تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى‏شود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مى‏آورد و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817140154




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستانسرايي قاتل كله‌پاچه‌خور


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک:
مرد جواني كه سال گذشته دختر مورد علاقه‌اش را پس از خوردن كله‌پاچه به قتل رسانده بود با داستانسرايي دروغين قتل را به گردن مردان ناشناس انداخت.
 
به گزارش جوان، متهم كه مرد 43 ساله‌اي به نام حميد است 29 بهمن ماه سال قبل عاطفه، دختر مورد علاقه‌اش را پس از خوردن كله‌پاچه به قتل رساند و اجزاي مثله‌شده او را در سطل زباله‌اي حوالي خيابان يوسف‌آباد رها كرد. متهم پس از دستگيري مقابل بازپرس ايلخاني به قتل دختر 35 ساله اعتراف كرد و گفت: صبح حادثه به دنبال عاطفه رفتم. با هم به مغازه كله‌پاچه‌اي رفتيم و بعد از صرف غذا سوار ماشين شديم. آنجا بود كه عاطفه گفت سال‌هاست قرار است به خواستگاري‌ام بيايي اما به وعده‌ات عمل نمي‌كني. بعد سر اين موضوع مشاجره كرديم. من عصباني شدم و او را خفه كردم. پس از آن جسدش را به خانه‌ام در شهرستان ايوانكي بردم و آنجا مثله كردم، سپس اجزاي مثله شده را در سطل زباله‌اي حوالي يوسف‌آباد رها كردم.  متهم پس از بازسازي صحنه قتل و تحقيقات تكميلي و صدور كيفرخواست وقتي پرونده‌اش براي بررسي به دادگاه كيفري فرستاده شد اعترافاتش را تغيير داد و ادعاي عجيبي را مطرح كرد. پس از ادعاي جديد پرونده متهم دوباره براي بررسي مجدد به دادسراي جنايي فرستاده شد.
   
ادعاي عجيب قاتل دختر جوان
متهم صبح ديروز وقتي از سوي قاضي ايلخاني مورد بازجويي قرار گرفت، گفت: من و عاطفه به هم علاقه داشتيم و قرار بود با هم ازدواج كنيم. آن روز صبح او را به خوردن كله‌پاچه دعوت كردم. پس از خوردن كله‌پاچه سوار خودروام شديم تا براي خريد به بازار برويم كه ناگهان دو خودروي پژو و پرايد راه ما را سد كردند. در حالي كه شوكه‌شده بودم مردي از سرنشينان خودروي پرايد پياده شد و به سرعت سوار خودروي من شد. او اسلحه كمري را به طرف من گرفت و تهديد كرد به طرف جنوب شهر حركت كنم. يكي از خودرو‌ها جلوي من بود و ديگري از عقب مرا اسكورت مي‌كرد تا اينكه ما را به بيابان‌هاي حوالي بهشت‌زهرا بردند. مردان خشن ما را از خودرو پياده كردند و جلوي چشمانم عاطفه را به قتل رساندند و بعد هم او را مثله كردند. خيلي ترسيده بودم و با التماس خواستم مرا نكشند كه يكي از آنها پيشنهاد داد در صورتي كه قتل را به عهده بگيرم مرا نمي‌كشند. آنها گفتند اگر قتل را به عهده نگيرم دوباره سراغ من مي‌آيند و مرا مي‌كشند. از ترس پيشنهاد آنها را قبول كردم و بعد هم به قتل اعتراف كردم. در ادامه قاضي ايلخاني از متهم چند سؤال پرسيد كه متهم نيز پاسخ‌هاي عجيبي داد.

‌قاتل و همدستانش را مي‌شناسي؟
نه. من هرگز آنها را نديده بودم.

فكر مي‌كني با چه انگيزه‌اي دست به قتل زده‌اند؟
نمي‌دانم.

‌به نظر شما اين داستان ساختگي را ما بايد قبول كنيم؟
(سكوت)

چرا روز اول كه دستگير شدي اين ادعا را مطرح نكردي؟
ترسيدم.

يعني الان نمي‌ترسي؟
(سكوت)

خانواده عاطفه وقتي اعلام مفقودي كردند، شما همراه آنها به اداره پليس رفتيد و با آنها به‌دنبال مقتول مي‌گشتيد، چرا آن موقع اين موضوع را نگفتيد؟
(باز هم سكوت)

شما در بازجويي‌هاي اوليه جزء به جزء حادثه از خوردن صبحانه تا قتل، خريدن چاقو، مثله كردن جسد، خريد نايلون و رها كردن اجزاي بدن را توضيح داديد و صحنه را بازسازي كرديد، به چه دليل الان چنين ادعايي را مطرح مي‌كنيد؟
(سكوت )
داستانسرايي قاتل كله‌پاچه‌خور پس از كامل شدن تحقيقات
مرد جواني كه سال گذشته دختر مورد علاقه‌اش را پس از خوردن كله‌پاچه به قتل رسانده بود با داستانسرايي دروغين قتل را به گردن مردان ناشناس انداخت.
به گزارش خبرنگار ما، متهم كه مرد 43 ساله‌اي به نام حميد است 29 بهمن ماه سال قبل عاطفه، دختر مورد علاقه‌اش را پس از خوردن كله‌پاچه به قتل رساند و اجزاي مثله‌شده او را در سطل زباله‌اي حوالي خيابان يوسف‌آباد رها كرد. متهم پس از دستگيري مقابل بازپرس ايلخاني به قتل دختر 35 ساله اعتراف كرد و گفت: صبح حادثه به دنبال عاطفه رفتم. با هم به مغازه كله‌پاچه‌اي رفتيم و بعد از صرف غذا سوار ماشين شديم. آنجا بود كه عاطفه گفت سال‌هاست قرار است به خواستگاري‌ام بيايي اما به وعده‌ات عمل نمي‌كني. بعد سر اين موضوع مشاجره كرديم. من عصباني شدم و او را خفه كردم. پس از آن جسدش را به خانه‌ام در شهرستان ايوانكي بردم و آنجا مثله كردم، سپس اجزاي مثله شده را در سطل زباله‌اي حوالي يوسف‌آباد رها كردم.  متهم پس از بازسازي صحنه قتل و تحقيقات تكميلي و صدور كيفرخواست وقتي پرونده‌اش براي بررسي به دادگاه كيفري فرستاده شد اعترافاتش را تغيير داد و ادعاي عجيبي را مطرح كرد. پس از ادعاي جديد پرونده متهم دوباره براي بررسي مجدد به دادسراي جنايي فرستاده شد.
   
ادعاي عجيب قاتل دختر جوان
متهم صبح ديروز وقتي از سوي قاضي ايلخاني مورد بازجويي قرار گرفت، گفت: من و عاطفه به هم علاقه داشتيم و قرار بود با هم ازدواج كنيم. آن روز صبح او را به خوردن كله‌پاچه دعوت كردم. پس از خوردن كله‌پاچه سوار خودروام شديم تا براي خريد به بازار برويم كه ناگهان دو خودروي پژو و پرايد راه ما را سد كردند. در حالي كه شوكه‌شده بودم مردي از سرنشينان خودروي پرايد پياده شد و به سرعت سوار خودروي من شد. او اسلحه كمري را به طرف من گرفت و تهديد كرد به طرف جنوب شهر حركت كنم. يكي از خودرو‌ها جلوي من بود و ديگري از عقب مرا اسكورت مي‌كرد تا اينكه ما را به بيابان‌هاي حوالي بهشت‌زهرا بردند. مردان خشن ما را از خودرو پياده كردند و جلوي چشمانم عاطفه را به قتل رساندند و بعد هم او را مثله كردند. خيلي ترسيده بودم و با التماس خواستم مرا نكشند كه يكي از آنها پيشنهاد داد در صورتي كه قتل را به عهده بگيرم مرا نمي‌كشند. آنها گفتند اگر قتل را به عهده نگيرم دوباره سراغ من مي‌آيند و مرا مي‌كشند. از ترس پيشنهاد آنها را قبول كردم و بعد هم به قتل اعتراف كردم. در ادامه قاضي ايلخاني از متهم چند سؤال پرسيد كه متهم نيز پاسخ‌هاي عجيبي داد.

‌قاتل و همدستانش را مي‌شناسي؟
نه. من هرگز آنها را نديده بودم.

فكر مي‌كني با چه انگيزه‌اي دست به قتل زده‌اند؟
نمي‌دانم.

‌به نظر شما اين داستان ساختگي را ما بايد قبول كنيم؟
(سكوت)

چرا روز اول كه دستگير شدي اين ادعا را مطرح نكردي؟
ترسيدم.

يعني الان نمي‌ترسي؟
(سكوت)

خانواده عاطفه وقتي اعلام مفقودي كردند، شما همراه آنها به اداره پليس رفتيد و با آنها به‌دنبال مقتول مي‌گشتيد، چرا آن موقع اين موضوع را نگفتيد؟
(باز هم سكوت)

شما در بازجويي‌هاي اوليه جزء به جزء حادثه از خوردن صبحانه تا قتل، خريدن چاقو، مثله كردن جسد، خريد نايلون و رها كردن اجزاي بدن را توضيح داديد و صحنه را بازسازي كرديد، به چه دليل الان چنين ادعايي را مطرح مي‌كنيد؟
(سكوت )


۲۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن