واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اسیدپاشی مرموز به سر و روی دو جوان
ایران نوشت:
دوجوان جمعه شب در یکی از بوستانهای جنوب شهر تهران از سوی یک مهاجم هدف حمله اسید پاشی قرار گرفتند و بهعلت سوختگی صورت و بدن به بیمارستان انتقال یافتند.
پس از اعلام این حادثه، کارآگاهان پلیس تهران برای تحقیق درباره حادثه اسیدپاشی روانه بیمارستان شدند و دریافتند یکی از دو مصدوم بهنام آرمان 29 ساله از ناحیه چشم آسیب شدیدی دیده و تحت عمل جراحی قرار دارد و امکان پرس و جو از او نیست. بنابراین از دیگر مصدوم اسیدپاشی بهنام میثم تحقیق کردند.میثم بهکارآگاهان گفت: «همراه دوستانم در پارک نشسته بودیم که ناگهان با شنیدن سر و صدایی متوجه شدم یکی از بستگان دورم به نام «بهرام» در حال مشاجره با یک غریبه است، همان موقع به قصد میانجیگری جلو رفتم تا از درگیری جلوگیری کنم ولی به محض رسیدن به محل درگیری مردی که تا بهحال او را ندیده بودم ظرفی پر از اسید را به طرف مردم پاشید که بخش عمده آن بهصورت، بدن و سر من و دوستم آرمان ریخته شد، پس از آن احساس سوزش و درد شدیدی کردم ودیگر متوجه چیزی نشدم.»
کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی با مراجعه به محل اسیدپاشی و پرس و جو از شاهدان صحنه موفق به شناسایی متهم اصلی- مجید 42 ساله- شدند که به گفته شاهدان این فرد و برادرش با فردی بهنام «بهرام» درگیر شده و او اقدام به اسیدپاشی کرده است.
این در حالی بود که مجید صبح روز بعد با مراجعه به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، خود را به کارآگاهان معرفی کرد و گفت: «من تعمیرکار خودرو هستم و محل کارم نیز نزدیک پارک بازیافت قرار دارد. در تعمیرگاه مشغول کار بودم که بهرام بههمراه چند نفر که همگی چاقو داشتند، آمدند و مرا دوره کردند؛ ناگهان یکی از آنها چیزی را به طرف ماشین پاشید که بدن من هم سوخت بعد هم به قصد فرار به مغازه کناری رفتم که آنها تعقیبم کردند و با آجر و سنگ به طرفم حمله ور شدند.»وی درباره علت درگیریش با بهرام نیز گفت: «بهرام یکی از خلافکارهای منطقه است و از من حق حساب میگرفت؛ سال گذشته او به قصد زهر چشم گرفتن از من، شیشه خانهام را شکسته بود و من نیز به همین خاطر از او شکایت کرده بودم. او هم از من کینه بهدل گرفته بود و به محل کارم میآمد وایجاد سر و صدا و مزاحمت میکرد.»
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: «متهم اصلی حادثه پساز تحقیقات مقدماتی و برای صدور قرار قانونی، صبح دیروز به دادسرای امور جنایی تهران اعزام شد تا در این باره تصمیمگیری شود.»
متهم چه گفت؟
اسیدپاشی را چه کسی انجام داد؟
نمیدانم، در آن درگیری و آن موقع شب نمیتوانستم خوب تشخیص دهم که ظرف اسید دست چه کسی است، اما مطمئنم یکی از نوچههای بهرام، اسید را پاشید.
چرا او این کار را انجام داد؟
شب حادثه هیچ کدام از آنها حال خوبی نداشتند، آنقدر که نمیتوانستند روی پایشان بایستند. همه آنها قمه و شوکر همراهشان بود. آنها اسید پاشیدن که زهره چشمی از من بگیرند اما چون حالشان بد بود روی اعضای باندشان هم اسید پاشیده شده حالا هم این موضوع را به من نسبت میدهند.
آنها چند نفر بودند؟
حدود 6 یا 7 نفر، سردستهشان هم بهرام بود. او یکی از اشرار سابقهدار محل است که همه کسبه محل نیز از او میترسند. بهرام باجگیر است، اکیپ جمع کرده و با تهدید از کسبه محل باجگیری میکند.
اختلاف شما بر سر چه بود؟
اختلاف ما بهخاطر باجگیری بود چند باری به مغازهام آمد تا از من پول بگیرد اما من ندادم. بعد از آن نیز چون میدانستم بهرام چه شخصیتی دارد هر وقت میآمد خودم را مخفی میکردم تا اینکه یکبار شیشههای خانهام را شکست و ماشینم را هم آتش زد. من نیز از او شکایت کردم و پروندهای در ناحیه 16 تشکیل شد. بهرام که از این موضوع باخبر شد کینه من را به دل گرفت. بهرام پروندههای زیادی دارد و تمام ساکنان محل از او شاکی هستند. او مزاحم مردم میشود و از آنها باجگیری میکند.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
ساعت حدود 2 نیمه شب بود، در مغازهام داشتم کار میکردم که ناگهان بهرام و نوچههایش سررسیدند. قمه به دست و با حالی خراب نمیدانم چه کسی اسید را پاشید، فقط حس کردم دارم میسوزم.
بعد چه کردید؟
در فرصتی مناسب از دیوار بالا رفته و به داخل مغازه همسایه رفتم، چون میسوختم خودم را با آب شستم و بعد به خانه رفتم.
اگر شما در اسیدپاشی نقشی نداشتی چرا خودت را معرفی کردی؟
درگیری شده بود و پلیس در حال تحقیقات بود، چون کاری نکرده بودم که بخواهم فرار کنم تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.
شما گفتی درگیری ساعت 2 نیمه شب بود، چرا آن موقع مغازه باز بود؟
ماشینم خراب بود به همین خاطر بعداز پایان کار تصمیم گرفتم، ماشینم را درست کنم. برای همین در تعمیرگاه ماندم.
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۸ - ۰۸ شهريور ۱۳۹۵ - 29 August 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]