واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: برجام و واقعیت ناخوشایند امریکا- غلامرضا کریمی* با گذشت پنج ماه از اجرای برجام و با وجود تمامی مباحث مبالغه آمیز له یا علیه آن هنوز طرفین امضا کننده از مزایای حاصل شده از آن احساس رضایت می کنند، اگرچه انتظارات طرفین بویژه ایران هنوز برآورده نشده است.
ایران به تمامی تعهدات خود در برجام جامه عمل پوشانده و بارها آژانس بین المللی انرژی اتمی بر انجام تعهدات ایران صحه گذاشته، در مقابل پنج کشور مذاکره کننده اقدامات و عملکرد شایسته ای داشته اند اما کشور ششم و در عین حال تعیین کننده تعهدات برجام یعنی امریکا اگرچه تعهدات خود را روی کاغذ انجام داده ولی در عمل ایران نتوانسته از مزایای لغو تحریم ها بویژه در عرصه بانکی و مالی به طور کامل برخوردار شود.مواجهه طرف ایرانی در مقابل این بدعهدی امریکایی ها سنگین و تا مرز تهدید به لغو برجام و بازگشت به گذشته هم پیش رفته است اما همچنانکه رهبر معظم انقلاب در این خصوص تأکید کردند جمهوری اسلامی ابتدا برجام را نقض نخواهد کرد زیرا وفای به عهد دستور قرآنی است، مگر آنکه تندروهای امریکایی به "کاخ سفید" راه یابند و در کسوت رییس جمهوری امریکا بخواهند "برجام را پاره کنند."البته در دوره پنج ماهه پسا برجام فعالیت ها و اقداماتی نظیر گسترش جذب سرمایه های خارجی، دریافت بخش مهمی از درآمدهای مسدود شده کشور در خارج از کشور، تسهیل ارتباط پولی و مالی بین المللی و رشد 22 درصدی در حجم ارتباطات ایران و اتحادیه اروپا و مهم تر از همه ارتقا و تثبیت محیط عملیاتی سیاست و امنیت منطقه ای و بین المللی ایران صورت گرفته که انگیزه کشورمان را برای دفاع از برجام و اقدام بر اساس تعهدات آن را روز به روز افزایش می دهد؛ افزون بر این رفتارشناسی دشمنان و رقیبان منطقه ای ایران نظیر رژیم صهیونیستی و عربستان و شدت خشم آنها از فضای پسابرجام و تلاش گسترده آنها برای بازگرداندن شرایط به فضای قبل از برجام، گواهی روشن به عملکرد صحیح ایران در قبال برجام است. در طرف مقابل برجام، بد عهدی امریکایی ها قرار دارد که از یک طرف آنها انتظار داشتند با اجرایی شدن برجام ایران مذاکره دوجانبه با امریکا را در سایر زمینه های مربوط به بحران های منطقه ای آغاز کند در حالی که ایران از ابتدا مذاکره را منحصر به موضوع هسته ای کرده بود و از طرف دیگر امریکا مدعی است که تغییر رفتار جدی در ایران در پسابرجام صورت نگرفته لذا اقدام جدی برای اطمینان بخشی به شرکت ها و نهادهای مالی و اقتصادی جهان برای کار با ایران نمی دهد و آنها نیز از ترس مجازات احتمالی امریکایی ها در سال های بعد کمتر راغب به فعالیت با ایران هستند.البته بسیاری از تصمیمات مقام های امریکایی در قبال ایران بر مبنای اطلاعات نادرست، ذهنیت ها و مفروضات غلطی است که در طول سال های متمادی در ساختار نظام بوروکراتیک امریکا جا افتاده و متأسفانه با وجود اینکه امریکا به عنوان یک واقعیت ناخوشایند و تلخ خود را در تمامی تعاملات و روابط ما و کشورهای دیگر بویژه همسایگانمان تحمیل کرده است اما ما اقدام جدی برای لابی سازی و اعمال نفوذ در ارکان تصمیم گیری آن کشور انجام نداده ایم و با مسأله به صورت یک مفهوم کلی و انتزاعی "دشمن" مواجهه کرده ایم و تلاشی جدی در به کارگیری راهبردهای مبتنی بر منطق نظام تصمیم گیری در امریکا و تأثیرگذاری بر کاهش اثرات مخرب آن بر منافع ملی کشورمان نکرده ایم.لذا امروز مشاهده می کنیم که برخی از کشورهای همسایه با بهره گیری از ابزار لابیگری، با وجود انجام اقدامات عملی علیه منافع مشهود امریکا در قالب عملیات های تروریستی، خود را تبرئه می کنند ولی ایران با وجود مقابله با جریانات و تفکرات تروریستی و افراطی به خاطر جا افتادن تصورات غلط در دستگاه های نظامی و امنیتی امریکا نسبت به عملکرد ایران و همچنین ضعف اقدامات جدی برای اصلاح این ذهنیت ها و مفروضات غلط، تاوان اموری را باید بدهد که کشورهای رقیب ما با انجام آن، هزینه اش را بر ما تحمیل می کنند و متأسفانه با توجه به روابط ظالمانه قدرت، ابزارهای لازم برای مقابله با آنها را نیز نداریم که مشهودترین آن ضبط دو میلیارد دلار از دارایی های ایران در پی رأی دادگاه های امریکایی در جهت حمایت از قربانیان تروریسم بود. به عبارت دیگر رقیب ما عربستان اقدامات تروریستی را در اقصی نقاط دنیا و حتی در درون امریکا انجام می دهد ولی به دلیل داشتن لابی قوی در درون سیستم تصمیم گیری امریکا از ردیف متهمان این فعالیت خارج می شود اما ایران با وجود مقابله با اقدامات تروریستی و عمدتاً به خاطر تلاش ناکافی برای اصلاح ذهنیت ها و مفروضات غلط و اتهام های ناروای سیستم بوروکراتیک امریکا، برخی هزینه ها و تاوان عملیات های تروریستی دیگران را پرداخت می کند. بنابراین پیچیدگی جایگاه ناخوشایند امریکا و تحمیل آن بر واقعیات مهم پیرامونی و حتی داخلی کشور ما متغیری است که باید به صورت چند لایه و چندجانبه با آن برخورد کرد به طوری که حل زوایای پرابهام برجام و تلاش امریکا برای سوءاستفاده از آن در چارچوب یک معادله پیچیده و در هم تنیده انتخاب های استراتژیک قابل تدبیر است و ساده کردن مواجهه با موضوع در قالب ادبیات دشمنی های دوجانبه قرن بیستمی، روز به روز ابعاد و زوایای پنهان بیشتری را بر ما تحمیل می کند.*استاد دانشگاهمنبع: روزنامه ایران2/4/95پژوهشم**1197**
02/04/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]