واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: هفته نامه مثلثل نوشت: نمایندگان ایران و عربستان با میانجیگری روسیه در حاشیه برگزاری پانزدهمین نشست مجمع بینالمللی انرژی در الجزایر با یکدیگر دیدار کردند. «خالد الفالح» وزیر نفت سعودی پس از دیدار با بیژن زنگنه وزیر نفت ایران اعلام کرد کشورش مستثنی شدن ایران در طرح موسوم به «فریز نفتی» را میپذیرد و ایران، نیجریه و لیبی میتوانند با حداکثر ظرفیت «معقول» خویش تولید کنند.
فریز نفتی طرحی است که عربستان سعودی در اجلاس ماه آوریل وزرای نفت اوپک در دوحه مطرح و خواستار کاهش ظرفیت نفت اعضا برای بازگشت قیمت نفت به بالای 50 دلار شد.
ریاض همچنین در اجلاسیه بیست کشور صنعتی در «هانگژوی» چین در ماه سپتامبر سال میلادی جاری خبر از همکاری کشورش با روسیه در این زمینه داد و اعلام کرد دو کشور مصرانه طرح کاهش سطح تولید اعضا با هدف افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی را دنبال میکنند؛ کاهش قیمت نفت به سبب مازاد تولید نفت در بازارهای جهانی است، به همین سبب دو کشور چاره را در کاهش سطح تولید جستوجو کردهاند.
شکست این طرح از پیش مسلم است، چراکه قابلیت عملیاتی شدن ندارد. علت اصلی آن نیز مجریان آن هستند که روزانه 20 میلیون بشکه نفت تولید و خود را از دایره شمول این طرح مستثنی کردهاند؛ آمار سطح تولید اعضا نشان از افزایش در تولید روزانه نفت آنها در ماههای اخیر دارد که خود گواه روشنی مبنی بر بیمیلی اعضا نسبت بدان است.
BP در شهریور ماه امسال اعلام کرد، میزان تولید نفت عراق که دومین تولیدکننده بزرگ اوپک است، از 606/4میلیون بشکه در روز در ماه جولای به 638/4میلیون بشکه در روز در ماه اوت افزایش یافته؛ در همین زمان کویت نیز میزان تولیدش را از روزانه 95/2میلیون بشکه به ۲٫۹۸۷ میلیون بشکه در روز افزایش داده است. همچنین کشور نیجریه با تولید روزانه ۱٫۴۵۶ میلیون بشکه در روز در ماه اوت، تولید نفتیاش را نسبت به ماه قبل از آن با 27/1میلیون بشکه در روز افزایش داده است.
ایران نیز تولید خود را در ماه اوت به رقم 63/3میلیون بشکه در روز رساند که این رقم در ماه جولای 53/3میلیون بشکه بوده است و بارها اعلام کرده اراده ایران مبنی بر بازگشت به سطح تولید پیش از تحریم یعنی اندکی بیش از 4 میلیون بشکه در روز است. از این رو، فشار بر ایران برای کاهش سطح تولید و رساندن آن به 500/2 میلیون بشکه در روز بهطور قطع از سوی ایران رد خواهد شد.
پرواضح است افزایش قیمت نفت باتوجه به میزان اتکای ایران به درآمدهای حاصل از فروش آن در بلندمدت به سود تهران خواهد بود؛ اما کاهش سطح تولید آنهم از سوی برخی از اعضا عقلانی و منصفانه نیست. به باور ایران مقصر اصلی شرایط کنونی عربستان و روسیه هستند در نتیجه این دو باید شرایط را به حالت قبل بازگردانند. البته واقعیت این است که در کنار افزایش سطح تولید و صادرات روسیه، عربستان، عراق و کانادا دلایل دیگری نیز نظیر کاهش مصرف انرژی و در نتیجه کاهش سطح تقاضا برای نفت در چین، خودکفایی آمریکا نیز روی قیمت نفت اثرگذار بودهاند.
تولید روزانه نفت در دنیا 92 میلیون بشکه است. عربستان و روسیه بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت در جهان هستند این در حالی است که سهم ایران از این بازار تنها 5/1درصد از کل صادرات نفت جهان است. بهطورقطع ایران کاهش سطح تولید و از دست دادن جایگاهش در بازارهای جهانی را نخواهد پذیرفت. عربستان و روسیه همانند ایران اقتصادی وابسته به نفت دارند و باید به همان میزان هزینه بپردازند.
ایران میداند مسکو و ریاض به دلیل کاهش قیمت نفت شرایط مساعد اقتصادی را سپری نمیکنند. برای مثال رشد اقتصادی روسیه از همین بابت منفی شده و شواهد گواه آن است امکان رونق اقتصادی در سال 2017 نیز در چنین شرایطی دور از ذهن خواهد بود. درک شرایط فوق از سوی ایران در واقع کارت برنده او در مذاکره با دو کشور و نیز موجبات استمرار در افزایش سطح تولید و صادرات نفت خود را فراهم آورده است.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا نیز بر همین مبنا در گزارش ماهیانه خود پیشبینی کرده است که تولید نفت خام اوپک از 76/31میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۵، به 41/32میلیون بشکه در روز تا پایان سال ۲۰۱۶ افزایش مییابد که ایران بیشترین سهم را در این افزایش تولید دارد. همچنین برای سال ۲۰۱۷ انتظار میرود که این میزان به 95/23 میلیون بشکه در روز افزایش یابد.
برای فهم دلایل پذیرش سطح تولید نفت ایران از سوی ریاض میبایست ادراک درستی از روابط دو کشور داشت. تهران و ریاض بهعنوان دو قدرت منطقهای در عرصههای گوناگونی رودرروی یکدیگر ایستادهاند و از دل این رقابت منافع خویش را دنبال کردهاند. یکدیگر را در تمامیحوزهها رصد و تلاش دارند مجال قدرت گیری و نفوذ را از او سلب کنند.
رقابت منطقهای دو کشور در حال حاضر در کشورهای ثالث نظیر بحرین، سوریه، عراق، یمن و حتی افغانستان قابل لمس و رصد است. این موضوعات در کنار حوادثی نظیر حمله به سفارت عربستان در تهران، فاجعه منا و رفتار عربستان در دوران تحریم علیه ایران همگی دو کشور را تا مرز رویارویی نظامی نیز برد. توازن قدرت در منطقه به تعبیر بهتر حاصل رقابت میان این دو کنشگر قدرتمند منطقهای است. کنشگرانی که برای کسب منافع حیاتی خویش از بهکارگیری قدرت سخت ابایی ندارند اما بررسی روابط دو کشور نشان از سطحی از تحمل رقیب در بازی آن دو دارد، یا به تعبیر بهتر «مدیریت سطح تنش» در روابط تهران و ریاض همیشه لحاظ شده، چراکه دو کشور بهدرستی میدانند ادامه بیثباتی در منطقه در کوتاهمدت میتواند رقیب را ضعیف ولی در بلندمدت موجبات فرسایش قدرت خودشان را نیز بهدنبال داشته باشد و در بزنگاه تحولات منطقه هیچیک توان و یارای جمعکردن اوضاع را نخواهند داشت و این به سود هیچیک نیست. ازاینرو، هیچگاه رقابت و تنش را از یک سطح معقول بالاتر نمیبرند.
با عنایت به سطح تنش میان دو کشور سخنان خالد الفالح بسیار معنادار است و این سوال به ذهن متبادر میشود که آیا این چرخش گواه چرخش در سایر زمینهها و کاهش سطح تنش میان مقامات دو کشور است. برای پاسخ به این سوال باید چشم به دستگاه دیپلماسی تهران و ریاض دوخت و نشانهها را پی گرفت، اما تا امروز علامت جدی مبنی بر تمایل دو کشور برای آغاز گفتوگوهای سیاسی و رفع اختلافات دیده نمیشود.
۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]