واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
با معرفی فروشنده؛
مسیر دستیابی به اُسکار از کجا می گذرد؟ در حالی آثار سینمایی فاخری چون کارهای مجیدی نامزد جشنواره های خارجی کن و اسکار نمی شوند که گویا شکستن حریم های اخلاقی برای موفقیت در این نمایش ها بسنده می کند.
به گزارش فرهنگ نیوز، رضا محمدی: زمان زیادی تا اسکار 2017 باقی نمانده و سینما گران کم کم خود را برای این مراسم پرحاشیه بین المللی آماده می کنند. هر ساله بسیاری از کشورها فیلم هایی را به عنوان نماینده و منتخب سینمای آن کشور به جشنواره های بین المللی از جمله اسکارارسال می کنند و بسیاری از آنها آرزو دارند در این جشنواره ها، منتخب و برگزیده باشند و جوایز این جشنواره ها را اعتبار کارنامه کاری خود می دانند و این جشنواره ها را سنگ محک سنجش آثار سینمایی جهان می شناسند.
در مقابل اما این جشنواره ها منتقدانی نیز دارد که در سال های گذشته صدای اعتراض آن ها بلند تر شده است. از نگاه منتقدان، فیلم های برگزیده در این جشنواره ها، صرفا مبتنی بر شاخص ها و معیارهای فنی و هنری سینمایی انتخاب نمی شوند بلکه عوامل دیگری نیز در این تصمیم گیری ها تاثیر گذارند.
قدری موشکافی و ریزبینی در نتایج ادوار جشنواره های بین المللی این گمان را تقویت می کند که گویا سیاست های مشابه و خاصی بر نتایج این جشنواره ها حکمفرما است که تقریبا از نظر محتوا و فیلمنامه همه برگزیدگان جشنواره در یک کیل قرار می گیرند.
از جمله این سیاست ها اینکه فیلم های ارزشی معمولا از اقبال کمی در این جشنواره ها برخوردارند. خصوصا فیلم هایی که منتقد ارزشهای لیبرالی و لیبرال دموکرات حاکم بر روح آن ها هستند.
در حوزه فیلم های تاریخی و سیاسی نیز وضعیت به همین منوال است و نگاه های متفاوت و منتقد نادیده گرفته می شوند. آیا این عجیب نیست که تا کنون فیلم های تاریخی و سیاسی و فرهنگی منتقد نظام حاکم جهانی هیچ جایزه ای نبرده اند؟ یعنی به واقع تا کنون حتی یک فیلم خوب هم در این زمینه ها ساخته نشده که لایق تقدیر و تجلیل باشد؟ همین بررسی ها است که اعتبار این جشنواره ها را مورد ترید قرار می دهد.
البته ماجرای سیاسی بودن آراء در اسکار و دیگر جشنوارهای مشابه دیگر امروز حکایت ناآشنایی نیست؛ تا جایی که حتی متولیان این مراسم رسما اعلام می کنند این مراسم در جهت تقویت فرهنگ غربی و آمریکایی شکل گرفته و گام بر می دارد.
اینکه ما به ظاهر انتخاب فیلم توسط منتقدان بسنده کنیم و تصور کنیم که فیلم سازان و سینما گران بی طرف دنیا بر اساس ملاحضات فنی و هنری، بهترین اثر را انتخاب می کنند، قدری خوش خیالی است. نه تنها ترکیب اعضای رای دهندگان در این جشنواره ها به شیوه ای کاملا حرفه ای و حساب شده، مهندسی شده اند بلکه این افراد که از دل فرهنگ لیبرالیسم رشد کرده اند، خود تحت تاثیر تبلیغات و الغائات سیاسی و فرهنگی هژمون بر رسانه هایشان هستند و تصویر کامل و صحیحی از واقعیت موجود در جوامع دیگر ندارند.
طبیعی است که وقتی یک منتقد خود را مدافع لیبرالیسم غربی بداند و تصویر سیاهی از جوامع شرقی داشته باشد، تنها فیلم هایی نظر او را جلب می کنند که همسو با هژمونی رسانه ای حاکم، ترس و جهل و عقب ماندگی جوامع دیگر را الغا کنند و اگر غیر از این باشد باید تعجب کرد
نمونه های بسیاری را می توان برای اثبات سیاسی بودن این جشنواره ها نام برد که هر یک بخشی از پازل ماموریت رسانه های غربی است اما شاید بهترین مورد فیلم آرگو باشد که به واقع تشت رسوایی اسکار را از بام سینمای جهان به پایین انداخت. با وجود بحث بر اگیز بودن بسیاری از برگزیدگان این جشنواره ها هیچ کدام عجیب تر از این فیلم نبود و داد بسیاری از سینما گران مطرح را بلند کرد.
حتی یکی از برندگان ایرانی اسکار در بخش کارگردانی در خصوص این فیلم در مصاحبهاي كه در روزنامه بهار در تاریخ 8 بهمن ماه 1391منتشر شد ضمن سیاسی دانستن اسکار چنين گفت: " فیلم متوسطی است که از نظر سینمایی بهزودی فراموش خواهد شد اما تصویری که فیلم از مردم ایران میدهد در ذهنها میماند و این نکتهای است تلخ و تاسفانگیز.
این طور نیست که همه چندهزار اعضای آکادمی دغدغهشان تنهاوتنها هنر و سینماست و بیهیچ پیشداوری، بیواسطه از منظر سینما با فیلمها روبهرو میشوند. قطعا بین اینها تعدادی هم در داوریهایشان تعصبات ایدئولوژیک، سلیقههای سیاسی یا منافع گروهی خود را دخیل میکنند."
یک بررسی دقیق در خصوص موضع این جشنواره ها در قبال کشورهایی منتقد وضع موجود مانند ایران یک حقیقت را روشن می کند که طی دهه های گذشته تنها فیلم هایی برگزیده شده اند که فضایی تاریک، یاس آلود، ملالت آور و غیر واقعی از فضای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور ارائه کردند.
تصویری که در آن نظام سیاسی ما را ناکارمد از حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی معرفی می کند و جامعه ای عقب مانده را به نمایش می کشد که زندگی در آن دشوار است و فرد را دچار ناهنجاری و ناکامی می کند.
این تصاویر دائما ارزش های جامعه ما را ضد ارزش جا می زنند و آن ها را مسبب خیل عظیمی از مشکلات معرفی می کنند و نظام سیاسی را به شکل زیرکانه ای علت این همه نابسامانی نشان می دهند، به نحوی که گویا برای نجات راهی جز رهایی از این نظام ها وجود ندارد.
عجیب تر از این دروغ بزرگ اینکه برخی از سینما گران ما فریفته این بازی ها می شوند و با تمنای تاییدیه گرفتن از آنها تصاویر غیر واقعی و باب میل آن ها را از جامعه به نمایش می کشند و تایید آنها دلخوش می گردند و با انتقادشان سرخورده.
بی اخلاقی و حیله گری حاکم بر هالیود این سالها بیشتر از گذشته خودش را در قالب این مراسم ها و جشنواره ها به نمایش می گذارد و شبه اپوزیسیون روشنفکر نما را به جای سینما گر دغدغه مند و دلسوز جا می زند و به امید استحاله فرهنگی و ایجاد موج نارضایتی داخلی و سیاه نمایی خارجی هر چه بیشتر هزینه و تلاش می کند.
بسیارند سینما گران کارکشته، دغدغه مند و اخلاق مدار مانند مجیدی ها که به خاطر پایبندی به تعهد اخلاقی و راستگویی و ارزش مداری با وجود ارائه کارهای شایسته نه تنها نادیده گرفته می شوند بلکه مورد هجمه نیز قرار می گیرند.
نکته اینجاست که این جشنواره ها زمین آن ها است. زمینی که در آن با ابزار فرهنگی دشمنی می کنند و نباید به انتخاب دشمن دلخوش بود بلکه باید از آن نگران شد که این رضایت و تایید از کجا سرچشمه می گیرد. اگر این واقعیت را بپذیریم به جای افتخار و جشن و سرور از برگزیده شدن، باید تردید کنیم.
شاید بهتر باشد متولیان هم برای پایان دادن به این بازی های کودکانه هژمونی رسانه ای و فرهنگی غرب، قدری جدی تر باشند و به جای تلاش برای برگزیده شدن به هر قیمت، با ارسال آثا فاخر ارزشی که تصویری صحیح و روشنی از فرهنگ و جامعه ما ارائه می کنند، پیام انسانی و اسلامی جامعه ایرانی را به جهانیان منتقل کنند. در کنار آن نیز پرداختن و سرمایه گذاری هرچه بیشتر روی جشنواره های داخلی مانند عمار و مقاومت می تواند این وضعیت ناسازوار را بهبود بخشد.
95/6/28 - 10:23 - 2016-9-18 10:23:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]