روزنامهنگاری هم نمیداند، جای تو میآورند. حرفی هم بزنی میگویند روزنامه خودمان است، هر کار دوست داشته باشیم میکنیم!
مرحوم رضا رستمی این وقتها دستت از همه جا کوتاه است، باید بروی و خانهنشین شوی؛ و همه میدانند خانه نشینی برای مرد، آنهم مردی مثل رضا رستمی یعنی چه. این خانهنشینی و استرس بیکاری، با همدستی آن تومور مغزی لعنتی همان بلایی را بر سرش آوردند که اکنون شاهدیم. کسی نیست، پناهی نیست... نه گروهی، نه انجمنی، نه صنفی، نه مسئولی؛ فریادت را کسی نمیشنود ولی تومور مغزی خوب میداند با حجم فشار و استرسی که بر روزنامهنگار وارد شده، چه کند... اول با سردرد شروع میشود و هر قدر هم آرام و نجیب باشی، مثل رضا رستمی، سرانجامت تن سپردن به تخت بیمارستان یا غسالخانه میشود. دوست خبرنگاری جایی نوشته بود«روزنامه نگاران زود پیر می شوند»، حالا باید بگوییم روزنامه نگاران جوانمرگ می شوند. حالا رضا رستمی نجیب از میان ما رفته و همسر و دختر ۱۰ سالهاش «رها» باید رنج زندگی بدون او را به جان بخرند و ادامه دهند، اما واقعا مسئول بی پناهی خبرنگاران کیست؟ از تومور مغزی می ترسم...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]