واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بازتوليد آسيبهاي اجتماعي و برخوردهاي سليقهاي
حميدرضا عسگري در سرمقاله امروز روزنامه آفرینش نوشت:
نيازهاي اجتماعي در عصرحاضر به شدت افزايش يافته و متناسب با آن معضلات و مشكلات اجتماعي نيز رشدي صعودي به خود گرفتهاند. اما هنگامي كه دستگاهها و نهادهاي مسئول در ساماندهي امورات اجتماعي قادر به كنترل و مديريت مسائل اجتماعي نباشند، شاهد چرخهاي از بازتوليد آسيبهاي اجتماعي خواهيم بود.
شايد بتوان اعتياد را سرحلقه اين چرخه آسيبزا دانست كه از بابت آن خيل كثيري از جوانان و خانوادهها دچار گرفتاري و معضلات فراواني شدهاند. اعتياد سرحلقه چرخهاي است كه با خود غول بيكاري را به همراه آورده است. گرفتارشدن در دام اعتياد ديگر فكر و تواني را براي افراد باقي نميگذارد تا بتوانند به اشتغال فكركنند و چه بسا از فرط بيكاري و نبود كارمناسب به سمت استفاده ازمواد مخدر و اعتياد گرايش پيدا كردهاند. لذا شاهديم كه چرخه معضلات اجتماعي چگونه بهم پيوسته هستند و با بروز يكي از اين آسيبها و عدم درمان آن، آسيبهاي بعدي نمايان خواهند شد.
در بازتوليد آسيبهاي اجتماعي پس از بيكاري و اعتياد، نوبت به نمايان شدن طلاق در بين خانوادهها و زوجهاي جوان ميگردد. از سال 91 تاكنون روند صعودي آمار طلاق در مقابل سير نزولي آمار ازدواج، نشانگر ضعفهاي اجتماعي ما در سامان دهي آسيبهاي اين چنيني است. دريك چرخه آسيبزا اعتياد، بيكاري و طلاق، سه معضل اجتماعي پرهزينه براي مردم و كشور ميباشند كه هنوز نتوانستهايم روندي براي جلوگيري از بروز و عدم بازتوليد آنها بيابيم.
البته اين به معناي ناديده گرفتن عملكرد دستگاههايي همچون نيروي انتظامي و نهادهاي مبارزه با مواد مخدر و كانونهاي قضايي نيست، اما به سبب معيوب بودن برنامههاي پيشگيرانه، اين عملكردها تنها به مثابه قرصي مسكن براي درمان بيماري سرطاني
ميباشد!.
نكته نگران كننده اينجاست كه كنشهاي اجتماعي ما در جامعه بعضاً موجب تشديد بروز اين چرخه پرآسيب گرديده است. همانطور كه گفته شد ميتوان اعتياد را سرحلقه اين چرخه دانست و ما با رفتار و برنامههاي غيركارشناسي خود موجب تشديد بروز اين عامل ميشويم.
قريب به اكثريت معتادان در اظهارات خود مدعياند كه ابتدا اين مواد را براي تفريح و داشتن اوقاتي مفرح استفاده كردهاند. اما چرايي انتخاب اين تفريح، محلي از ابهام دارد كه ميتوان پاسخي ساده براي آن يافت. نبود امكانات تفريحي و فرهنگي در كشورما معضلي است كه همه جامعه شناسان به آن تاكيد دارند، اما برنامه ريزان و سياست گذاران برنامهاي براي حل اين معضل ندارند.
بايد اذعان داشت كه ما با دست خودمان بسياري از تفريحات و اوقات شاد را از جوانان گرفتهايم. جوانان سرشار از انرژي هستند و اگر به بهانه هاي مختلف اين تخليه انرژي صورت نگيرد، قطعاً استفاده از مواد مخدر دور از ذهن نيست. مواد مخدري كه تهيه آن به كمتر از ده دقيقه در سطح شهر امكان پذير است!.
نگاهي به همين تابستان فعلي بيندازيم؛ چند برنامه و جشنواره تابستاني و شاد براي جوانان در نظرگرفتيم كه عموم بتوانند بدون صرف هزينه زياد از آن استفاده كنند و اوقات خوشي داشته باشند؟ در عوض به بهانه مختلف خود را در مقابل جوانان و خواستههايشان قرار داديم.
يك روز به بهانه آب بازي در پاركها آنها را بازداشت كرديم، بار ديگر به سبب حضورشان در جشنواره سينمايي و تأتر با آنها به مشكل خورديم، علايقشان پيرامون هنر و موسيقي را بي اهميت جلوه داديم و اخيراً نيز برگزاري هرگونه كنسرت با مجوز را با اعمال سليقههاي فردي و گروهي ممنوع كرديم و دست آخر توقع داريم همه چيز خوب و خوش به پايان رسد.
اما هرگز اينچنين نيست و اگر امروز آزادي جوانان و خواستههاي آنها را ناديده انگاشتيم، بايد منتظر سرخوردگي آنها درجامعه و گرايش به سمت آسيبها و مفاسد اجتماعي واخلاقي باشيم. با بروز يكي از عوامل اصلي معضلات اجتماعي همچون اعتياد بايد توقع بازتوليد معضلات ديگر را نيز داشته باشيم.
حال قدري تامل كنيم و با محاسبهاي ساده هزينه و فايده رفتارهاي فرهنگي و اجتماعي با جوانان را قبل از بروز آسيبهايي همچون اعتياد را بررسي كنيم، آيا تحمل و داشتن جامعهاي شاد با برنامههابي درچارچوب قانون و شريعت، سخت تر است و يا مشاهده خيل عظيمي از جوانان معتاد، بچههاي طلاق، زنان بي سرپرست، زندانيان جواني كه از بيكاري به سمت بزه كشيده شدند و...
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۵ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - 21 August 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]