واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: سیدعلی میرباقری . استاد دانشگاه در روزنامه شرق نوشت: دولت یازدهم اینروزها در حالی گام به چهارمین سال از حیات سیاسی خود نهاده که افکار عمومی در ایران با سؤالاتی درباره آینده سیاسی جامعه و موقعیت دولت اعتدال روبهروست.
برای دستیافتن به تصویری روشن از دولت دکتر روحانی در فضای امروز ایران، لازم است مواضع هریک از بازیگران و جریانهای سیاسی حاکم بر جامعه نسبت به دولت روشن شود و اینکه کدامیک از جریانهای موجود نقش تعیینکننده را در رأی و رفتار آینده شهروندان بهویژه در انتخابات بهار ٩٦ خواهد داشت. دراینباره میتوان به تقسیمبندی روشنی از مواضع سه طیف، حامیان و متحدان دولت، طیف منتقدان میانهرو و درنهایت جناح مخالفان دست زد:
١-طیف حامیان اصلاحطلب دولت: این جریان در آخرین روزهای پایانی دولت احمدینژاد پشتسر دو چهره سرشناس اعتدالی یعنی آیتالله هاشمی و دکتر روحانی صفآرایی کرد و بعد از احرازنشدن صلاحیت آیتالله هاشمی، بلافاصله دکتر روحانی را بهعنوان مطلوبترین گزینه برای پیشبرد مطالبات و شعارهای سیاسی خویش برگزید. محور اتحاد این جریان با روحانی از ابتدا تا امروز همانا «مقابله و مهار جریان افراط» است؛ جریانی که به مدت هشت سال قدرت را در دست گرفت و به باور اصلاحطلبان، مسیر زمامداری جامعه را از ریل اعتدال و تدبیر خارج کرد.
بنابراین تفکر «بازگشت تدبیر و اعتدال به عرصه تصمیمگیری کشور»، پایه و اساس اتحاد اصلاحطلبان با روحانی در سیاست داخلی و خارجی بوده و بدون تردید تا زمانی که اقدامات دولت در راستای نهادینهکردن اعتدال در امور سیاسی است، این اتحاد به قوت خود باقی خواهد ماند. اتحاد اصلاحطلبان با روحانی در جریان انتخابات مجلس دهم عمیقتر شد که نتیجه عینی آن تصمیم گروهها و شخصیتهای اصلاحطلب برای ایجاد جبهه مشترک انتخاباتی با عنوان «لیست امید» بود.
در طول دوران سهساله کابینه روحانی، اصلاحطلبان به تأسی از راهبردی که رئیسجمهور دوران اصلاحات اعلام کرد به سمت سهمخواهی از کابینه نرفتند. اکنون نیز به نظر میآید با آنکه این جریان نسبت به عملکرد برخی مدیریتهای دولت انتقاد دارد، اما آشکارا اعلام کرده است نسبت به عملکرد سهساله دولت نگاه مثبت دارد. این نکته را بزرگان اصلاحات و نیز تئوریسینهای آن مثل حجاریان، علویتبار و... رسما اعلام کردهاند. بنابراین کارنامه روحانی در منظر جریان اصلاحات نمره قبولی میگیرد و میتوان انتظار داشت گزینه اصلی این جریان در انتخابات بهار ٩٦ همچنان روحانی خواهد بود.
٢- اصولگرایان میانهرو و اعتدالی: در میان چهرههایی که بهعنوان رقیب روحانی در میدان انتخابات ٩٦ حاضر شدند، طیف میانهروها شاخصتر بودند. جریانی که بهعنوان لایه سنتی اصولگرا شناخته میشود و به رقابت و مبارزه انتخاباتی در چارچوب مردمسالاری دینی اعتقاد دارد. این طیف با آنکه در انتخابات ٩٢ کاندیدایی مشخص در رقابت با روحانی داشت (دکتر علیاکبر ولایتی) اما بعد از پیروزی، حضور دکتر روحانی در رأس دولت را خوشامد گفت.
در سه سال دوران زمامداری روحانی، عوامل زیادی دستبهدست هم داد تا طیف اصولگرایان میانهرو ارتباط و تعامل خویش با روحانی را حفظ کند؛ اول اینکه رئیسجمهور دوران اعتدال بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات برای همکاری و جذب این جریان گام برداشت. روحانی با فراجناحی معرفیکردن دولت خویش و نیز گنجاندن شماری از چهرههای معتدل اصولگرا در کابینه، رسما در جهت تشکیل ائتلاف مشترک با این جناح گام برداشت به گونهای که در کابینه روحانی شماری از وزیران و مدیران ارشد شناسنامهدار اصولگرا حضور دارند.
عامل دوم، تجربه تلخ دولتهای نهم و دهم است؛ دورانی که قدرتگرفتن طیف جوان و تندرو اصولگرا به انزوا و تخریب سرمایههای اصولگرایان کهنهکار از حجتالاسلام ناطقنوری گرفته تا دکتر لاریجانی منجر شد. در نظر برخی بزرگان جریان اصولگرا، دوران ریاستجمهوری احمدینژاد اشتباهی استراتژیک در تجربه سیاستورزی این جریان بود که تحت هیچ شرایطی نباید تکرار شود. دراینمیان حوادث مهم دیگر در سه سال اخیر بهویژه توافق هستهای یا برجام و تندرویهای طیف جوان اصولگرا باعث نزدیکی بیشتر این طیف به روحانی شد. تاجاییکه در انتخابات اسفند ٩٤ این طیف وارد ائتلاف رسمی با فهرست حامیان دولت شد که نتیجه آن شکست قطعی فهرست پایداری و جمعیت ایثارگران و تغییر اکثریت مجلس به نفع معتدلین شد.
در حال حاضر جریان اصولگرا معتدل تریبونهای مهمی مثل مجلس، مجمع تشخیص و برخی از نهادهای سیاسی را در دست دارد. در نگاه این جریان نیز دولت روحانی کارنامهای مثبت از خود برجای گذاشته است، کمااینکه سخنگویان این جریان به صورت صریح، عملکرد اقتصادی و حوزه دیپلماسی دولت را تأیید میکنند و میتوان انتظار داشت اتحاد سیاسی این جریان با روحانی در انتخابات آینده نیز تکرار شود.
٣-مخالفان اصلی دولت: جریان مخالف دولت در یک جبهه سیاسی - ایدئولوژیک سیاسی قرار گرفته است؛ گروهی که از ابتدا بنای ناسازگاری با دولت گذاشت و تا به امروز نیز با همان شدت ایام انتخابات ٩٢، علیه دولت در عرصههای مختلف سرگرم مبارزه است. حکایت مقابلهجویی این جریان با سیاستهای دولت در سه حوزه سیاست، فرهنگ و اقتصاد درواقع سرفصل حوادث توفندهای است که جامعه ایران در این از بهار ٩٢ تاکنون پشتسر گذاشته است. این جریان نه فقط روحانی، بلکه همه چهرههای میانهرو اعم از اصولگرا و اصلاحطلب را نفی میکند. گروه پایداری در مرکز و محور این جریان است که با کاندیدا و شعار مشخص در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس حاضر شد.
به قطببندی ایدئولوژیک در صحنه سیاست باور دارد و در انتخابات نیز با شعار دو قطب سازش و انقلابی به صحنه آمد. این طیف که مدت هشت سال در دوران دولتهای نهم و دهم قدرت را در دست داشت، با وجود ناکامی در انتخابات سال ٩٢ همچنان خود را نماد انقلابیگری و جریان مقابل را نماد غربگرایی معرفی میکند. به یمن هشت سال تسلط بر اقتصاد بهویژه درآمدهای افسانهای نفت، این جریان دارای نفوذ و امکانات مالی و سازمانی گسترده است. طبیعی است در میدان داوری، این جریان با نگاه صفر و صدی کارنامه دولت را میبیند از همه توان خود برای تخریب پایگاه اجتماعی دولت در داخل و خارج بهره گیرد کمااینکه امروز مبارزه انتخاباتی خود علیه روحانی را در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سازمان داده است.
محور اصلی استراتژی این جریان زیرسؤالبردن برجام و بیفایده نشاندادن آن، دامنزدن به نارضایتی و بدبینی مردم به آینده اقتصادی و تلاش برای تردیدافکنی در میان نخبگان داخل و سرمایهگذاران خارج نسبت به همراهی با دولت روحانی است.
اما از قضاوت و نگاه جریانهای سیاسی که بگذریم، سؤال اصلی اینجا است که بهراستی اکثریت جامعه ایران درباره راه سهساله دولت روحانی چگونه میاندیشند. آیا آنگونه که جبهه مخالفان تندرو دولت فکر میکنند و مدعی میشوند، بخشی از جامعه نسبت به موفقیت دولت دچار تردید شدهاند؟
واقعیت این است که در فضای سیاسی ایران که هنوز تحزب شکل نگرفته است، فهمیدن رأی و نظر مردم درباره عملکرد نهادهای قدرت دشواریهای خاص خود را دارد. اتفاقا جبهه مخالف دولت از همین سیالبودن فضای افکار عمومی بیشترین بهره را برای تاختوتاز سیاسی علیه دولت میکنند و حرفها و مواضع خود را به نام ملت و مردم القا میكنند. با این حال، برای فهمیدن نظر مردم در عرصه سیاست دو معیار صندوقهای رأی و نیز نظرسنجیهای علمی راهگشاست. وقایع اسفند ماه ٩٤ که از آن بهعنوان رفراندومی درباره برجام و عملکرد روحانی یاد شد، تا حدی نگاه مردم را روشن کرد.
در انتخابات اسفند ٩٤ اکثریت مردم «نه» آشکار به طیف مخالفان تندرو دولت گفتند و در نظرسنجیهایی که در روزهای اخیر نتیجه آن روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت، روشن شد با وجود همه تبلیغات مخالفان در آغاز چهارمین سال زمامداری روحانی، اکثریت جامعه از اندیشههای دولت بهویژه در سیاست خارجی و گشایشهای فرهنگی و سیاسی حمایت میکنند و خواهان پیادهشدن برنامه روحانی برای سرمایهگذاری خارجی و گشایش تجارت و رونق بازار در حوزه اقتصاد هستند.
۰۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]