واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه فرهیختگان و یادداشت آرون میلر:درست در شرایطی که ایالات متحده آمریکا با تمام قدرت در تلاش است تا از میان تکههای شکسته و در هم خرد شده کشورهای عربی راهش را ادامه دهد، دیگر بازیگران منطقه خاورمیانه با مسائلی روبهرو هستند. ایران، ترکیه و رژیم صهیونیستی، سه بازیگر کلیدی منطقه، سه بازیگری که فارغ از هر چیزی منافعشان در تضاد با یکدیگر قرار دارد. اگر کودتای نافرجام ترکیه را قلم بگیریم باید گفت که ثبات نسبی بر فضای سیاسی دو کشور ایران و ترکیه و رژیم اسرائیل حاکم است.
در حال حاضر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه اوضاع را تحت کنترل خویش درآورده و در حال تحکیم پایههای قدرتش است. این سه بازیگر دارای ویژگیهایی هستند. هر سه از پتانسیلهای اقتصادی بالایی برخوردارند. این موضوع، مهمترین ویژگی آنها است. بهطور کلی نقش و جایگاه ایران و ترکیه بیش از کشورهای عربی خاورمیانه برای آمریکا به لحاظ عملی کاربردی و دارای اهمیت است.
در عین حال نباید این حقیقت را نادیده انگاشت که ایران و ترکیه از قابلیتهای زیادی برخوردارند، قابلیتهایی که میتوانند آنها را آشکار و پنهان کرده و از آن در مسیر حمایت از سیاستهای آمریکا یا خلاف منافع این کشور استفاده کنند. پیش از شکست کودتای 15جولای، ترکیه یکی از متحدان اصلی ایالات متحده آمریکا محسوب میشد. اردوغان درست از زمانی که بر مسند نخستوزیری ترکیه تکیه زد، یعنی سال 2003، پروژه اقتدارگرایی و انحصارطلبی سیاسیاش را کلید زد.
بازداشت روزنامه نگاران منتقد، برکناری قضات و حتی تلاش برای اعمال اصلاحاتی در قانون اساسی همه در راستای افزایش قدرت ریاستجمهوری بود. ترکیه در فراتر از مرزهایش به واسطه حمایت از کودتای مصر، سیاستهای عربستان سعودی و رژیم اسرائیل جایگاهش را در میان کشورهای عربی و جهان اسلام از دست داد. علاوهبر امتناع رهبران این کشور برای نظارت بیشتر بر مرزهای مشترک روسیه و ترکیه و عدم حمایت از کردهای سوری در نبرد با داعش تصویر زشتی از ترکیه و رهبرش ترسیم کرد. بسیاری بر این باورند که ترکیه یکی از مهمترین حامیان گروههای جهادی است.
روشن است که کودتای نافرجام برای اردوغان فرصت مناسبی بود تا با توسل به آن زمینه را برای افزایش قدرتش فراهم کند، هماکنون کودتا زمینه ساز تنشهایی میان ایالات متحده آمریکا و ترکیه شده است، بسیاری از ترکها شعارهای ضد آمریکایی سر میدهند. کابینه اردوغان آمریکا را متهم به حمایت از کودتاگران میکنند و فتحالله گولن، کسی که اردوغان از وی تحت عنوان رهبر کودتاگران یاد میکند فعلا ساکن پنسیلوانیاست و ترکیه برای استردادش، آمریکا را بهشدت تحت فشار قرار داده است. درست در تعطیلاتی پس ازکودتا، ترکیه برای آمریکا در پایگاه هوایی اینجرلیک محدودیتهایی را ایجاد کرد.
این احتمال وجود دارد که اردوغان دست به معاملهای پایاپای بزند، به این معنا که در مقابل استرداد فتح الله گولن از آمریکا در نبرد با تروریستهای داعش حمایت کند. سکونت گولن در آمریکا به اهرم فشار در دستان اردوغان تبدیل شده است. اگر ترکیه به آمریکا پشت کند وکماکان به سیاست سرکوب کردهای ترکیه و سوریه ادامه دهد مطمئنا مشکلات بالقوهای برای ایالات متحده آمریکا ایجاد خواهد شد. ایران یکی از مهمترین و کلیدیترین کشورهای منطقه است. کشوری که البته نقاط مشترک زیادی با آمریکا ندارد. ایران در جولای 2015 در مورد توان هستهایاش با قدرتهای بزرگ به توافق دست یافت.
همین امر موجب شد تا مسیر برای مذاکره میان تهران و واشنگتن برای مقابله با گروه تروریستی داعش هموار شود. نابودی داعش، برای هر دو کشور با اهمیت است. ایران در منطقه دارای نفوذ زیادی است و یکی از حامیان اصلی دو دولت سوریه و عراق است. واقعیت این است که ایران رابطه چندان خوبی با آمریکا ندارد و فارغ از توافق هستهای، دو کشور در مورد موضوعات اندکی با یکدیگر اتفاق نظر دارند. برخلاف ایران رژیم اسرائیل یکی از متحدان درجه یک ایالات متحده آمریکا محسوب میشود. رژیم اسرائیل تنها بازیگر غیر عربی است که بیچون و چرا از سیاستهای آمریکا حمایت میکند و در جهت تحقق منافع واشنگتن گام بر میدارد. برنامه هستهای ایران، تنها موضوعی بود که زمینهساز تنش میان واشنگتن و تلآویو شد. البته نمیتوان منکر برخی اختلاف نظرها میان رژیم اسرائیل و آمریکا شد، بهخصوص در مورد فلسطین. آمریکا تلاش کرد تا مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل از سر گرفته شود، اما هر بار کارشکنیهای تلآویو مانعی در برابر تحقق صلح میان این دو ایجاد کرد و تلاشهای آمریکا را بینتیجه گذاشت.
بااین حال اگر اختلاف نظرهای جزئی را در نظر نگیریم، رابطه آمریکا و اسرائیل در قیاس با دو کشور ایران و ترکیه دارای نقاط اشتراک زیادی است. خاورمیانه برای آمریکا منطقهای منحصربهفرد است. ایالات متحده نه قادر است شرایط حاکم بر این منطقه را تغییر دهد و نه میتواند خود را از چالشهای حاکم بر آن خلاص کند. با این حال واشنگتن در تلاش است تا با کشورهایی که منافعشان در تضاد با ایالات متحده آمریکا قراردارد، ارتباط برقرارکند. به نظر میرسد شرایط آمریکا دشوارتر خواهد شد.
متحدان عرب و غیر عرب واشنگتن مطمئنا بدون در نظر گرفتن منافع واشنگتن برای تحقق خواستههایشان تلاش خواهند کرد. واقعیت سیاسی ناخوشایند که شاید آمریکا تمایلی به پذیرفتنش ندارد. اما خواه واشنگتن تمایل داشته باشد یا نه، به نظر میرسد واقعیت تغییر نخواهد کرد. هماکنون شکافهایی میان آمریکا و متحدان عرب سنتیاش ایجاد شده است، شکافهایی که در طول زمان عمیق و عمیقتر خواهد شد و اینخود چالشی جدی برای ایالات متحده آمریکا محسوب خواهد شد.
۱۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]