واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون - محمد مهدی تهرانی: نویسنده با ایجاد نوعی قرینه میان "مدونا" و "صندوق بین المللی پول" این سوال را مطرح کرده بود که چرا حمایت مدونا از اصلاح طلبان مایه ننگ و آبروریزی است، اما حمایت "صندوق بین المللی پول" که رهبر انقلاب آن را "ابزار استعمار" نامیده اند، از سیاست های اقتصادی دولت نه تنها مایه آبروریزی قلمداد نمی شود، بلکه روابط عمومی بانک مرکزی و همه رسانه موافق و مخالف هم آن را پوشش می دهند؟ در این یادداشت آمده بود:«چطور می شود که اعلام برائت نکردن فتنه گران از حمايت رقاصه نماد ابتذال غرب، باعث بي آبرويي و سرزنش آنهاست؛ اما حمايت نماد استثمار نوين، سند افتخار دولت دهم؟!» نویسنده همچنین افزوده بود:«آثار اعتقاد و شيفتگي تيم اقتصادي دولت دهم به سياستهاي ليبرال سرمايه داري که به شیوه ای "نرم" در حال پی گیری است و با صراحت تمام مورد تاييد صندوق بین المللی پول قرار گرفته است، تنها در حوزه اقتصاد محدود نخواهد ماند و همه جوانب زندگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادي جمهوري اسلامي را تحت تاثیر قرار خواهد داد.» در این خصوص و نوع استدلال حاکم بر نوشتار فوق الذکر نکاتی در خور توجه است که در ادامه می آید. قبل از اینکه با سیری تحلیلی این موضوع باز شود که آیا می توان تایید صندوق بین المللی پول از برخی سیاست های اقتصادی دولت را لزوما دلیلی برای اثبات مشی لیبرالی دولت دانست یا نه، لازم است با محاجّه ای جدلی از همین جنس به مواضع اقتصادی دوستان بنگریم. مرکز پژوهش های مجلس یک نهاد پژوهشی است با گزارش هایی در خور توجه. اما همین مرکز این روزها مورد استقبال شدید اقلیت خارج شده از نظام قرار دارد. اقلیتی که اکنون در شرایط کنونی فتنه جایگاهش مشخص است و بخش عمده ای از آنها دیگر در درون نظام به شمار نمی آیند. در یکی از موضع گیری های اخیر، داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس گفته است:«برخی که تحمل شنیدن انتقاد علیه دولت را ندارند، گزارشات تخصصی و کارشناسانه مرکز پژوهش های مجلس را سیاسی قلمداد میکنند.» چرا حمایت مدونا از اصلاح طلبان مایه ننگ است، اما سینه چاکی اقلیت مجلس و اصلاح طلبان خروج کرده علیه نظام برای مرکز پژوهش ها مایه ننگ نیست؟!! چه شیوه ای در مرکز پژوهش های مجلس دنبال می شود که این چنین نظر اقلیت را به خود جلب کرده؟ آیا تجلیل آنها از مرکز پژوهش ها جای نگرانی ندارد؟ آیا با صرف این استدلال می توان عملکرد مرکز پژوهش ها را به کلی رد کرد؟ پاسخ جدی دوم اینکه رهبر انقلاب پیش تر طی سخنانی بر ضرورت موضوع هدفمند کردن یارانه ها صحه گذاشته بودند. ایشان با صراحت تصریح کرده بودند:«این کار، کار مهم و بزرگی است؛ اگر ان شاء الله بتوانید این را خوب انجام بدهید، یک قدم برای پیشرفت کشور برداشته اید.» با این حساب آیا رهبر انقلاب هم در حوزه اقتصاد رویکردی لیبرالی دارند؟!! اما ورای این پاسخ جدلی، پاسخی تحلیلی نیز برای مدعای فوق الذکر وجود دارد. اصل موضوع هدفمند کردن یارانه ها مسئله ای است که هم نهادگراها و هم قائلین به اقتصاد بازار هر یک از زاویه نگاه خود بر ضرورت آن تاکید دارند. اگر نهادگراها بحث عدالت را مطرح می کنند، قائلین به اقتصاد بازار از لزوم آزادسازی اقتصاد سخن می گویند. در واقع هدفمند کردن یارانه ها یک طرح ضروری برای کشور است که نگاه های مختلف اقتصادی از نقطه نگاه خود در خصوص آن به قضاوت نشسته اند. طبیعتا این نگاه ها به همان نسبت که یک بخش این طرح را تایید می کنند، با بخش دیگر آن موافقت کامل ندارند. اما آیا می توان به جهت اینکه این طرح برخی اهداف هر دو جریان اقتصادی مطرح را تأمین می کند، آن را یک طرح لیبرالی خواند؟ قطعا این گونه نیست. کافی است به برخی کتاب های موجود در حوزه اقتصاد اسلامی که اجرایی تر نگاشته شده اند، مراجعه کنیم. به عنوان مثال "محمد عمر چپرا" در کتاب "اسلام و چالش اقتصادی" با توجه به اینکه این شیوه توزیع یارانه ها به ضرر طبقات محروم جامعه است، طرحی مشابه طرح هدفمند کردن یارانه ها را در راستای اقتصاد اسلامی می بیند و اتفاقا به عنوان یک برنامه توصیه می کند. او یارانه ها با وضعیت کنونی را در حکم جریمه کردن فقرا به شمار می آورد:«یارانه های عمومی، بیشتر به نفع ثروتمندان و صاحبان امتیازات است تا به نفع خریدهای محدود نیازمندان... چون این یارانه ها در مقایسه با طبقات دیگر، بیشتر به حال ثروتمدان مفید است، برای کشاورزانی که کمترین قیمت ها را برای محصولات خود دریافت می کنند، مانند جریمه است و همین امر باعث مرگ انگیزه ها برای تلاش کارآمد و تولید بیشتر می شود.» "چپرا" همچنین ضمن دفاع از طرحی مشابه طرح هدفمند کردن یارانه ها تصریح می کند:«افزایش درآمد به فقیران فرصت می دهد، ترجیحات خود را تعیین کند و قیمت حقیقی کمک می کند تا اسراف در بهره برداری از کالاها و خدمات که به دلیل یارانه عمومی واقع می شود، به حداقل برسد.» اگر دولت صرفا به دنبال حدف یارانه ها بود مثل برخی دولت های گذشته، آن گاه می شد طرح او را طرحی لیبرالی خواند. اما موضوع حذف نیست. موضوع هدفمند کردن است با اتکاء بر رسیدگی به وضعیت اقشار محروم جامعه. و اتفاقا این قسم از موضوع است که بیش از همه برای دولت اهمیت دارد. دولت انتقادات ناشی از موضوع خوشه بندی را شنید چون توزیع با شیب مناسب به سمت دهک های پایینی جامعه را قبول داشت. اکنون همه اقتصاددانان بر غیرعادلانه بودن وضعیت موجود اذعان دارند. در عین حال بهترین راهکاری که به ذهن دولت و مجلس رسیده و پیش از این نیز برخی اقتصاددانان مورد توجه قرار داده بودند، همین طرح هدفمند کردن یارانه هاست. آیا این بی انصافی نیست که بدون مقدمه و به واسطه این طرح، زحمت چندین ماهه دولت و مجلس را زیر سوال ببریم و این دو نهاد را لیبرال لقب دهیم؟/2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]