واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مثلث «سلف، خوابگاه و كلاس» زير سايه شبكههاي اجتماعي
قديمترها (يعني زمان ما) دانشگاه مثلثي داشت كه اساتيد نگران و دغدغهمند، تشكلها و فعالان دانشجويي و سال آخريها، دانشجويان را از گير افتادن در دام آن برحذر ميداشتند...
نویسنده : سحر دانشور
قديمترها (يعني زمان ما) دانشگاه مثلثي داشت كه اساتيد نگران و دغدغهمند، تشكلها و فعالان دانشجويي و سال آخريها، دانشجويان را از گير افتادن در دام آن برحذر ميداشتند و براي استفاده هر چه بيشتر از ايام دانشجويي از آنها ميخواستند خود را از قيد اين مثلث رها كنند، چه اينكه به گفته همه آنها اين مثلث نتيجهاي نداشت جز تلف كردن وقت دانشجو. مثلث معروف سه ضلع داشت: سلف، خوابگاه و كلاس! فهم اين نكته طول ميكشيد، معمولاً هم نسبت مستقيمي داشت با سال آخري شدن. آن وقت بود كه همه ما سال آخريها با چهرهاي مغموم ترم پايينيها را از اين مثلث شوم برحذر ميداشتيم. آنها (يعني دلسوزان) ميگفتند اگر فرد براي ايام دانشجويي خود برنامهريزي نداشته باشد و با اهداف بلندمدت، ميان مدت و كوتاه مدت وارد دوران تحصيل نشود، در رفتوآمد مدام بين اين سه نقطه محوري دوران دانشجويي به موجودي غيرفعال تبديل شده و بدون كمترين استفادهاي از روز و روزگارِ خود دچار روزمرگي ميشود.
بيبرنامگي ميتوانست زمينهساز «مسائلي» شود كه پيش و بيش از همه چيز وظايف دانشجويي فرد كه در نسبت با علم و انديشه تعريف ميشود را نشانه بگيرد و اين نشانهگيري دقيق در درازمدت دامنگير دانشگاه و جايگاه آن نيز شود، چه اينكه حيات و ممات دانشگاه در گرو تحركات دانشجو و اساتيد بوده و هست. دقت در واژه «مسائل» پاي «وقت خالي» دانشجويان را به ميدان باز كرده و اين وقت خالي نيز ميتوانست زمينهساز مسائل مختلف اجتماعي، رفتاري و فكري شود و در نتيجه دانشجو را نه تنها از وظيفه اساسي خود كه علم اندوزي و انديشه ورزي است باز دارد بلكه موجبات پديد آمدن برخي مسائل براي وي را نيز فراهم آورد. از اين روي دلسوزان به مثلث سلف، خوابگاه و كلاس اشاره ميكردند تا دانشجو به خوبي بفهمد اين مثلث بدون برنامهاي خاص چگونه ميتواند زمينهساز ايجاد مسائل و مشكلات فردي و جمعي شود.
نميتوان از نقش دانشگاه در تقويت مثلث سلف، خوابگاه وكلاس چشمپوشي كرد. كمتوجهي اساتيد به نقش آفريني علمي دانشجويان، حضور كمرنگ در محيط خارج از كلاس، ارتباط كمرنگ با دانشجويان به علت بالا بودن تعداد شاگردان از نظر كمي و پر بودن وقت خود اساتيد به جهت حضور در كلاسهاي متعدد جهت تدريس كه ميتواند زمينهساز تضعيف علائق و فعاليتهاي علمي دانشجويان شود، بيتوجهي معاونت فرهنگي دانشگاهها، تشكلهاي دانشجويي و دفاتر مشاوره به برنامهريزي مناسب براي محيط خوابگاه و دانشگاه و مديريت اوقات فراغت دانشجويان از عواملي است كه آسيبهاي ناشي از مثلث زندگي دانشجويي را تقويت كرده و مسائل دانشجويان را پررنگتر ميكند.
اين بيبرنامگي به حدي بود كه مسئولان و دغدغهمندان فرهنگي تنها به انذار و هشدار بسنده كرده و نهايت تلاششان را در برگزاري يك همايش و چند سخنراني با موضوعاتي مثل دانشجوي ايدهآل، دانشجوي تراز، شاخصهاي دانشجويي و مواردي از اين دست خلاصه كردند، حال آنكه آن مثلث تنها با نظريهپردازي و سخنراني تضعيف نميشد بلكه نياز اساسي در اين راستا، تحرك خود دانشجويان بوده و است.
از دانشگاه كه رفتم اميدوار بودم مثلث نه چندان دوست داشتنيمان بلايي چيزي سرش بيايد، يا لااقل با چارهانديشي مسئولان، فعالان و دغدغهمندان مديريت شود و برخورد با آن از سطح هشدار و انذار بالاتر برود. اما با رصد فضاي فعلي دانشجويي ميتوان گفت نه تنها آن مثلث به قوت خود باقي است بلكه در چند سال اخير نيز به زير سايه چتري درآمده است كه بر عمق تأثيرات آن ميافزايد و آن چتر چيزي نيست مگر شبكههاي اجتماعي موبايلي. به بيان ديگر شبكههاي اجتماعي موبايلي با ابعاد خاص خود و ويژگيهاي متفاوتي كه دارند به راحتي توانستند سايه خود را بر سر مثلث سلف، خوابگاه و كلاس بيندازند و به اين فضا رنگ و بوي خاصي ببخشند. ارتباط تنگاتنگي كه ميان مثلث و چتر نو به وجود آمده است به گونهاي است كه گويي اين دو از ابتدا براي تكميل همديگر به وجود آمدهاند.
مثلث قدرتمند دانشگاه به علت نبود برنامه لازم در محيط زندگي خود به راحتي سايه چتر فضاي مجازي را پذيرفت و ابعاد خود را با اين چتر فراگير هماهنگ كرد. در نتيجه اين ارتباط دانشجويان به لاك مثلث چتردار خزيدند تا آسيبهاي موجود دوچندان شود. اين سطور در پي برشمردن آسيبهاي ناشي از استفاده از فضاي مجازي نيست، اما قصد دارد به سؤال احتمالي ناشي از طرح مسئلهاش بپردازد و آن سؤال چيزي نيست جز اينكه: حال كه اين پيوند اتفاق افتاده است چه بايد كرد؟
بيشك نميتوان گريز از اين فضا و حذف آن را پيشنهاد داد، چون امري است نشدني كه بيشتر تنه به تنه خيال ميزند. پس بايد بتوان با نقشآفريني مناسب در اين فضا به كاهش اثرات منفي آن كمك كرد. اولين نكته در اين راستا تضعيف ابعاد مثلث قوي موجود در دانشگاه است. در حقيقت اگر در پي كاهش اثرات منفي شبكههاي مجازي در محيط دانشجويي هستيم بايد بتوانيم مثلث اتلاف وقت در اين محيط را تضعيف كنيم و در اين راستا ورود به عرصه برنامهريزي براي محيط دانشگاهي و خوابگاهي ضروري است. نكته بعد در اين خصوص تحقق وحدت عملي ميان معاونت فرهنگي، تشكلهاي دانشجويي، اساتيد، دفاتر مشاوره و انجمنهاي علمي در محيط دانشگاه است. برنامهريزي مشترك ميان اين مجموعهها با هدف مقابله جدي با مثلث اتلاف وقت دانشجويان اولين و راهبرديترين گام براي مقابله با آسيبهاي ناشي از فضاي مجازي است.
بي اغراق ميتوان گفت با سخن گفتن از برنامه، سخنرانيها و همايشهايي همچون آسيبهاي فضاي مجازي، ضرورت علم آموزي در دانشگاه و نقش دانشجو چيست و... به ذهن متبادر ميشود. حال آنكه تمركز صرف بر اين برنامهها چندان راهگشا نيست، چون بايد بتوان شيوه مديريت وقت را به صورت عملي به دانشجو نشان داد و همچنين با ايجاد گزينههاي مختلف براي فعال شدن دانشجو وي را به زمين عمل و حركت وارد كرد.
براي تحقق اين مهم طراحي برنامههايي كه عموم دانشجويان در آنها به ايفاي نقش ميپردازند و از جايگاه مخاطب خارج شده و به كنشگر فعال تبديل ميشوند ضروري است. به طور مثال ميتوان به برنامههايي همچون راهاندازي بازارچههاي توليدات دانشجويي كه فضايي براي ارائه خدمات مختلف دانشجويان و عرضه آن خدمات در محيط دانشگاه يا حتي محيط شهر محل تحصيل، اشاره كرد. در اين فضا ميتوان به آزادسازي ظرفيتهاي فكري و عملي دانشجو اميدوار بود. به بيان ديگر براي مقابله با مثلثي كه اين روزها با چتر فضاي مجازي تقويت هم شده است بايد به پتانسيلها و تواناييهاي عموم دانشجويان در عرصه عمل تكيه كرد و با برنامهريزي مناسب و هدفمند و خارج كردن عموم دانشجويان از جايگاه مخاطب و تبديل آنها به كنشگر فعال اين پتانسيلها را شكوفا كرد و به كار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]