واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: برترین ها: ستاره سوئدی آسمان سینمای بین الملل که به خاطر فیلم های بینظیری همچون «کازابلانکا»، «طلسمشده» و «آناستازیا» مشهور است، خوشبختی را اینطور تعبیر می کند: «خوشبختی عبارتست از بدن سالم و حافظه ضعیف.»
اینگرید برگمن زاده 29 اوت 1915 در استکهلم سوئد در فیلم کلاسیک «کازابلانکا» خوش درخشید و همین فیلم سکوی پرتابی برای برگمن شد تا برای بازی در فیلم هایی نظیر «طلسم شده» و «سفر به ایتالیا» انتخاب شود. در نهایت او هفت بار نامزد جایزه اسکار شد که برای فیلم های «چراغ گاز»، «آناستازیا» و «قتل در قطار سریعالسیر شرق» جایزه اسکار را برد. برگمن که روی صحنه تئاتر نیز بازیگری افسانه ای بود، در روز 29 اوت 1982 در انگلستان و از سرطان سینه درگذشت.
اینگرید در سال های نخستین عمرش رنج از دست دادن مادرش که اصالتاً آلمانی بود را تجربه کرد. پدرش که عکاسخانه داشت، از علاقه او به هنر و تلاش های خلاقانه حمایت می کرد. با این وجود، او نیز در سال های نوجوانی اینگرید دار فانی را وداع گفت و در نهایت این دختربچه به عمویش سپرده شد. وی به مدرسه خصوصی می رفت و در تئاترهای متعددی بازی می کرد.
در اوایل دهه سی، در مدرسه تئاتر دراماتیک سلطنتی در استکهلم ثبت نام کرد و یک سال بعد ترک تحصیل کرده و وارد دنیای حرفه ای بازیگری شد. در سال 1934 در اولین فیلمش به نام «مونکبروگرون» بازی کرد و خیلی زود نقش های بیشتری در کشور زادگاهش بدست آورد که شامل فیلم درام رمانتیک «اینترمتزو» محصول سال 1936 نیز می شود. سال بعد، اینگرید با پیتر لیندستروم پزشک سوئدی ازدواج کرد که از او صاحب دختری به نام فریدل پیا شد.
دیوید او. سلزنیک، تهیه کننده فیلم های آمریکا با دیدن بازی اش در فیلم «اینترمتزو» اینگرید را استخدام کرد تا در نسخه بازسازی شده انگلیسی زبان این فیلم نقش آفرینی کند. پس از اکران موفق این فیلم در سال 1939 سلزنیک برای برگمن قرارداد چندساله گرفت. وی قبل از آنکه وارد هالیوود شود در برادوی کار کرد و در «لیلیوم» محصول سال 1940 ظاهر شد.
اولیه کار سینمایی او در هالیوود، برگمن را زنی باتقوا جلوه می داد. در فیلم «آدام چهار پسر داشت» (1941) نقش معلم سرخانه فداکاری را بازی کرد و در «خشم در بهشت» (1941) همسر وفاداری را جان بخشید. در سال 1942، در فیلم «کازابلانکا» برگمن برای نقش زنی که بین دو مرد (با نقش آفرینی فوق العاده هامفری بوگارت و پل هنرید) در بحبوحه جنگ گیر افتاده بود، بازی افسانه ای از خود نشان داد. کاراکتر او، ایلسا لوند، دلش را کنار می گذارد و منفعت جنبش مقاومت سیاسی را ارجح قرار داده و عشقش را ترک می کند.
با موفقیت «کازابلانکا» وی فوراً تبدیل به سوپراستاری تمام عیار شد و در فیلم محبوب اقتباسی «زنگ ها برای که به صدا درمی آیند» از کتابی به همین نام از ارنست همینگوی (1943) با گری کوپر همبازی شد. در «چراغ گاز» (1944) او تحسین گسترده ای به خاطر بازی در نقش همسر جوان مردی که می خواهد او را دیوانه کند دریافت کرد. اینگرید برگمن اولین جایزه اسکارش را برای همین فیلم برد که کارگردانش جورج دی. کیوکر بود.
برگمن با آلفرد هیچکاک نیز همکاری کرد و در دو تا از فیلم های او یعنی «طلسم شده» (1945) با گریگوری پک و «بدنام» (1946) با کری گرنت بازی کرد. بازی او در نقش یک جاسوس در فیلم «بدنام» بسیار تحسین شد که این نقش یکی از بهترین بازی های او محسوب می شود. استعداد برگمن در فیلم های غیر جدی تر نیز خوب بود و بیننده او را در فیلم «زنگ های کلیسای مریم مقدس» نیز دوست داشت.
برای تنوع بخشیدن به کارش، برگمن روی صحنه تئاتر برادوی رفت تا در «جوآن از لورن» بازی کند. سپس نقشی چالش بر انگیز تر بر روی پرده سینما انتخاب کرد و نقش تاریخی فیلم «ژاندارک» را زنده کرد. این فیلم و همکاری آخرش با آلفرد هیچکاک در «در برج جدی» چندان روی مخاطب و منتقدین تأثیرگذار نبود. برگمن که می خواست حرفه در حال سقوطش را احیا کند، نامه ای به روبرتو روسلینی، کارگردان ایتالیایی، نوشت و از او درخواست کرد که فرصتی برای کار کردن با او بدهد.
در زمان ساخت فیلم «استرومبولی» (1950) وی با روسلینی رابطه داشت. هر دوی آنها وقتی این رسوایی سوژه اخبار بین المللی شد، در قید ازدواج با افراد دیگری بودند. برگمن که فرزند روسلینی را باردار بود، از شوهرش طلاق خواست و او نیز ابتدا این درخواست را نپذیرفت. در نتیجه تنها چند روز مانده به نهایی شدن طلاقش، پسرش روبرتو را به دنیا آورد. خیلی زود با روسلینی ازدواج کرد، ولی آسیب جدی به حرفه و اعتبار بازیگری اش وارد شده بود.
اعتراض عمومی عظیمی نسبت به رفتار برگمن نشان داده شد و همین موضوع وجهه مقدس او را خدشه دار کرد. کارش با روسلینی در «استرومبولی» پس از اکران با مخالفت زیادی روبرو شد. چند فیلم بعدی او که با روسلینی کار کرد، همه از لحاظ گیشه ناموفق بودند. وی قبل از طلاق از روسلینی در سال 1956 دو فرزند دیگر آورد که دوقلو بودند و آنها را ایزابلا و ایزوتا نام نهاد.
پس از سالها دوری و احتراز از هالیوود، اینگرید با فیلم «آناستازیا» (1956) بازگشت پیروزمندانه ای به سینمای آمریکا داشت. در این فیلم او در نقش زنی بازی می کرد که عضو گمشده خانواده سلطنتی روسیه بود. به خاطر ایفای این نقش در فیلم «آناستازیا» برگمن دومین جایزه اسکارش را برد. خیلی زود نقش های بیشتری به او پیشنهاد شد که از آن جمله می توان به فیلم کمدی رمانتیک «بی ملاحظه» (1958) با کری گرنت اشاره کرد.
در طول سال های بعد او روی پروژه های متعددی کار کرد و با والتر ماتائو و گلدی هان در کمدی محبوب سال 1969 یعنی «گل کاکتوس» کار کرد. در سال 1974 برگمن یک جایزه اسکار دیگر برای نقش مکملش در فیلم «قتل در قطار سریع السیر شرق» به دست آورد. این فیلم اقتباسی از رمان رازآلود آگاتا کریستی بود که آلبرت فینی، لورن باکال و شان کانری هم در آن نقش داشتند.
در همین سالها بود که او به سرطان سینه مبتلا شد، ولی به کارش ادامه داد و در عین حال با سرطان نیز مبارزه می کرد. در سال 1978، برگمن در درام موزیکال اینگمار برگمن با عنوان «سونات پاییزی» درخشید. وی آخرین بازی اش را در فیلم تلویزیونی «گُلدا» محصول 1982 ارائه داد.
برگمن در سال 1982 در همان روزی که به دنیا آمده بود، در لندن و در سن 67 سالگی فوت کرد. لارس اشمیت، همسر سومش که چند سال قبل از او طلاق گرفته بود، در لحظه مرگ با او بود. وی میراثی به اندازه 50 فیلم سینمایی با بازی درخشان و زیبایی بی بدیل و طبیعی اش به جا گذاشت و فیلم «کازابلانکا» بزرگترین میراث اوست. دو دخترش جا پای او گذاشتند و پیا لیندستروم گزارشگر و بازیگر تلویزیون شد و ایزابلا روسلینی نیز بازیگری را در پیش گرفت.
۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]