واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه شرق: مردی که در پی رابطهای بیشرمانه با مادر همسرش، اقدام به قتل همسر نوجوانش کرده بود، هفت سال بعد از جنایت، با رأی دادگاه آزاد میشود.
سال ٨٨ بود که مأموران پلیس باخبر شدند زن نوجوانی به قتل رسیده و جسد مقابل خانه پدرش رها شده است. زمانی که تحقیقات برای روشنشدن این موضوع آغاز شد، مأموران از خواهر این زن نوجوان بازجویی کردند. او گفت: من اطمینان دارم شوهرخواهرم دست به قتل خواهرم زده است. خواهرم نوجوان بود که به اصرار مادرم با مردی میانسال ازدواج کرد، در آن زمان ١٤ سال بیشتر نداشت اما مادرم بهزور او را پای سفره عقد نشاند، یک سال بعد خواهرم صاحب پسری شد؛ در این مدت هم رابطه خوبی با شوهرش نداشت، با اینکه وضع مالی خوبی داشتند و مشکلی از این نظر وجود نداشت.
این زن گفت: پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و خواهرم قبل از ازدواج با مادرم زندگی میکرد. بعد از ازدواج به خانه شوهرش رفت و چند وقت پیش بود که به خانه من آمد و حرفی زد که زندگی هردوی ما را بههم ریخت. او گفت متوجه شده شوهرش با مادرم رابطه دارد و علت اصلی بدرفتاریهای شوهرش هم همین رابطه است؛ بعد از آن دیگر خواهرم به خانه شوهرش نرفت. او تعدادی از سکههایی را که مهریهاش بود، از شوهرش گرفت و بعد هم به خانه پدرم رفت و در آنجا زندگی میکرد. تا اینکه روز حادثه پدرم زنگ زد و گفت خواهرم را کشته و مقابل خانه رهایش کردهاند. آنطور که همسایهها به پدرم گفته بودند، یک پژو سیاهرنگ جسد را مقابل خانه رها کرده است. با توجه به آنچه این دختر گفت تحقیقات مأموران برای پیداکردن شوهر زن جوان آغاز شد. در این میان مادر مقتول هم بازجویی شد. او رابطه با دامادش را منکر شد و گفت: دخترم زندگی سختی داشت و به همین خاطر خواستم با این مرد ازدواج کند. او مرد ثروتمندی بود و میتوانست دخترم را خوشبخت کند اما دخترم سر ناسازگاری داشت و با اینکه بچه داشت اما مدام دعوا میکرد. با ردزنیهای مأموران مشخص شد شوهر مقتول در شهری در غرب کشور زندگی میکند؛ به این ترتیب مأموران او را بازداشت کردند.
او منکر قتل همسرش شد و گفت: من بیش از یک سال است که از همسرم جدا زندگی میکنم و بچهام هم نزد خودم است. پیش از این با زنی فیلیپینی ازدواج کردم و از او هم دو فرزند دارم و با بچههایم زندگی میکنم و حرفهایی که درباره قتل زنم و رابطهام با مادرزنم گفتهاند، دروغ است. درحالیکه مرد میانسال همه چیز را منکر میشد بازجویی از همسر فيلیپینی او راز قتل را فاش کرد. این زن گفت: من در ژاپن با شوهرم آشنا شدم و بعد از ازدواج به ایران آمدیم و صاحب دو فرزند شدیم. از وقتی مادر مقتول وارد زندگیمان شد، رابطه من و شوهرم تیره شد.
مادر مقتول دخترش را که در آن زمان کودک بود به خانه ما میآورد و من با آن بچه بازی میکردم تا اینکه او به سن نوجوانی رسید و با اصرار مادرش با شوهر من ازدواج کرد و هوویم شد. من متوجه رابطه مادر مقتول با شوهرم شده بودم. به این ترتیب مرد میانسال یک بار دیگر بازجویی شد. او این بار اتهام را قبول کرد و گفت با همسرش جروبحث کرده و او را به قتل رسانده است. با توجه به این اعتراف، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران رفت و همسر مقتول با درخواست پدر مقتول به قصاص محکوم شد. همچنین این مرد به همراه مادر همسرش به اتهام رابطه نامشروع نیز محاکمه شد که در این اتهام نیز هر دو نفر مجرم شناخته و به شلاق محکوم شدند؛ همچنین مادر مقتول به سه سال حبس نیز محکوم شد.
این حکم مورد اعتراض قرار گرفت اما دیوانعالی کشور این اعتراض را قبول نکرد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. هفت سال بعد از ارتکاب جرم، مرد متهم بالاخره توانست رضایت پدر مقتول را بهعنوان ولی دم بگیرد و از قصاص نجات پیدا کرد. او سپس به خاطر جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت و یک بار دیگر محاکمه شد. متهم با توجه به عمل ارتکابی و مدت زمانی که در زندان بود، به ششسالونیم حبس محکوم شد که متهم تسلیم به رأی شد و آن را پذیرفت؛ به این ترتیب او تا دو ماه دیگر دوران محکومیتش پایان مییابد و آزاد میشود.
۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]