تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 2 فروردین 1404    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه گرفتن در گرما، جهاد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867171162




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طنز؛ سلفی در روز ایمنی


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي در روزنامه شهروند نوشت:

ببو... ببو... ببو... کانال را عوض نکنید. کسی مسئولی را صدا نکرده که شما درمقام دفاع بخواهید کانال شهرونگ را عوض کنید. نفرمایید که مگر روزنامه هم کانال است؟ این روزها حاجی ارزونی سرکوچه ما هم صاحب کانال است و خیار سالادی‌ها و سیب‌زمینی پشندی‌اش را از طریق کانال عرضه می‌کند. ما که دیگر به‌عنوان یک رسانه جای خود داریم. پس نتیجه می‌گیریم ما کانال داریم، اما حالا اگر بپرسید پس آن ببو ببو اگر آوای صدا کردن برخی مسئولان نیست، پس چیست؟ آن وقت عرض خواهم کرد که این صدای ببو، صدای ماشین آتش‌نشانی‌ای است که یک ساعت و ١٧ دقیقه پیش برای خاموش کردن خانه من از ایستگاه آتش‌نشانی راه افتاده و هنوز در راه مانده و در ترافیک مهرماه شهر گرفتار شده است.
 
البته مأموران عزیز آتش‌نشان- که این روزها شجاعت‌هاشان تا پای جان دادن نقل هر محفل است- از راه دور و با استفاده از تلگرام و اینستاگرام مشغول آموزش به همسایگان من هستند تا آنان با استفاده از وسایل و ابزار موجود آتش را مهار کنند. من هم در وسط زبانه‌های آتش نشسته‌ام برای شما طنز می‌نویسم! چرا؟ چون کار دیگری از دستم برنمی‌آید. شما فکر کن در دل آتش نشسته‌ای و امید کمک داری و زیر لب مدام زمزمه می‌کنی «ما ز یاران چشم یاری داشتیم».
 
بعد صدای همسایه بالایی‌تان را می‌شنوی که به همسایه بغلی می‌گوید: قربون دستت بدو این شلنگ را بزن به شیر آب خانه‌تان و همسایه بغلی می‌فرمایند: یادتان رفته به ما دختر ندادید و گفتید این خانواده فرق مار و شلنگ را هم نمی‌فهمد؟ حالا خودتان بفرمایید شلنگ بیاورید که یک وقت با مار اشتباه نگیریمش. با هر جان کندنی بود البته شلنگ را ردیف کردند، اما تا پاشیدن آب را شروع کردند یکهو شلنگ پت‌پت کرد و آب قطع شد. بعد صدای همسایه طبقه اول را شنیدم که داد می‌زد صد بار گفتم آب هست اما کم است. باید درمصرفش صرفه‌جویی کنید.
 
اون‌وقت شما عنرعنر راه افتاده‌اید تو راه پله و آب بازی می‌کنید؟ باز من سعی کردم خونسردی‌ام را از دست ندهم و به حفظ جان خودم در برابر آتشی که هر لحظه بیشتر زبانه می‌کشید، فکر کنم. یکهو صدای آشنایی از پشت شعله‌های آتش شنیدم که داد زد تو فقط یک لحظه سرت را از آتش رد کن. بقیه‌اش با من. من هم با اعتماد به‌نفس سرم را از وسط زبانه آتش عبور دادم بلکه فکر بکری برای رهایی‌ام از بند آتش در انتظارم باشد، ولی تنها چیزی که منتظرم بود، سلفی‌بازانی بودند که به محض عبور کله من از آتش شروع کردند به گرفتن عکس سلفی و آپلود کردن عکس‌های همین الان یهویی‌وار در اینستاگرام.
 
در این بین دیدم دزد به خانه‌ام زده و مشغول دزدیدن وسایل خانه است. به او سلام کردم و گفتم، حالا می‌بری ببر. نوش جونت. فقط بگو تو این آتیش از کجا وارد شدی که جایی‌ات نسوخت. دزد سری تکان داد و با خضوع گفت: شرمنده. از لحاظ حرفه‌ای نمی‌توانم اسرار کاری‌مان را بروز بدهم. و البته از همان راهی که آمده بود، رفت و تو غبار جاده گم شد. حالا شما جای من بودید وسط آتش‌سوزی نمی‌نشستید طنز بنویسید بلکه دق و دلی‌تان را سرکسی خالی کنید؟




۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن