واضح آرشیو وب فارسی:تابناک:
مرد جواني كه سال گذشته دختر مورد علاقهاش را پس از خوردن كلهپاچه به قتل رسانده بود با داستانسرايي دروغين قتل را به گردن مردان ناشناس انداخت.
به گزارش جوان، متهم كه مرد 43 سالهاي به نام حميد است 29 بهمن ماه سال قبل عاطفه، دختر مورد علاقهاش را پس از خوردن كلهپاچه به قتل رساند و اجزاي مثلهشده او را در سطل زبالهاي حوالي خيابان يوسفآباد رها كرد. متهم پس از دستگيري مقابل بازپرس ايلخاني به قتل دختر 35 ساله اعتراف كرد و گفت: صبح حادثه به دنبال عاطفه رفتم. با هم به مغازه كلهپاچهاي رفتيم و بعد از صرف غذا سوار ماشين شديم. آنجا بود كه عاطفه گفت سالهاست قرار است به خواستگاريام بيايي اما به وعدهات عمل نميكني. بعد سر اين موضوع مشاجره كرديم. من عصباني شدم و او را خفه كردم. پس از آن جسدش را به خانهام در شهرستان ايوانكي بردم و آنجا مثله كردم، سپس اجزاي مثله شده را در سطل زبالهاي حوالي يوسفآباد رها كردم. متهم پس از بازسازي صحنه قتل و تحقيقات تكميلي و صدور كيفرخواست وقتي پروندهاش براي بررسي به دادگاه كيفري فرستاده شد اعترافاتش را تغيير داد و ادعاي عجيبي را مطرح كرد. پس از ادعاي جديد پرونده متهم دوباره براي بررسي مجدد به دادسراي جنايي فرستاده شد.
ادعاي عجيب قاتل دختر جوان
متهم صبح ديروز وقتي از سوي قاضي ايلخاني مورد بازجويي قرار گرفت، گفت: من و عاطفه به هم علاقه داشتيم و قرار بود با هم ازدواج كنيم. آن روز صبح او را به خوردن كلهپاچه دعوت كردم. پس از خوردن كلهپاچه سوار خودروام شديم تا براي خريد به بازار برويم كه ناگهان دو خودروي پژو و پرايد راه ما را سد كردند. در حالي كه شوكهشده بودم مردي از سرنشينان خودروي پرايد پياده شد و به سرعت سوار خودروي من شد. او اسلحه كمري را به طرف من گرفت و تهديد كرد به طرف جنوب شهر حركت كنم. يكي از خودروها جلوي من بود و ديگري از عقب مرا اسكورت ميكرد تا اينكه ما را به بيابانهاي حوالي بهشتزهرا بردند. مردان خشن ما را از خودرو پياده كردند و جلوي چشمانم عاطفه را به قتل رساندند و بعد هم او را مثله كردند. خيلي ترسيده بودم و با التماس خواستم مرا نكشند كه يكي از آنها پيشنهاد داد در صورتي كه قتل را به عهده بگيرم مرا نميكشند. آنها گفتند اگر قتل را به عهده نگيرم دوباره سراغ من ميآيند و مرا ميكشند. از ترس پيشنهاد آنها را قبول كردم و بعد هم به قتل اعتراف كردم. در ادامه قاضي ايلخاني از متهم چند سؤال پرسيد كه متهم نيز پاسخهاي عجيبي داد.
قاتل و همدستانش را ميشناسي؟
نه. من هرگز آنها را نديده بودم.
فكر ميكني با چه انگيزهاي دست به قتل زدهاند؟
نميدانم.
به نظر شما اين داستان ساختگي را ما بايد قبول كنيم؟
(سكوت)
چرا روز اول كه دستگير شدي اين ادعا را مطرح نكردي؟
ترسيدم.
يعني الان نميترسي؟
(سكوت)
خانواده عاطفه وقتي اعلام مفقودي كردند، شما همراه آنها به اداره پليس رفتيد و با آنها بهدنبال مقتول ميگشتيد، چرا آن موقع اين موضوع را نگفتيد؟
(باز هم سكوت)
شما در بازجوييهاي اوليه جزء به جزء حادثه از خوردن صبحانه تا قتل، خريدن چاقو، مثله كردن جسد، خريد نايلون و رها كردن اجزاي بدن را توضيح داديد و صحنه را بازسازي كرديد، به چه دليل الان چنين ادعايي را مطرح ميكنيد؟
(سكوت )
داستانسرايي قاتل كلهپاچهخور پس از كامل شدن تحقيقات
مرد جواني كه سال گذشته دختر مورد علاقهاش را پس از خوردن كلهپاچه به قتل رسانده بود با داستانسرايي دروغين قتل را به گردن مردان ناشناس انداخت.
به گزارش خبرنگار ما، متهم كه مرد 43 سالهاي به نام حميد است 29 بهمن ماه سال قبل عاطفه، دختر مورد علاقهاش را پس از خوردن كلهپاچه به قتل رساند و اجزاي مثلهشده او را در سطل زبالهاي حوالي خيابان يوسفآباد رها كرد. متهم پس از دستگيري مقابل بازپرس ايلخاني به قتل دختر 35 ساله اعتراف كرد و گفت: صبح حادثه به دنبال عاطفه رفتم. با هم به مغازه كلهپاچهاي رفتيم و بعد از صرف غذا سوار ماشين شديم. آنجا بود كه عاطفه گفت سالهاست قرار است به خواستگاريام بيايي اما به وعدهات عمل نميكني. بعد سر اين موضوع مشاجره كرديم. من عصباني شدم و او را خفه كردم. پس از آن جسدش را به خانهام در شهرستان ايوانكي بردم و آنجا مثله كردم، سپس اجزاي مثله شده را در سطل زبالهاي حوالي يوسفآباد رها كردم. متهم پس از بازسازي صحنه قتل و تحقيقات تكميلي و صدور كيفرخواست وقتي پروندهاش براي بررسي به دادگاه كيفري فرستاده شد اعترافاتش را تغيير داد و ادعاي عجيبي را مطرح كرد. پس از ادعاي جديد پرونده متهم دوباره براي بررسي مجدد به دادسراي جنايي فرستاده شد.
ادعاي عجيب قاتل دختر جوان
متهم صبح ديروز وقتي از سوي قاضي ايلخاني مورد بازجويي قرار گرفت، گفت: من و عاطفه به هم علاقه داشتيم و قرار بود با هم ازدواج كنيم. آن روز صبح او را به خوردن كلهپاچه دعوت كردم. پس از خوردن كلهپاچه سوار خودروام شديم تا براي خريد به بازار برويم كه ناگهان دو خودروي پژو و پرايد راه ما را سد كردند. در حالي كه شوكهشده بودم مردي از سرنشينان خودروي پرايد پياده شد و به سرعت سوار خودروي من شد. او اسلحه كمري را به طرف من گرفت و تهديد كرد به طرف جنوب شهر حركت كنم. يكي از خودروها جلوي من بود و ديگري از عقب مرا اسكورت ميكرد تا اينكه ما را به بيابانهاي حوالي بهشتزهرا بردند. مردان خشن ما را از خودرو پياده كردند و جلوي چشمانم عاطفه را به قتل رساندند و بعد هم او را مثله كردند. خيلي ترسيده بودم و با التماس خواستم مرا نكشند كه يكي از آنها پيشنهاد داد در صورتي كه قتل را به عهده بگيرم مرا نميكشند. آنها گفتند اگر قتل را به عهده نگيرم دوباره سراغ من ميآيند و مرا ميكشند. از ترس پيشنهاد آنها را قبول كردم و بعد هم به قتل اعتراف كردم. در ادامه قاضي ايلخاني از متهم چند سؤال پرسيد كه متهم نيز پاسخهاي عجيبي داد.
قاتل و همدستانش را ميشناسي؟
نه. من هرگز آنها را نديده بودم.
فكر ميكني با چه انگيزهاي دست به قتل زدهاند؟
نميدانم.
به نظر شما اين داستان ساختگي را ما بايد قبول كنيم؟
(سكوت)
چرا روز اول كه دستگير شدي اين ادعا را مطرح نكردي؟
ترسيدم.
يعني الان نميترسي؟
(سكوت)
خانواده عاطفه وقتي اعلام مفقودي كردند، شما همراه آنها به اداره پليس رفتيد و با آنها بهدنبال مقتول ميگشتيد، چرا آن موقع اين موضوع را نگفتيد؟
(باز هم سكوت)
شما در بازجوييهاي اوليه جزء به جزء حادثه از خوردن صبحانه تا قتل، خريدن چاقو، مثله كردن جسد، خريد نايلون و رها كردن اجزاي بدن را توضيح داديد و صحنه را بازسازي كرديد، به چه دليل الان چنين ادعايي را مطرح ميكنيد؟
(سكوت )
۲۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]