واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شکنجه پسر نوجوان پس از آشنايي تلگرامي با دختر 14 ساله
مرد ميانسالي كه از تربيت دختر نوجوانش ناتوان شده بود، پسر مورد علاقه او را ربود و به شدت تنبيه كرد. اين مرد حالا به اتهام آدمربايي در بازداشت پليس به سر ميبرد.
به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل زن ميانسالي همراه پسر نوجوانش به اداره پليس رفت و از مرد 40 سالهاي به اتهام آدمربايي و ضرب و جرح شكايت كرد.
وی در توضيح ماجرا گفت: ديروز عصر پسرم از خانه بيرون رفت. شهرام هر وقت از خانه بيرون ميرفت قبل از غروب آفتاب به خانه بر ميگشت اما اين بار چند ساعتي گذشت، هوا تاریک شد و خبري از پسرم نشد. نگرانش شدم و به داخل كوچه رفتم كه ديدم خودرویی سواري جلوی كوچه توقف كرد و پسري را از داخل خودرو به پايين انداخت و به سرعت از محل گريخت. خيلي سريع خودم را به سر كوچه رساندم كه با پيكر بيهوش پسرم روي زمين مواجه شدم. با داد و فرياد همسايهها به كمكم آمدند و پسرم را به بيمارستان رسانديم تا اينكه دقايقي بعد در بيمارستان به هوش آمد. وقتي پزشك بيمارستان پسرم را معاينه كرد، تمام بدنش كبود بود كه معلوم بود به طرز هولناكي شكنجه شدهاست. هر چقدر اصرار كردم شهرام از ترس چيزي به من نگفت تا اينكه به خانه آمديم و با اصرار من گفت كه پدر دختر مورد علاقهاش كه مرد 40 سالهاي به نام اردشير است او را با زور ربوده و در خانهاش به شدت كتك زده است.
پسر نوجوان هم گفت: مدتي قبل از طريق تلگرام با دختر 14 سالهاي به نام شبنم آشنا شدم. چند روزي با هم ارتباط پيامكي و تلفني داشتيم تا اينكه به هم علاقه پيدا كرديم. پس از اين داخل يكي از پاركهاي محل با هم قرار گذاشتيم. وقتي يكديگر را ديديم علاقه ما به هم بيشتر شد به طوري كه عاشق يكديگر شديم. ارتباط تلفني ما ادامه داشت و چند روز قبل براي بار دوم داخل خيابان يكديگر را ديديم تا اينكه روز قبل شبنم با من تماس گرفت و از من خواست براي ديدنش به خياباني در نزديكي خانهشان بروم. از اينكه دوباره شبنم را ميديدم خيلي خوشحال بودم و خيلي سريع خودم را به محل قرار رساندم. وقتي سر قرار رسيدم خبري از شبنم نبود كه ناگهان مردي حدوداً 40 ساله دست مرا گرفت و چند سيلي به صورتم زد. در حالي كه چنين انتظاري نداشتم مات و مبهوت مانده بودم كه مرد خشن مرا به زور به داخل خانهاي در آن نزديكي برد. از ترس دست و پايم به شدت ميلرزيد و با خواهش و التماس از او خواستم مرا رها كند، اما مرد خشن مرا كتك زد. پس از اين او مرا به داخل اتاقي برد و تمامي لباسهايم را از تنم بيرون آورد و با كمربند چرمي به جانم افتاد. آه و نالههايم به آسمان بلند شده بود، اما كسي به دادم نميرسيد. او آنقدر مرا با كمربند زد كه تمامي بدنم كبود شد و نقش بر زمين شدم. ديگر حسي برايم نمانده بود كه فرياد بزنم تا مرد خشن دست از شكنجههايش برداشت. پس از اين او كاغذي به من داد و از من خواست تعهد بدهم كه بعد از اين ارتباطم را با شبنم قطع كنم و مزاحم او نشوم. آنجا بود كه فهميدم مرد آدمربا پدر دختر مورد علاقهام است. از ترس تعهد دادم و مرد خشن هم مرا تهديد به مرگ كرد و گفت اگر موضوع را با كسي در ميان بگذارم يا شكايت كنم مرا خواهد كشت. وي ادامه داد: او سه ساعت مرا به شدت شكنجه داد و بعد مرا سوار خودرواش كرد و در نزديكي خانهمان از خودرو به پايين انداخت كه از هوش رفتم. پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران براي رسيدگي و شناسايي متهم در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. بررسي مأموران نشان داد خانهاي كه پسر نوجوان در آن شكنجه شده است، متعلق به مرد 40 سالهاي به نام اردشير است. بنابراين مأموران اردشير را به عنوان مظنون بازداشت کردند و مورد بازجويي قرار دادند.
متهم صبح دیروز به دادسراي جنايي منتقل شد و مورد بازجويي قرار گرفت و گفت: چندي قبل متوجه رفتارهاي مشكوك دخترم شدم و تلفن همراهش را بررسی كردم كه ديدم با پسري به نام شهرام ارتباط پيامكي دارد. سپس در اين مورد تحقيق كردم كه دريافتم او چندين بار با دخترم قرار ملاقات گذاشته است.
خيلي دخترم را نصيحت كردم تا ارتباطش را با اين پسر قطع كند تا اينكه براي انجام مأموريتي راهي شهرستان شدم. روزي كه از مأموريت به تهران برگشتم، دخترم را با پسر نوجوان داخل خيابان ديدم و خيلي عصباني شدم. وقتي به خانه رفتم شبنم را به شدت كتك زدم اما از آنجايي كه دخترم سن كمي دارد، احتمال دادم پسر نوجوان دخترم را فريب داده است به همين دليل از شبنم خواستم با او قرار ملاقات بگذارد تا او را تنبيه كنم. من قصد آدمربايي نداشتم و آن روز سر قرار حاضر شدم و او را به خانهام بردم و تنبيه كردم. متهم پس از بازجويي به دستور قاضي سيفي براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]