واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رؤیای پولدار شدن داشتم
عضو باند ياكوزا كه متهم است با همدستي پنج نفر از دوستانش پسر ايراني را بر سر تصاحب سيمكارت 4 ميليارد توماني در ناگویای ژاپن به قتل رسانده جزئيات حادثه را توضيح داد.
عضو باند ياكوزا كه متهم است با همدستي پنج نفر از دوستانش پسر ايراني را بر سر تصاحب سيمكارت 4 ميليارد توماني در ناگویای ژاپن به قتل رسانده جزئيات حادثه را توضيح داد. متهم كه رسول نام دارد از 28 آذرماه سال گذشته تحت تعقيب پليس ژاپن قرار گرفت. او پس از ارتكاب قتل موفق شد به صورت غيرقانوني از ژاپن خارج شود و زندگي پنهاني خود را شروع كند تا اينكه هفتم مرداد ماه در شهرستان تنكابن دستگير شد و به همدستي در قتل اعتراف كرد. گزارش حادثه يازدهم مردادماه در صفحه حوادث چاپ شده بود. براي چه به ژاپن رفته بودي؟ براي پولدار شدن. 13 سال قبل بود كه اول راهي آلمان شدم. دو سال را آنجا بودم و بعد به ژاپن رفتم و در اين مدت آنجا كار ميكردم. چه كار ميكردي؟ آنجا كار مناسبي پيدا نكردم. ژاپنيها به ما كار نميدادند به خاطر همين وارد خريد و فروش مواد مخدر شدم. البته اين موضوع درباره بيشتر ايرانيها وجود دارد و آنها هم در كار خريد و فروش مواد هستند. از چه مدت به عضويت باند ياكوزا در آمدي؟ من و دوستانم در ژاپن در كار خريد و فروش مواد مخدر بوديم، اما چنين اسمي را براي خودمان انتخاب نكردهايم. دوستانت تو را به چه اسمي صدا ميكردند؟ همه به من ميگفتند ثاني. درباره حادثه قتل ميلاد توضيح بده؟ من مرتكب قتل نشدهام. يعني قبول نداري كه در حادثه حضور داشتي؟ وقتي دعوا اتفاق افتاد ما هشت نفر بوديم. اختلاف شما بر سر چه چيزي بود؟ همه ما در كار خريد و فروش مواد مخدر كار ميكرديم. فعاليت ما هم به صورت باندي بود. هميشه براي فروش مواد مخدر به دنبال مشتري بوديم. بهترين كار هم داشتن سيمكارتهايي بود كه مشتريهاي زيادي به آن زنگ ميزدند. اين سيمكارتها ارزش مالي زيادي داشت. وقتي تحقيق كرديم متوجه شديم كه ميلاد يكي از اين سيمكارتها را در اختيار دارد به خاطر همين براي خريد آن با او وارد مذاكره شديم. بعد هم توافق كرديم و سيمكارت را به قيمت 4 ميليارد تومان از او خريديم. براي يك سيمكارت پول خيلي زيادي است. ارزش آن را داشت؛ چراكه خيلي زود ميتوانستيم با فروش مواد اين پول را به دست بيارويم. درآمد روزانه ما 300 تا 400 میلیون میشد. 4 ميليارد را نقد به او داديد؟ نه. 800 ميليون تومان را به صورت نقد پرداخت كرديم. بقيه را هم دوستانم كه الان در بازداشت پليس ژاپن هستند، به مادر مقتول دادند. اختلاف شما چه زماني شروع شد؟ اوايل كه سيمكارت را خريده بوديم، همه چيز رو به راه بود تا اينكه متوجه شديم هر روز تعداد زنگها كم ميشود. دو ماه از موعد خريد گذشته بود كه تقريباً مشتريها نصف شدند. براي تحقيق در اين باره با چند نفر از مشتريها حرف زديم. آنها گفتند كه ميلاد شماره تازهاي به آنها داده و خواسته است كه براي خريد مواد با آن شماره تماس بگيرند. آنجا بود كه فهميديم ميلاد نامردي كرده است. بعد چه اتفاقي افتاد. راستش خيلي سعي كرديم با ميلاد تماس بگيريم، اما شمارهاش را تغيير داده بود و به او دسترسي نداشتيم. برايش پيغام فرستاديم تا دست از رفتارش بردارد، اما گويا پيغام ما را دريافت نكرده بود. يعني با خودش حرف نزديد؟ چرا. بالاخره توانستيم او را پيدا كنيم كه البته قبول نكرد و زير بار هم نرفت. از او خواستيم كه سيمكارت را پس بگيرد و پول ما را بدهد كه قبول نكرد. اين طور بود كه اختلاف ما بالا گرفت. بعد هم از دسترس خارج شد. به واسطه مشتريها توانستيم شماره او را به دست بياوريم. درباره موقعي كه با او مواجه شديد، توضيح بده. وقتي با او تماس گرفتيم خودمان را مشتري مواد معرفي كرديم و با او قرار گذاشتيم. ساعت يك و نيم نصف شب بود. وقتي سر قرار حاضر شد و ما را ديد فرار كرد. ما سه خودرو بوديم كه او را دنبال كرديم. سه نفر از بچهها با دو خودرو توانستند راه او را سد كنند و راه را بر او بستیم كه با جدول تصادف كرد. او ديگر راه فراري نداشت به خاطر همين بود كه ما از ماشين پياده شديم و به طرف او رفتيم. همگي مسلح بوديد؟ ما اسلحه نداشتيم. چوب و قمه داشتيم اما ميلاد اسلحه داشت. وقتي مقابل او قرار گرفتيم با ضربه قمه توانستم اسلحه را از دستش بيرون بياورم. او به صورتم گاز اشكآور زد كه چشمهايم سوخت. بعد هم درگيري اتفاق افتاد.
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]