واضح آرشیو وب فارسی:نصر نیوز: نصر: نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری گفت: داعش و وهابیت با شبهه سر آدم ها را می برند و این موضوع یکی از ویژگی های همان اندیشه های داعشی و تکفیری است، یعنی با هر شبهه ای همه را تکفیر و فتوای قتل صادر می کنند و اینها در تاریخ هم بوده و همه اینها ناشی از عدم اجتناب از شبهات است.به گزارش نصر،ماجرای لغو کنسرت های مشهد و اظهارات آیت الله علم الهدی اگرچه واکنش های زیادی در فضای کشور به همراه داشته است اما اغلب این واکنش ها، سویه های سیاسی داشت و تقابل ها و جنجال های رسانه ای متفاوتی را رقم زد. هر چند علی جنتی، وزیر فرهنگ در نهایت کوتاه آمد و گفت که با وجود آنکه از نظر ما ایرادی در کنسرت ها نبود اما از برگزاری کنسرت در مشهد صرفنظر کردیم. آمیخته شدن نگاه جناحی و سیاسی شدن این پرونده بدون شک می تواند مانع از رسیدگی به اصل ماجرا و واکاوی این رویکرد شود. هاشم هاشم زاده هریسی از آن دست مجتهدانی است که همواره سعی کرده از در انصاف به بحث های اینچنینی ورود پیدا کند، او اصرار دارد که به طور مستقیم در مورد افراد صحبت نکند تا واکنش ها و جنجال های رسانه ای، فضای نقد را آلوده نکند. هاشم زاده که در حال حاضر نماینده مجلس خبرگان رهبری است درگفتگو با خبرنگاران در مورد برخی اظهارات از تریبون های مذهبی کشور و اتهام زدن ها به مردم می گوید اگر کسی در مسئله ای مثل موسیقی و کنسرت های مجوزدار شبهه دارد، شخصا می تواند از آن اجتناب کند نه آنکه برای دیگران حکم بدهد. این عضو مجلس خبرگان معتقد است در برابر چنین صحبت هایی که از تریبون های مذهبی کشور مطرح می شود باید علما و جامعه تذکر بدهند و آن را تقبیح کنند، چرا که این مسئله از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است. در هفته های گذشته بحث های زیادی درباره برگزاری کنسرت در برخی شهرها مطرح شده است، سؤال اینجاست که وقتی یک کنسرت با قوانین جمهوری اسلامی از سوی وزارت فرهنگ مجوز می گیرد، آیا باز هم می توان مانع برگزاری آن شد؟ کنسرت هایی که مجوز می گیرند، در هر صورت اصل بر صحت است که مجوز داده شده، مگر اینکه انسان احساس کند این از آن دست مواردی است که نباید مجوز می گرفته یا شبهه ناک بوده و شخصا می تواند اجتناب کند اما از شبهه باید شخص خودش اجتناب کند، شخصی که شبهه ندارد ضرورتی برای اجتناب ندارد، در شبهه، انسان خودش باید اجتناب کند. حتی در مورد صحبت کردن هم اگر شبهه بین حق یا ناحق بودن وجود داشته باشد، بهتر است که در مورد آن صحبت نکند، نه آنکه اتهامات فله ای بزند اما اینکه دیگران شبهه ندارند، نمی شود آنها را هم حکم به اجتناب داد. بااین حال آیا می توان گفت که برای مثال یک کنسرت در شهری مثل مشهد که حرم امام رضا(ع) در آن قرار دارد، جایز نیست؟ چیزی که از نظر شرعی اشکال ندارد، همه جا ایراد ندارد، کار حرام همه جا حرام است، کار حلال هم همه جا حلال است. من کاری به گفته های دیگران ندارم، من در مقام رد حرف کسی، حرفی نمی زنم، من کلی می گویم هر چیزی که حرام است همه جا حرام است هر چیزی که مخدوش است، همه جا مخدوش است. فارغ از این مسائل، نگاه ها به موسیقی به نظر می رسد که متفاوت باشد، نگاه امام خمینی(ره) به موسیقی هم به گونه ای متفاوت از مواردی بود که برخی از نظرات حالا در مورد موسیقی مطرح است. در این مسئله باید اول گفت موسیقی چیست؟ باید تعریف موسیقی را در نظر بگیریم. زمانی که حالت لهو و لعب باشد، حرام است اما اگر این حالات را نداشته باشد و از نظر مفهومی طوری باشد که آلت لهو و لعب نباشد، باید آن را تعریف کنیم. فارغ از نگاه امام(ره) به موسیقی، در کل رویکرد فقهی امام خمینی(ره) و نقش زمان و مکان در اجتهاد هم به نظر می رسد این روزها از سوی برخی تریبون ها در نظر گرفته نمی شود، فکر می کنید آن رویکرد چه اندازه در شرایط امروز جامعه می تواند نقش بازی کند؟ اینکه زمان و مکان در احکام مؤثر است و در اجتهاد اثرگذار است، از مسلمات فقه حضرت امام هست و تأثیر زمان را در احکام در نظر گرفته؛ در این باره حتی همایشی برگزار شد که تأثیر زمان در فقه از نظر امام را بررسی کرد، 15 جلد کتاب از آن همایش به دست ما رسیده است که دست یک مجتهد را باز می گذارد و براساس نیازهای بشر می تواند احکامی را صادر کند. این مسئله نقش زمان در احکام فقهی را کمی توضیح بدهید که چگونه می تواند در شرایط زمانی متفاوت و با توجه به اقتضائات، برخی احکام سابق را تغییر دهد. مثلا زمانی خون، استفاده ای نداشت و می گفتند، خون باید در رگ های انسان بماند و چیز نجسی بود و فایده دیگری نداشت و خریدوفروش خون حرام بود اما حالا خون مایه حیات انسان ها شده است، خون را می خرند و با خون، یک انسان را از مرگ نجات می دهند و فقها الان این مسئله را جایز می دانند و زمان این کار را کرده است و تأثیر زمان و مکان در احکام به این صورت می تواند در اجتهاد نقش داشته باشد. این روزها شاهد هستیم برخی از افراد احکامی برای جامعه صادر می کنند و برخی مسائل را جایز نمی دانند، این احکام از سوی چه کسی می تواند صادر شود؟ آیا هر کسی می تواند حکم صادر کند؟ همه حق ندارند حکم بدهند، کسی می تواند چنین کاری را انجام دهد که اجتهاد دارد و بتواند در فقه فتوا صادر کند، مرجعیت داشته باشد و مجتهد باشد. کسی که می تواند فتوا صادر کند این زمان و مکان را در نظر بگیرد، کسانی که صلاحیت اجتهاد را ندارند - منظور اجتهاد مطلق است- نمی توانند فتوا بدهند. البته می توانند فتوای دیگران را نقل کنند. فارغ از صلاحیت برای صدور حکم، آیا وقتی شبهه وجود داشته باشد می توان دیگران را اجبار کرد؟ وقتی شبهه باشد نمی توان دیگران را اجبار کرد، نمی توان براساس شبهات حکم بر فسق بدهیم. شبهه یعنی در فتواکردن، در تقبیح کردن، در حکم دادن، در مذمت کردن، در همه این موارد باید در نظر گرفته شود و در تریبون ها نباید موارد آمیخته با شبهات را مطرح کرد. اگر از شبهات اجتناب کنیم، این همه آبرو ریزی ها و تهمت ها به وجود نمی آید، شبهه بازدارنده است و اجازه نمی دهد هر تهمتی به هر فردی زد، اجازه نمی دهد قضاوت فردی کرد، اگر اجتناب از شبهات باشد، بسیاری از مشکلات در تریبون ها ایجاد نمی شود. آن وقت این بحث ها و این جدل ها به وجود نمی آید. اگر از شبهه اجتناب کنیم، خیلی از افتراها را نمی زنیم و خیلی از قضاوت های پیش از دادگاه و صدور حکم را نخواهیم داشت. اجتناب بر شبهات نشانه تقوای اجتماعی و تقوای سیاسی است و مانع تهمت ها و جاروجنجال می شود. بااین حال شاهدیم برخی افراد از تریبون ها، براساس همان شبهات حکم می دهند، این مسئله از کجا ریشه می گیرد؟ این زشت ترین و خطرناک ترین پدیده در اجتماع است. دقت کنیم داعش و وهابیت با شبهه سر آدم ها را می برند و این موضوع یکی از ویژگی های همان اندیشه های داعشی و تکفیری است، یعنی با هر شبهه ای همه را تکفیر و فتوای قتل صادر می کنند و اینها در تاریخ هم بوده و همه اینها ناشی از عدم اجتناب از شبهات است. گفتید نمی توان براساس شبهات حکم بر فسق بدهیم اما این اتفاق از برخی تریبون ها افتاده است؛ شما این مسئله را بسیار خطرناک عنوان کردید و حال سؤال اینجاست که در مقابل این پدیده چه باید کرد؟ جامعه باید این مسئله را تقبیح کند، علما باید تقبیح کنند و امربه معروف و نهی ازمنکر کنند تا آن فرد بفهمد نباید چنین حرف هایی بگوید و با قاطعیت فتوا صادر کند. دیگران وظیفه دارند امربه معروف و نهی از منکر کنند؛ امربه معروف و نهی ازمنکر فقط برای دیوار کوتاه ها نیامده است و فقط برای گناه های صغیر نیست، اینها گناهان کبیره است. آنهایی که طرفدار امربه معروف و نهی ازمنکر هستند - و باید همه هم باشیم - فقط برای مسائل کوچک نباید آن را در نظر بگیریم، اینها مصداق امر به معروف و نهی ازمنکر است که اگر در این گونه مسائل نباشد و فقط برای دیوارکوتاه ها به کار ببریم، آن وقت آ نهایی که دیوارشان بلند است و قدرت و تریبون دارند آزاد باشند، در این صورت همه جا را گناه، آلودگی، بی انصافی و بی عدالتی می گیرد و خداوند هم برکتش را از جامعه و نظام ما قطع می کند.
یکشنبه ، ۳۱مرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نصر نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]