واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عامل قتل پدر زن: قصد دفاع داشتم
مرد جوان كه در جريان اختلاف با همسرش، پدر زنش را به قتل رساند، مدعي است قصد قتل نداشته و از خودش دفاع كرده است.
به گزارش خبرنگار ما، متهم 39 ساله كه رامين نام دارد، از بامداد روز جمعه، پنجم شهريورماه تحت تعقيب كارآگاهان پليس آگاهي تهران قرار گرفت. آن روز به بازپرس مدير روستا خبر رسيد كه مردجوان بعد از قتل پدرزن 56 سالهاش- عباس- در محله افسريه تهران به محل نامعلومي گريخته است. همسر مقتول گفت: از مدتي قبل دخترم با شوهرش اختلاف پيدا كرد و به خاطر همين به خانه ما آمد. دامادم رامين بيكار است و به مصرف مواد اعتياد دارد. لحظاتي قبل از حادثه شوهرم با من تماس گرفت و گفت قرار است با رامين مقابل خانهمان حرف بزند. وقتي وارد كوچه شدم، ديدم رامين با خودروي پرايدي كه دو سرنشين ديگر داشت، مقابل خانه توقف كرد. همان لحظه شوهرم با خودروي نيسانش از راه رسيد. بعد همگي پياده شدند و با هم مشاجره كردند كه ديدم شوهرم مجروح شد. رامين و دوستانش هم فرار كردند. در شاخه ديگري از بررسيها مأموران پليس شامگاه هفتم شهريور رامين را در شهرستان اردبيل بازداشت كردند. متهم صبح ديروز براي بازجويي به شعبه ششم دادسراي جنايي منتقل شد و از سوي قاضي مدير روستا مورد بازجويي قرار گرفت. متهم در بازجويي با اظهار پشيماني به قتل پدر زنش اعتراف كرد و مدعي شد قصد قتل نداشته و فقط از خود دفاع كرده است. متهم پس از بازجويي براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت. گفتوگو با متهم چند سال داري ؟ 39 سال. چند سال قبل ازدواج كردي و چند فرزند داري ؟ پنج سال قبل با همسرم آشنا شدم و ازدواج كردم و دو فرزند خردسال دارم. چه شد كه دست به قتل پدر زنت زدي ؟ من قصد قتل نداشتم و فقط از خودم دفاع كردم. علت درگيري چه بود ؟ مدتي است با همسرم اختلاف دارم. همسرم آرايشگر است، اما من دوست نداشتم او كار كند تا اينكه مدتي قبل پدرش براي او آرايشگاهي باز كرد. من مخالف بودم، اما پدرش از او طرفداري ميكرد و همسرم نيز به عقيده من توجهي نميكرد. او تا نيمههاي شب در آرايشگاه كار ميكرد و دير وقت به خانه ميآمد كه همين موضوع باعث درگيري ما ميشد. چند روز قبل از حادثه با هم درگير شديم كه همسرم قهر كرد و به خانه پدرش رفت. روز حادثه قرار بود با پدرش حرف بزنم كه اين اتفاق ناخواسته پيش آمد. معتادي ؟ نه اعتياد ندارم. خانواده همسرت گفتهاند تو معتاد بودي و كار هم نميكردي ؟ دروغ ميگويند. شاهدها گفتهاند شما و دو نفر از دوستانت با پرايد به قصد درگيري رفته بوديد ؟ نه. شب حادثه من تنها بودم اما وقتي اتفاق افتاد خودروي پرايدي مرا سوار كرد و فرار كردم. درباره شب حادثه توضيح بده ؟ آن شب به خانه رفتم كه ديدم همسرم نيست. احتمال دادم او قهر كرده و به خانه پدرش رفته است. با پدرش تماس گرفتم تا درباره اختلافمان با هم حرف بزنيم كه پدر زنم گفت تا يك ربع ديگر به خانه ميرسد. پس از اين به در خانه پدرزنم رفتم كه ديدم مادرزنم نگران جلوي در ايستاده است. كمي با او حرف زدم كه پدرزنم با خودروي نيسانش از راه رسيد. وقتي به سراغش رفتم، مرا به باد كتك گرفت. از دستش گريختم كه چوبي از داخل خودرواش برداشت و با آن شروع به زدن من كرد. زير دست و پايش بودم كه متوجه شدم چيزي شبيه به پيچگوشتي يا چاقو از جيبش روي زمين افتاد. سپس شيء نوك تيز را برداشتم و براي دفاع از خود ضربهاي به او زدم كه پس از اين ضربه، او مرا رها كرد و من هم با خودروی پرايدي گريختم. بعد چه شد؟ پس از حادثه به خانه پدرم رفتم و موضوع را براي او توضيح دادم. خبر نداشتم كه پدر زنم فوت كرده اما از ترس به شهرستان اردبيل رفتم و در مسافرخانهاي مخفي شدم كه مأموران مرا دستگير كردند. الان كه به جرم قتل پدرزنت دستگير شدهاي، چه احساسي داري ؟ من شرمنده خانواده همسرم شدم و پشيمان هستم و كاش آن شب به در خانه آنها نرفته بودم. حرف آخر؟ من قصد قتل نداشتم و الان دلم براي دو فرزندم تنگ شده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]