تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816860266
مجابی: هرگز برای مخاطب چیزی نمی نویسم
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: هنرآنلاین: مخاطبان حافظ نه سواد آنچنانی داشتند و نه فهم درستی از آثار این شاعر بزرگ. حافظ با حداکثر کوشش ذهنیاش نوشته است و برای همین هم تا امروز مخاطبانش ادامه پیدا کرده است.
جواد مجابی شناخته شدهتر از این حرفهاست که معرفیاش کنیم. شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و هنرهای تجسمی، نقاش، و روزنامهنگار ایرانی است که حتی در سالهای اخیر نیز بسیار پرکار بوده است. او هم شاعر است و هم نویسنده. خود او درباره این دو گونه هنری میگوید: "شعر معمولا هنریست اشرافی و درخشان و تعداد کسانی که با شعر ناب سر و کار دارند کم است اما با قصه و رمان گروههای اجتماعی بیشتری در ارتباطند. خاصیت شهری و شهرنشینی رمان اقتضا میکند که مسائل پیچیده و متنوعی در این گونه هنری مطرح شود چرا که رمان برای زندگی شهر نشینی به وجود آمده است. در رمان صدای واحد نداریم. در رمان انواع صداها هست و این صداها در تعارضند و از مجموع این صداها حقایق یک عصر گفته می شود."مشروح گفت و گوی ما چنین است:
جناب مجابی در کارنامه کاری شما دیده میشود که حرفه روزنامه نگاری سالهای زیادی از عمرتان را مشغول کرده است. چه دستاوردی از این دوره نصیبتان شد؟
من سالها روزنامهنگاری کردهام. آن وقت که دبیر سرویس هنری اطلاعات بودم، بیشتر خودم را نویسنده و شاعرمیدانستم و برای روزنامه تجربههای چندان ارزشمندی قائل نبودم و فکر می کردم یک حرفه است اما بعدها فهمیدم روزنامه برایم چند خاصیت مهم داشت.یکی به من آموخت چگونه با زبان ساده و گروههای مختلف در ارتباط باشم. دیگر اینکه فرصتی شد با مهمترین اشخاص روزگار آشنا شوم مثل پور داوود یا ذبیح بهروز، و سوم اینکه روزنامه نگاری آدم را از خودپسندی و جاه طلبیهای بیهوده در امان می دارد. در رسانه ما آدمهای مختلف با دنیاهای متنوع را میبینیم و بعد این مسئله، افق دید آدم را وسیع تر میکند و اینگونه فکر نخواهد کرد که دنیا تنها منحصر به افکار اوست. اینگونه بود که بعدها نگاه من به روزنامه نگاری تغییر پیدا کرد.
شما چطور داستان یا شعر مینویسد؟
سابقا برای شعر و داستان طرح داشتم اما بعد فهمیدم که میشود به ناخودآگاه اعتماد کنی و بگذاری او شما را اداره کند. در واقع ناخودآگاه ما از خودآگاهمان وسیع تراست چرا که در ناخودآگاه دادهها فقط همانهایی نیست که به آن داده شده بلکه ترکیب شده است با دادههای دیگر و به یک سنتز تبدیل و تخمیر شده است و ما باید این اجازه را بدهیم که تاثیر خودش را بگذارد.
بیایید کمی درباره این دو ژانر متفاوت هنری حرف بزنیم.
شعر معمولا هنری ست اشرافی و درخشان و تعداد کسانی که با شعر ناب سر و کار دارند کم است اما با قصه و رمان گروههای اجتماعی بیشتری در ارتباطند. خاصیت شهری و شهرنشینی رمان اقتضا میکند که مسائل پیچیده و متنوعی در این گونه هنری مطرح شود چرا که رمان برای زندگی شهر نشینی به وجود آمده است. در رمان صدای واحد نداریم. در رمان انواع صداها هست و این صداها در تعارضند و از مجموع این صداها حقایق یک عصر گفته می شود. در شعر این رفتار دموکراتیک کمتر است ولی وقتی شما تجربه نمایشنامه نویسی و قصهنویسی را داشته باشید این ذهنیت در شعر هم نمود پیدا میکند و شما میتوانید انواع روایت را در شعر پیش ببرید و از راوی واحد تبدیل میشوید به کسی که انواع روایتها را توامان پیش میبرد. یکی از ابزارهای طرح این نوع مسائل طنز است که شخص را از قاطعیت رها و به طیفی از ارزش ها متمایل میکند.
جناب مجابی چقدر تا به امروز دغدغه مخاطب داشته و برای آنها نوشتهاید؟
من هرگز برای مخاطب چیزی ننوشتم. من همیشه به خاطر حد اعلای ظرفیت خودم نوشتم. همیشه بالاترین حد فکری خودم برایم مطرح بوده است. مسئله مخاطب بعدا مطرح میشود. من خودم را در سطح مخاطبان قرار نمیدهم و در بند فروش اثر نیستم.
هنرمندان بزرگ همه چنین بودهاند. مخاطبان حافظ نه سواد آنچنانی داشتند و نه فهم درستی از آثار این شاعر بزرگ. حافظ با حداکثر کوشش ذهنیاش نوشته است و برای همین هم تا امروز مخاطبانش ادامه پیدا کرده است. هر هنرمند صادقی این طور نگاه میکند به اثرش. به عنوان دستکاری که ضرورتا باید پدید بیاید و شایسته فرهنگش باشد. شعر ما باید در کنار شعر مولوی تاب بیاورد و اگر لطمهای به شعر ملی نمیزند دست کم باعث سرشکستگی نشود، و این انرژی عظیمی می خواهد. اینگونه است که وظیفه هنرمند سنگین میشود. دشواری وظیفهای که شاملو مطرح میکند از این نظر تعبیر مناسبی است. قدما به دلیل روابط استاد- شاگردی و تعلیمات مداوم متوجه خطیر بودن این امر بودند اما اکنون به گونهای دیگر است و میگویند می خواهم صدای خودم را داشته باشم . البته من فارغ از بد و خوب بودن این بحث را میکنم. اما در هر صورت این آثار توسط مخاطبان داوری می شوند. شاید بتوان اینگونه مطرح کرد که هرهنرمندی در محضر تاریخ می نویسد و نه برای مخاطبان معین یا جرگه خاصی. گاه به شوخی میگوییم اگر ما آثار گذشتگان را میخواندیم دست به قلم نمیبریدم. شما در قابوس نامه عصاره 2000 سال فرهنگ را میبینید و جز چند مورد کوچک نمیبینید چیزی خلاف فرهنگ ، تفکر یا تجدد گفته باشد چرا که او عصاره فرهنگ گذشته خودش است و 2000 سال قبل خودش را به خوبی میشناخته است.
آیا وظیفه هنرمند پاسخگویی به مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و غیره است؟
من تصور میکنم آدمهای مستبد معمولا جوابی در آستین دارند اما دموکراتها میدانند که پاسخ به هر مسئله دشوار است و طرح درست سوالهاست که دیگران را ممکن است به پاسخ دادن وادارکند. اگر سوالهای مختلف در اثر شما به صورت هنری مطرح شود این شما نیستید که باید آن را پاسخ دهید بلکه این نهادهای اجتماعی و حکومتها هستند که باید در پی پاسخیابی باشند. طرح مسئله مثلا آزای شهروندان طرح سوال است و پاسخ آن به عهده شما نیست و راه حل را باید جامعه ارائه بدهد. وظیفه شما این است که بگویید مسائل اساسی عصرتان چیست. چنین هنرمندانی هم ماندگار شدند. برای نمونه ساموئل بکت که در شرایط بحران اقتصادی و جنگ جهانی دوم در انتظار گودو را مینویسد و مسئله انتظار را مطرح میکند. اینجا هنرمند موازی شرایط عمل می کند. کاری که شاملو هم میکند و مسائلی را مطرح میکند که همسو ست با انتظارات زمانه خودش . حافظ زمانی مسئله عشق، محبت یا مدارا با دشمن را مطرح میکند که دور و برش خشونت است و وحشت. او میداند که مردمش خسته شدند از ریا و خشونت و این سوال را مطرح می کند که آیا عشق نمیتواند جلوی این خشونتها را بگیرد. و جواب قطعی هم نمی دهد. رمان سوالهای بیشتر و متعددی را به وضوح مطرح می کند و شعر به صورت کنایی. و از این نظر رمان می تواند با گروههای بیشتری در ارتباط باشد.
۱۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
صفحات پیشنهادی
جمعآوری دیش باعث جذب مخاطب نمیشود
جمعآوری دیش باعث جذب مخاطب نمیشود رسانههای رسمی یاد بگیرند که حرف دل مردم را بزنند و به معنای واقعی رسانه ملی باشند اگر ما امروز از امکانات رسانههای مجازی استفاده نکنیم رقبایمان از آن بهره میبرند به اعتقاد بسیاری از کارشناسان رسانه ظهور و حضور رسانههای فردی باعث شده استدوست دارم تجربه خودم از جنگ را بسازم/ فیلمنامه سیاسی نمینویسم
گفتگوی مهر با رضا میرکریمی-۲ دوست دارم تجربه خودم از جنگ را بسازم فیلمنامه سیاسی نمینویسم شناسهٔ خبر 3726865 - جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱ ۲۲ هنر > سینمای ایران jwplayer display inline-block; رضا میرکریمی که سالهاست دغدغه ساخت فیلمی درباره ۸ سال دفاع مقدس دارد میگوید اگهنوز چیزی از نقش من در «پریا» نشان داده نشده است/ سینما با رابطه باقی نمیماند
هنوز چیزی از نقش من در پریا نشان داده نشده است سینما با رابطه باقی نمیماند به نظرم صحبت کردن درباره نقش من در پریا زود است چرا که در ادامه شاهد اتفاقات زیادی در نقش حبیب هستیم به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان رامتین خداپن«زاپاس» به هر قیمتی مخاطب را نمیخنداند
زاپاس به هر قیمتی مخاطب را نمیخنداند زاپاس آبرومند است و هدفش این نیست که به هر شکل و قیمتی مخاطبش را بخنداند جواد عزتی بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به خصوصیات فیلم زاپاس گفت فیلم زاپااوقات فراغت، فصلی که هرگز از راه نمی رسد
اوقات فراغت فصلی که هرگز از راه نمی رسد اصفهان - ایرنا - نوجوانان وجوانان نیازمند آنند که با فراغت بال فراتر از چهاردیواری کلاس درس زندگی بیاموزند کار جمعی و علمی را تجربه کنند و در فضایی سرشار از نشاط نفسی عمیق بکشند بهار دل انگیز و زود گذر رخت بربسته و تابستان گرم و سوزاآیا می دانید زنبور عسل حیوانی است که هرگز نمیخوابد؟!
آیا می دانید زنبور عسل حیوانی است که هرگز نمیخوابد زنبور عسل حیوانی است که هرگز نمیخوابد زیرا تا کنون پدیده ای شبیه خواب در وی دیده نشده و در بهار و تابستان روزها شهد گلها را جمعآوری و به کندو آورده داخل سلولها جمع میکند شبها آنرا از سلولها مکیده در داخل عسلدانش غلیظفروشندگان خوب برای شما معجزه نمی کنند، آن چیزی که معجزه می کند چیز دیگری است! (اطلاع رسانی تبلیغی)
فروشندگان خوب برای شما معجزه نمی کنند آن چیزی که معجزه می کند چیز دیگری است اطلاع رسانی تبلیغی چند وقت پیش سفر چند روزه ای به دبی داشتم در هنگام برگشت از یک جلسه یک تاکسی به مقصد هتل گرفتم بعد از سوار شدن راننده به من گفت اگر شما با من بیایید با توجه به اینکه باید کلی مسیر رچراغ ساختمان های دولتی که هرگز خاموش نمی شوند + فیلم
تراز سرنخ اين هفته به سراغ ساختمان هايی دولتي رفته که کليد برقشان حتي شب ها هم خاموش نمی شود Your browser does not support the video tag زمانبندی انتشار 13 مرداد 1395 - 11 00انتقاد شدید بازیکن تیم کفش ملی از دبیر فدراسیون هندبال عابدینی: آقای میآبادی! شما هیچ چیزی از قانون نمیدانید
انتقاد شدید بازیکن تیم کفش ملی از دبیر فدراسیون هندبالعابدینی آقای میآبادی شما هیچ چیزی از قانون نمیدانید بازیکن تیم هندبال کفش ملی خطاب به دبیر فدراسیون گفت شما هیچ چیزی از قانون نمیدانید علی عابدینی در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس درمورد موضوع قرارداد سفید بازخیانت های آمریکا هرگز فراموش نمی شود/ حلب به زودی آزاد می شود
در نماز جمعه تبریز مطرح شد خیانت های آمریکا هرگز فراموش نمی شود حلب به زودی آزاد می شود شناسهٔ خبر 3739136 - جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵ ۱۲ استانها > آذربایجان شرقی jwplayer display inline-block; تبریز – نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز با تاکید بر اینک-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها