واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قتل آتشين همسر پس از ديدن رأي طلاق غيابي
مرد ميانسالي بعد از اينكه متوجه شد همسرش از او به صورت غيابي طلاق گرفته است، وي را به طرز دلخراشي به قتل رساند. متهم 40 سالهاي كه رامين نام دارد بعد از وقوع حادثه كه در اروميه اتفاق افتاد، راهي تهران شد تا اينكه دستگيرش شد و به جرمش اعتراف كرد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 9 صبح روز دوشنبه پنجم مهرماه بود که مأموران كلانتري هفتچنار هنگام گشتزني در خيابان گلستاني به مرد ميانسالي مظنون شدند و در بازرسي از او يك قبضه چاقو و يك گردنبند دخترانه كشف كردند. از آنجا كه احتمال ميرفت، اين مرد زورگير باشد براي انجام تحقيقات بيشتر به اداره پليس منتقل شد. وقتي مشخصات رامين. ن 40 ساله در سامانه پليس ثبت شد، مشخص شد كه مردي با همين مشخصات در شهرستان اروميه همسرش را به قتل رسانده است و از سوي مأموران پليس تحت تعقيب قرار دارد. بعد از آن بود كه متهم به دستور قاضي مرادی، بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت.
وقتي در اين باره از رامين تحقيق شد به جرمش اعتراف كرد و در شرح ماجرا گفت: من ساكن شهرستان اروميه هستم. چند سال قبل با دختري به نام شيوا ازدواج كردم و صاحب دختر هشت سالهاي به نام عسل هستيم. من از چهار ماه قبل براي كار راهي تهران شدم. در اين مدت با خودروي خودم در پايتخت مسافركشي ميكردم تا اينكه 31 شهريور، شيوا در تلگرام برايم پيغامي گذاشت كه به صورت غيابي از من طلاق گرفته است. او تصويري از حكم دادگاه را هم برايم فرستاده بود. بعد از ديدن پيغام بود كه راهي اروميه شدم. صبح روز پنجشنبه در خانه پدرزنم رفتم. شيوا مقابل در خانه آمد و حكم را به من نشان داد و گفت، طلاقش را گرفته است. وقتي علت را سؤال كردم، گفت: حاضر نيست با من زندگي كند. بعد از آن بود كه با چند نفر از بستگان حرف زدم و آنها را ميانجي كردم تا شيوا از تصميمي كه گرفته است، منصرف شود، اما فايده نداشت. بعد از آن بود كه تصميم به قتل گرفتم. ظهر روز سوم مهرماه يك گالن بنزين تهيه كردم و با خودروي خودم مقابل خانه پدر شيوا رفتم. آنجا بود كه شيوا را با خودروي پژو 206 كه قبلاً خريده بودم، ديدم. به طرف او رفتم و خواستم به زندگي برگردد، اما فايده نداشت و با هم مشاجره كرديم. بعد به سراغ گالن بنزين رفتم. مقداري بنزين روي دست خودم ريختم.
شيوا گالن بنزين را از من گرفت و آن را روي خودش خالي كرد. بعد از آن بود كه فندك كشيدم تا هر دو نفرمان را آتش بزنم كه ناگهان بنزين گر گرفت و شيوا در آتش گرفتار شد. من كه ترسيده بودم، فرار كردم. ابتدا به شهرستان سلماس رفتم و آنجا دستم كه سوخته بود، پانسمان كردم. بعد راهي تهران شدم تا اينكه مأموران گشت پليس به من مظنون شدند و دستگيرم كردند. او گفت: زنجير طلايي هم كه مأموران از من كشف كردند متعلق به عسل، دختر هشت سالهام است كه حالا نزد خانوادهام نگهداري ميشود.
سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: متهم بعد از اقرار به قتل به دستور بازپرس در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي شهرستان اروميه قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]