واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سيستم آموزشي و بيماري «كلينگري»
روزنامه آفرینش نوشت:
در بسياري از زمينهها، وقتي ما عملكرد نظام آموزشي را – چه در سطح مدارس و چه در بستر دانشگاهها- با موسسات و آموزشگاههاي خصوصي مورد قياس قرار ميدهيم، به اين نتيجه ميرسيم كه در اغلب موارد، عملكرد اينگونه موسسات در امر آموزش، كارآتر و داراي نتايج ملموستري است.
به عنوان مثال، اگر تصميم بگيريم يكي از واحدهاي درسي را- كه بخشي از زمانمان به عنوان دانشآموز يا دانشجو، در طول چند سال در مدرسه و دانشگاه صرف آن شده- در يكي از آموزشگاههاي خصوصي بياموزيم، به احتمال بسيار، نتيجهاي كه از حضور در آموزشگاه خواهيم گرفت، بسيار مشهودتر خواهد بود نسبت به آنچه در دوران مدرسه و دانشگاه فراگرفتهايم.
مسائل مختلفي را به عنوان عوامل دخيل در اين امر نام ميبرند. از جمله يكي از دلايل اصلي اين مساله، فرصت كم آموزش در مدرسه و دانشگاه ذكر ميشود. يعني مثلا وقتي ما واحد درسي همچون زبان انگليسي را در دانشگاه فراميگيريم و يك جلسه دوساعته در طول هفته را در ارتباط با اين درس ميگذرانيم، نميتوان انتظار داشت دانش ما در يادگيري زبان، به پاي يادگيري آن در آموزشگاهي برسد كه به طور اختصاصي در اين زمينه فعاليت ميكند و چند جلسه در هفته را ملزم به شركت در كلاسهايش هستيم.
اما به نظر ميرسد يكي از مهمترين علل اين شكاف عظيم- كه بين دستاوردهاي آموزش در موسسات خصوصي و مدارس و دانشگاهها، وجود دارد- نوعي «كلينگري» باشد كه سالهاست گريبان نظام آموزشي ما را گرفته است.
در واقع، حتي در دوره دبيرستان و دانشگاه هم كه دانشآموزان و دانشجويان ما اقدام به انتخاب رشته ميكنند و مشخص ميشود كه ميبايد چه رشته و زمينه علمي، هنري، ورزشي خاصي را به عنوان رشته تحصيلي دنبال كنند، اين مشكل همچنان به قوت خود باقي است. يكي از مهمترين نمودهاي اين امر هم، حجم زياد درسهاي غيرمرتبطي است كه دانشآموزان و دانشجويان ما ملزم به گذراندن آن هستند، بدون اينكه در افزايش بار علمي آنها نقش موثري داشته باشد.
واقعيت اين است كه رويكرد سيستم آموزشي ما، همواره در اين راستا بوده كه در هر زمينه و حوزهاي، دانشآموزان و دانشجويان را با پارهاي از مفاهيم موجود در آن حوزه، آشنا كند و اين كلينگري موجب شده ما از تمركز كردن بر روي يك زمينهي خاص بازبمانيم.
فيالمثل سالهاست نقص سيستم آموزشي ما در ارتباط با ياد دادن زبان انگليسي آشكار شده است، اما مدارس و دانشگاههاي ما همچنان به شيوه سنتي اصرار دارند برخي مفاهيم موجود در اين حيطه را به صورت غيركاربردي كه تنها براي حفظ كردن در شب امتحان به كار ميآيد و به زودي فراموش ميشود، تدريس كنند. يعني ما به جاي تمركز بر مقولههاي كاربردي، در دام كلينگري، كليگويي و كليخواني افتادهايم.
به هر حال، بعد از همه اين آزمون و خطاها، خوب است مسئولان و تصميمگيران نظام آموزشي، كمي به مقولهي «جزئينگري» بها دهند و اين فرهنگ را در نظام آموزشيمان نهادينه كنند.
ميشود گفت اين رويكرد جزئينگر، اگر مهمترين نياز امروز سيستم آموزشي ما نباشد، به طور قطع يكي از تاثيرگذارترين و مهمترين نيازهايي است كه در حال حاضر، نظام آموزشي ما براي به دست آوردن نتايج واقعي و عملي، ناگزير از كسب آن است.
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۳ - ۱۷ مهر ۱۳۹۵ - 08 October 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]