واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: احمدینژاد، اصولگرایان را در بد مخمصهای انداخته است / اصولگرایان منهای احمدینژاد شانسی برای رقابت ندارند
ابتکار در یادداشت روز خود آورده است؛
به گزارش نامهنیوز، این روزها خبرهای انتخاباتی حول احمدی نژاد، می چرخد. هر از چندی، او به یک محفلی می رود و چندان سخنرانی می کند که اهداف انتخاباتی از سرو رویش می بارد.در تازه ترین اقدام نیز، نامه ای عجیب و غریب، به رئیس جمهور آمریکا می نویسد و تیغ بر چهره دولت می کشد.
گمان نکنم البته فرد مهمی در دنیا باشد که نامه او را خوانده باشد. حتی بنظر نمی رسد خود اوباما نیز نامه او را جدی گرفته باشد؛ اما این نامه نشان داد که قصد او برای ورود به انتخابات و تحولات آینده سیاسی ایران جدی است. او به هر دری می زند که جدی گرفته شود. چرا که او دوست ندارد در چرخه زمان بر او غبار فراموشی بیفتد. از این رو او از هر اقدام و پاسخی که او را تیتر رسانه ها کند، نمی گذرد. خلاصه او این روزها، به جد در تکاپوست و به هر دری می زند که جدی گرفته شود. با این وجود تا کنون نه تنها اصلاح طلبان که حتی اصولگرایان نیز به کارهای او وقعی ننها ده اند. اما چندان نباید از او سرسری گذشت. او در طی هشت سال ریاست جمهوری، مخاطبان خود را خوب شناخته است و آنها را دست چین کرده است. و زبان آنان را خوب می فهمد. او ذائقه جوانان اصولگرا را شناخته است و خوب می داند با آنان چگونه سخن بگوید. بزرگان اصولگرا اما اصلا دوست ندارند او به سیاست برگردد. احمدی نژاد هم البته دست اصولگرایان را خوانده است و لذا بازی اش را طوری طراحی کرده است که در صحنه بماند و کسی از اصولگرایان نتواند از او عبور کند مگر با هزینه زیاد! احمدی نژاد طوری بازی می کند که عبور از خود را برای جریان اصولگرا پرهزینه کند. او برای این کار ذائقه بخش اصولگرای ملت را هدف قرار داده است. شعارهای او طوری است که سطح مطالبات جریان خود را بالا می برد. او فضا را طوری رادیکال می کند که هیچ کس جز خود او تاب این فضا را نداشته باشد.
در واقع هنر او رادیکالیزه کردن صحنه است و نفع او هم البته در چنین فضایی است. در حقیقت سخن او در چنین بازاری خریدار دارد. برای فضای این چنینی هم، اصولگرایان بهتر از احمدینژاد ندارند. به نوعی می توان گفت اصولگرایان منهای احمدی نژاد هیچ شانسی برای رقابت در این عرصه ندارند. چرا که او نبض و ذائقه حامیان اصولگرایان را طوری تنظیم میکند که جز با آهنگ شعارهای او هماهنگ نباشد. بطور مثال او وقتی سطح شعارها را تا نابودی فرانسه و انگلیس ببرد دیگر کسی به شعار نابودی آمریکا و انگلیس رضایت نمیدهد. یا وقتی او وعده یارانه ٣٠٠ هزار تومانی بدهد دیگر کسی پی وعدههای معیشتی دیگران نمیرود. شاید سال ٨۴ او نمی دانست که این شعارها چقدر از واقعیت دور است. ولی اکنون خوب میداند که شعارهایش هیچگاه پای انضمام و تحقق نمییابد. اساساً او در این موقعیت دیگر شعاری نمیدهد که بخواهد عملیاش کند. بلکه شعارهای او برای تنظیم و مدیریت فضا است. با این شعارها طوری صحنه را مدیریت می کند که در موضع اصولگرا فقط جای او باشد و بس! علت ورود زود هنگام او نیز به همین علت است. باید ابتکار عمل در صحنه گردانی میان اصولگرایان را بدست بگیرد. او در نهایت میخواهد عرصه انتخابات طوری شود که یا اصولگرایان به حمایت از او تن دهند یا به تمدید ریاست روحانی رضایت دهند. به عبارت دیگر او عرصه را برای مخالفان اصولگرای خود، دو سر باخت کرده است. آنها یا باید به بازگشت احمدینژاد رضایت دهند یا به تمدید ریاست روحانی!
در واقع با این فضا، اصولگرایان دو راه بیشتر ندارند. آنها به علت غلظت شعارهای احمدینژاد، توان عبور از وی و معرفی گزینه حداکثری به غیر از او را نخواهند داشت. لذا مجبورند از او حمایت کنند چرا که تنها گزینه حداکثری میان آنان، احمدینژاد است و در این صورت تنها او میتواند با روحانی رقابت جدی داشته باشد. در غیر این صورت روحانی بدون کوچکترین مشکل و چالش، ریاستش تمدید میشود. لذا احمدینژاد، اصولگرایان را در بد مخمصهای انداخته. اصولگرایان خود بهتر از هر کس میدانند که نه حمایت از احمدینژاد و نه حمایت از روحانی مطلوب آنان نیست. از اینرو، در بازی دو سر باخت گرفتار شدهاند.
منبع: روزنامه ابتکار
۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]