تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بركت در مال كسى است كه زكات بپردازد، به مؤمنان مدد و يارى رساند و به خويشاوندان كمك نما...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832906727




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقدی بر اوتانازی یا خودکشی قانونی - پایگاه خبری تحلیلی جامعه حقوقی کشور


واضح آرشیو وب فارسی:وکیل ملت: وکیل ملت: بقول آلبر کامو، فیلسوف و نویسنده نامدار فرانسوی، «خودکشی تنها مساله جدی در فلسفه است»، خودکشی ناشی از یاس فلسفی، در میان برخی نویسندگان و فیلسوفان رایج بوده است. بقول خودشان، خودکشی «تلاشی حماسی برای برگذشتن از رنج عارضی هستی» و یا «پویشی برای گذر از استیصال ترازیک به رستگاری ترازیک» است.با این قبیل از خودکشی های خاص و انگشت شمار کاری ندارم. موضوع این نگاشت، خودکشی بخاطر رنج و عذاب جسمی ناشی از بیماری های لاعلاج است. چندی پیش ایالت کالیفرنیا به عنوان پنجمین ایالت در آمریکا، قانون «حق پایان دادن خودخواسته به زندگی» یا «خودکشی قانونی» یا «اوتانازی» را تصویب کرد. و خانم بتسی دیویس، هنرمند 41 ساله اهل این ایالت، به عنوان نخستین شهروند، از این قانون استفاده کرد، او چندی پیش می خواست برای این کار به ایالت اورگان برود. چون در آنجا زودتر قانونی شده بود. اما با تصویب قانون مذکور در ایالت بزرگ کالیفرنیا، او در همان ایالت به حیات خود پایان داد، وی به یک بیماری لاعلاج بنام «لو گهریگ» مبتلا بود. و قبل از پایان دادن به زندگی خود، جشن خداحافظی گرفت و پس از آن با خوردن دارویی که توسط پزشک تجویز شده بود، برای همیشه این دنیا را ترک کرد. حق حیات به عنوان یکی از آرمانهای مکتب حقوق طبیعی چه تعارضی با اوتانازی دارد؟ اگر انسان مطلقا حق دخالت در اصل حیات دیگر انسانها را ندارد و این مهمترین پایه مخالفت با مجازات مرگ در جهان است، آیا همین انسان اساسا حق دخالت در اصل حیات خویش را دارد؟ آن هم با تصویب یک قانون و با همکاری پزشک؟! این مساله چه تعارضاتی با فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق بشر دارد؟ ریشه کلمه «اوتانازی» از کلمه یونانی «اوتاناتوس» است که به معنای مرگ خوب یا خوب مردن است. در نزد فیلسوفان رواقی و اپیکوری این عقیده بود که حفظ حیات در همه موارد لزومی ندارد و اگر ضرورتی پیش بیاید در بعضی موارد که هیچگونه معالجه ای پاسخگو نیست می توان از آن صرفنظر کرد. یوزفوس در قرن نخست میلادی و آگوستین قدیس در قرن پنجم میلادی در آثارشان در ضمن بحث درباره خودکشی به این مساله نیز اشاره کرده اند. توماس مور در کتاب مشهورش «اتوپیا» اشاره ای به جایز بودن مرگ برای رهایی از درد ورنج کرده است. شاید مهمترین نقدی که می توان به قانونی شدن اوتانازی وارد آورد این است که این قبیل قوانین می تواند زمینه را برای سوء استفاده فراهم کند. به این استدلال، «نظریه شیب لغزنده» نیز می گویند. بدین سان که وقتی کیفیت زندگی کاهش یابد، جامعه می تواند پایان دادن به حیات را بپذیرد و هیچ روش عقلانی برای محدود کردن اوتانازی و جلوگیری از سوءاستفاده از آن وجود ندارد. «اوتانازی مانند لبه نازک یک گوِه است که وقتی جا بیفتد، عمیقا در جامعه پیش رانده می شود. قانونی کردن اوتانازی ارادی، به ناچار، منجر به قانونی شدن اوتانازی اجباری می شود چون تمایز عقلانی بین کسانی که می خواهند بمیرند (چون خود را سربار جامعه می دانند) و کسانی که می خواهند بکشند (چون این افراد را سرباری برای جامعه می دانند) غیرممکن است. همچنین هیچ گاه شواهد کافی برای توجیه این باور نداریم که تقاضای بیمار مبتلا به بیماری لاعلاج برای مردن، تقاضایی درست، ثابت و واقعا از روی اختیار است» (پروفسور ییل کامیسار استاد فلسفه حقوق در دانشگاه میشگان) اگر اوتانازی ارادی پذیرفته شود، راه برای انواع اوتانازی های دیگر باز می شود. همانطور که اگر اعدام و شکنجه را در موارد محدود بپذیریم، راه برای سوءاستفاده باز می گردد. وقتی مجازات اعدام را نفی می کنیم باید مطلقا نفی کنیم. اگر بطور مثال بگوییم، اعدام کلا باید لغو شود اما مجرمینی مثل ابوبکر بغدادی یا صدام یا هیتلر، نمی توانند مشمول این قاعده باشند، در واقع راه برای سوء استفاده باز می شود وقتی با مجازات اعدام مخالفت می شود باید مطلق باشد. یعنی مجازات اعدام روی هر مجرمی نباید اِعمال شود. وقتی با شکنجه مخالفت می شود باید مطلق باشد. یعنی نگوییم که مثلا اگر یک گروهی رییس جمهور یک مملکت را به گروگان گرفتند و چند نفر از این گروه دستگیر شوند، حالا استثنائا یک شکنجه ای باید روی آنها انجام گیرد تا بتوان ریس جمهور گروگان گرفته شده را نجات داد. چون اگر شکنجه باب شود، در موارد بی اهمیت هم اِعمال می گردد. حیات، حد اعلای نیکی ها در جهان است و دیگر نیکی ها با وجود حیات و زندگی معنا می یابند. بدون زندگی و حیات، هیچ ارزشی یا خوبی ای وجود ندارد (یعنی نمی تواند وجود داشته باشد) و حیات شرط لازم برای تحقق دیگر ارزش هاست. البته موافقان اوتانازی هم ارزشی مافوق دیگر ارزش ها برای حیات قائل نیستند بلکه معتقدند حقوق فردی ارزش برتر است و بعضی دیگر از آنها هم کیفیت حیات را مهم تر از خود حیات می دانند. در اعتراض به یکی از علل توجیه کننده اوتانازی که درد طاقت فرسا است می توانگفت که با توجه به پیشرفت داروها و روش های دیگر پزشکی درمان و تسکین درد، این دلیل هر روز کم رنگ تر می شود. و هرگز دلیل مطلق و ثابتی نیست. لذا بجای پرداختن به فکر مرگ، باید به فکر درمان و تسکین بیماری ها پرداخت. در قانونگذاری، باید براساس دلایل محکم و ثابت قانون وضع کرد نه احتمالات. بنابراین هرگونه قاعده و قانونی که پایان دادن به حیات مستقر را رسمی کند، راه را برای سوء استفاده باز می کند. حیات مستقر در مقابل حیات غیرمستقر می باشد، حیات غیر مستقر به معنای حیات نباتی است. مانند کسانی که دچار مرگ مغزی هستند و در اکثر نظامهای حقوقی از جمله نظام حقوقی ایران، در حکم مرده، محسوب می شوند و می توان با رضایت بازماندگان، به حیات نباتی (حیات غیر مستقر) آن پایان داد. اما به صرف بیماری و فلج، نمی توان راه برای کشتن افراد (ولو به خواست خودشان) باز کرد. باید امید به زندگی را در دنیای پر از جنگ و کشتار زنده نگه داشت. آیا در دنیا فردی فلج تر و ناتوان تر از «استیون هاوکینگ» (از لحاظ جسمی) وجود دارد؟! اما همین پروفسور هاوکینگ که از فرق سر تا نوک پا (به استثنای برخی از اعضاء و جوارح) فلج است، نظریاتی در فیزیک ارائه می کند که بشر برای فهم آن باید دهها سال منتظر بماند! پرواضح است که هرکسی در حوزه خصوصی خود می تواند برای حیات خود هم تصمیم بگیرد و دست به خودکشی، خودزنی، خودسوزی و خود... بزند (اینجا حق به معنی حقیقت نیست). اما اینکه این مساله به شکل قانون درآاید و پای پزشک وارد ماجرا شود، و قرارداد مرگ بین بیمار و پزشک انعقاد شود! نقض غرض است. فلسفه کار پزشک، درمان است نه فراهم ساختن مرگ بیمار! ولو اینکه این مرگ به خواست بیمار باشد. ما انسانها باید هر چیزی را که بوی مرگ می دهد، از قواعد و قوانین خود حذف کنیم. به بیمناران ومعلولین در راه درمان و زندگی بهتر کمک کنیم، تا دنیای بهتری داشته باشیم.


پنجشنبه ، ۲۸مرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وکیل ملت]
[مشاهده در: www.tnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن