تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن ابتدا به سلام مى كند و منافق منتظر سلام ديگران است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819956898




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شکایت از شهرداری به خاطر مرگ پسر نوجوان


واضح آرشیو وب فارسی:الف: شکایت از شهرداری به خاطر مرگ پسر نوجوان

تاریخ انتشار : دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۸
هنوز داغ مرگ دختر ۵ ساله تهرانی - فاطمه - در آبنمای بوستان کوهسار فراموش نشده که خبر مرگ پسر ۱۳ ساله‌ای به نام علی هوشنگی در آبنمای بوستان الغدیر در شرق تهران، پایتخت‌نشینان را شوکه کرد.به گزارش ایسنا،  پدر علی که هنوز در شوک از دست دادن پسرش است و باور ندارد که او را دیگر نمی‌تواند در آغوش بگیرد، در گفت‌وگو با روزنامه «ایران»، جزئیات مرگ فرزندش را تشریح کرد:چطور از این حادثه باخبر شدید؟ساعت حدود ۸ شب بود که دو نفر از دوستان علی مقابل خانه آمدند. آنها گفتند که علی در پارک حالش بد شده و به بیمارستان الغدیر منتقل شده است. خیلی سریع خودم را به بیمارستان رساندم وقتی بالای سر پسرم رسیدم تیم پزشکی را دیدم که در حال شوک دادن به پسرم بودند؛ هرچند که به گفته آنها شدت برق ۳ فاز داخل حوض همان لحظه قلب پسرم را از تپش انداخته بود. متأسفانه تلاش‌ها بی‌فایده بود و پسرم برای همیشه ما را ترک کرد.چه کسی او را به بیمارستان برد؟دقیق در جریان نیستم اما گویا با وقوع این‌حادثه اورژانس را خبر می‌کنند ولی مردم علی را به بیمارستان منتقل می‌کنند.علی از چه زمانی به پارک رفته بود؟حدود ۵ یا ۶ بعداز ظهر بوده، البته آن موقع من در خانه نبودم. دوستانش به‌دنبالش آمده و برای فوتبال به پارک می‌روند.قبلاً به پارک رفته بود؟پارک در نزدیکی خانه‌مان است. حدود ۵ دقیقه پیاده روی دارد. ضمن اینکه معمولاً برای فوتبال در کوچه خودمان بازی می‌کردند.از کسی شکایت دارید؟بله، بعداز پایان مراسم دفن پسرم به‌طور قطع شکایت از شهرداری را پیگیری می‌کنم. درست است که پسرم جانش را از دست داد و با شکایت زنده نمی‌شود اما بچه‌های مردم که در آن پارک و خیلی از پارک‌های دیگر در حال رفت و آمد هستند هر آن ممکن است سرنوشتی مانند سرنوشت علی‌ من داشته باشند.علی چطور بچه‌ای بود؟آرام و دوست داشتنی.فرزند چندمتان بود؟یک پسر ۱۸ ساله دارم و علی آخرین بچه‌ام بود.درسخوان هم بود؟خیلی خوب. امسال داشت خودش را برای کلاس هفتم آماده می‌کرد. بچه‌ام ترم ۱۱ کلاس زبان را هم پشت سرگذاشته بود. خیلی به آینده امید داشت اما افسوس که امیدهای او و من و خانواده‌ام به خاطر غفلت مسئولان پارک نابود شد.شغلتان چیست؟نگهبان یک مجتمع هستم.آخرین بار علی را چه زمانی دیدید؟مرد جوان سکوت می‌کند. بعد از لحظه‌ای مکث و در حالی که سعی می‌کند بغضش را فرو دهد، می‌گوید: شب قبل آخرین بار بود که او را دیدم. صبح خواب بود که از خانه رفتم و دیگر پسرم را ندیدم. حالا هم (عصر دیروز) راهی بهشت زهرا (س) هستیم تا او را به خاک بسپاریم!







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن