واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
استارت انتخاباتی احمدي نژاد از پایتخت اصولگرایی
روز نو : جمعه گذشته نیز احمدینژاد دوباره در همایشها حضور پیدا کرد. او این بار میهمان مشهدیها بود. حرفهایش اما شبیه همان سخنرانیهای دیگرش بود؛ عدالت در برابر استکبار! اما تفاوت این سفر با سفرهای دیگرش آن بود که تلویحا صحبتهایش رنگ و بوی انتخاباتی داشت. «ما کشور را تحت تهدید نظامی تحویل گرفتیم و روزی که تحویل دادیم اوباما به دنبال همکاری با ما برای درست کردن دنیا بود.... تمام ثروت اعضای دولت نهم و دهم یکصدم یک نفر از افراد دولت جدید نمیشود. احمدینژاد را فراماسونر، وهابی، بهایی، انجمن حجتیه، ضد ولایت فقیه و جادوگر خطاب کردند.» او برخلاف گذشته که رفتار موسوم به «بگمبگم» از خود نشان میداد این بار گفت «به خاطر مصلحت کشور سکوت میکنم و خودم را فدای انقلاب میکنم» او که دولت خود را پاکدستترین دولت بعد از انقلاب میداند یکی از جملات دیگرش آن بود که «تمامی هجمهها به دولت قبل، زدن اصل انقلاب است.» اما از یک جمله دیگر او اینگونه تعبیر میشود که حضور انتخاباتی خود را اعلام کرده است: «عدهای در فضای فعلی تلاش میکنند که رقیبشان ردّ صلاحیت شود تا خودشان به تنهایی در صحنه باقی بمانند.» اما چرا احمدینژاد مقصد خود را برای بیان این جمله مشهد انتخاب کرده است؟ شهری که چند سالی میشود عنوان پایتخت نخست اصولگرایان را از آن خود کرده است.
گرایش مشهد به اصولگرایان افراطی
توهم است
«محمدصادق جوادی حصار» فعال سیاسی ساکن مشهد در گفتوگو با همدلی در تحلیل خود از فضای سیاسی این شهر میگوید: «روی خوش نشان دادن مشهد به اصولگرایان رادیکال یک توهم است. اگر این چنین بود رای مردم این شهر در انتخاباتهای ملی به اصولگرایان بود، درحالی که در انتخابات سال 92 دو کاندیدای رقیب آقای روحانی با اینکه مشهدی بودند، اما مردم به روحانی رای دادند و رای آقای جلیلی و آقای قالیباف نسبت به آقای روحانی قابل توجه نبود.» به رغم گفتههای جوادی حصار در همان 24خرداد که انتخابات شوراهای شهر برگزار شد، شورای شهر مشهد تماما به اصولگرایان و بهویژه اصولگرایان جبهه پایداری رسید. دو سال بعد نیز همه کاندیدای اصولگرایان هر 5کرسی نمایندگی این شهر در مجلس را تصاحب کردند. جوادی حصار در این باره توضیح میدهد: «رایآوری اصولگرایان رادیکال در انتخابات شورای شهر یا انتخابات مجلس محصول تعاملات خاص است نه گرایش اکثریتی مردم مشهد. اگر ریز به این مسئله نگاه کنیم در انتخابات مجلس مشهد، کاندیداهای اصلاحطلب دارای جایگاه از مشارکت در انتخابات بازماندند. لذا نتیجه انتخابات این شهر را نمیتوان برآیند واقعی رای مردم دانست و دارای شبهاتی بود. اما چون بنا بر این بود که اصلاحطلبان با آرامش و متانت راه خود را پیش ببرند و از تکرار برخی رفتارهای ناپسند جلوگیری کنند، از مسائلی چشمپوشی کردند.»
جوادی حصار در تحلیل خود از سفر احمدینژاد به مشهد، این شهر را از تاثیرگذارترین شهرها در حوزه انتخابات ریاست جمهوری میداند و معتقد است که به دست آوردن پایگاه اجتماعی مشهد برای هرکاندیدای ریاست جمهوری، بار روانی مثبتی به همراه خواهد داشت. او سفر انتخاباتی روحانی به مشهد در 23خرداد 92 را مثالی برای این مسئله میداند و میگوید: سفر آقای روحانی به مشهد ورق را به سود او برگرداند، چرا که موجی که در آن روز اتفاق افتاد به اقصی نقاط کشوررفت.
صدای اصولگرایان در مشهد بر اصلاحطلبان غلبه دارد
اما تکیه سیاسیون به مشهد تنها از آن اصولگرایان نیست. تشکل بنیاد امید ایرانیان که «محمدرضا عارف» آن را بنیان گذاشته ابتدا در مشهد و سپس در تهران تاسیس شد. همین خود به نوعی میتواند توجه رجال سیاسی به پایتخت معنوی ایران را نشان دهد. با این حال اصلاحطلبان در این شهر در مقایسه با اصولگرایان نتوانستهاند در فضای فعالیت این شهر خود را برجسته نشان دهند. جوادی حصار علل چشمگیری حضور اصولگرایان در فضای سیاسی مشهد را در بعد رسانهای میداند و میگوید: در مشهد باید از ائمه جمعه و جماعات، آستان قدس رضوی، صدا و سیما، دو روزنامه قدس و خراسان به عنوان صدایی که بر صدای اصلاحطلبان غلبه دارند یاد کنیم. گذشته از اینها اصولگرایان امکانات مادی فراوانی در این شهر در دست دارند. روحانیان زیادی هم هر هفته در حاشیههای شهر از طرف شهرداری مطالب خاصی را به مردم منتقل میکنند. این درحالی است که امکان استفاده همه گرایشها از تریبون مساجد وجود ندارد، اما اصولگرایان همواره این امکان را داشتهاند که از این تریبونها بهره ببرند.
استانداری خراسان رضوی نماینده
احمدینژاد است
جوادی حصار در ادامه میگوید: استانداری خراسان رضوی و فرمانداری مشهد نماینده دولت نیستند. این به گونهای است که به هیچ وجه نمیتوانیم بگوییم در خراسان رضوی و مشهد بین دولت احمدینژاد و روحانی تفاوت چشمگیری وجود دارد. اکثریت مدیران، مدیران احمدینژاد هستند و استانداری کمترین تلاش را برای تغییر فضا داشته است. ساختار مدیریتی نیز به گونهای است که برای گروههای تمامیتخواه امنیت خاطر ایجاد میکند. لذا همه اینها دست به دست هم میدهد تا فضای مشهد فضای خاصی باشد.این فعال ساکن مشهد مصداق عملکرد استانداری و فرمانداری را رای ندادن بخشی از افرادی میداند که سال 92 به روحانی رای دادهاند. «اگر به حجم افرادی را که در انتخابات ریاست جمهوری برای ایجاد تغییر و تحول شرکت کرده بودند مقایسه کنیم با میزان مشارکت در انتخابات هفتم اسفند، مشاهده میکنیم بسیاری از رایدهندگان آقای روحانی در انتخابات مجلس شرکت نکردند.» به اعتقاد او «دلیل کاهش مشارکت مردم از انتخابات 24 خرداد 92 تا هفتم اسفند 94 اعتراض به شیوه مدیریتی و نحوه تعاملات فرهنگی و سیاسی با مردم است. مدیران استان اما به هیچروی در جهت ترویج امید و تثبیت رفتار اعتدالی تلاش از خود نشان ندادهاند که این میتواند برای شکل ظاهری مشارکت مردم در انتخابات 92 موثر باشد.»
اصولگرایی فقط پوسته مشهد است
با همه این تفاسیر جوادی حصار میگوید: فضای سیاسی که از مشهد مشاهده میشود تنها پوسته ظاهری است که اگر به عمق آن وارد شویم مشاهده میکنیم این شهر یکی از سیاسیترین شهرهاست.
یک احتمال؛ احمدینژاد میخواهد
رو دست بزند
احمدینژاد در مشهد هرچند به صورت تلویحی به انتخابات سال آینده اشاره کرد، اما مثل روال گذشته به صورت رسمی درباره انتخابات سال آینده و حضورش موضعگیری نکرد. با وجود اینکه به نظر میرسد مشهد پایگاه مناسبی برای اصولگرایان و طرفداران او است، اما برخی نیز معتقدند تحرکات رئیس جمهور پیشین اصطلاحا برای «رودست زدن به رقیب» است و او میخواهد فقط به صورت غیرمستقیم در انتخابات نقشآفرینی کند. به این ترتیب نقشی که برخی برای او توصیف میکنند، به همان نقش رئیس دولت اصلاحات و آیتاللههاشمی رفسنجانی شبیهسازی شده است که در انتخابات 92 با حمایت از حسن روحانی وی را به سوی صندلی پاستور سوق دادند.
جوادی حصار اما به جملهای از احمدینژاد اشاره میکند که در مشهد گفته عدهای تلاش میکنند او را رد صلاحیت کنند تا میدان برای رقبای او باز شود. او در این زمینه به همدلی میگوید: «من آرزو میکنم شورای نگهبان احمدینژاد را رد صلاحیت نکند چرا که به اعتقاد من این اشتباه بزرگی است. اگر احمدینژاد ردصلاحیت شود، دو اتفاق بد میافتد نخست آنکه او این ذهنیت را به وجود میآورد که از ریاست جمهوری دوبارهاش رد صلاحیت شده و دیگر آنکه او با رد صلاحیت به قهرمانی مظلوم تبدیل خواهد شد که اصلا مستحق اینها نیست. من امیدوارم احمدینژاد در انتخابات ردصلاحیت نشود و با دیگر کاندیداها رقابت کند تا قدر و قیمت واقعی او مشخص شود. رای احمدینژاد، رحیم مشایی، جلیلی و همه پشتیبانان آنها در ریاست جمهوری همان 4میلیون رایی است که در 92
آوردند. »
بهترین مقصد برای رفتارهای پوپولیستی؟
فارغ از اینها مشهد حدودا یک میلیون حاشیهنشین دارد که رکورد حاشیهنشینی در شهرهای دیگر را میشکند. از اینرو این شهر بهترین جا برای نمایش رفتارهای پوپولیستی به نظر میرسد. اما یک سوال ایجاد میشود: «آیا این یک میلیون حاشیهنشین میتوانند به مبلغ احمدینژاد برای حاشیهنشینهای مناطق دیگر تبدیل شوند؟ به عبارت دیگر، آیا حاشیهنشینها دارای شبکه ارتباطی با دیگر حاشیهنشینهای کشور هستند.» احمد نقیبزاده استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت و گو با همدلی به این سوال، پاسخ منفی میدهد و میگوید: «شبکه ارتباطی با حاشیهنشینها در کار نیست، اما به طور جداگانه ممکن است این تعداد احمدینژاد را حامی منافع خود بدانند و به او رای دهند.» او با اشاره به نرمافزارهای ارتباطی که این روزها در صحنه سیاسی هم تاثیرگذاری داشتهاند میگوید: «این نرمافزارها این روزها آنقدر همهگیر هست که ممکن است حاشیهنشینها هم از آن برای مقاصد خود استفاده کنند اما تاثیر چندانی نخواهد داشت، چرا که آمادگی ذهنی برای تبلیغ انتخاباتی را ندارند.» او در تحلیل انتخاب احمدینژاد برای سفر به مشهد به جای رفتن به قم میگوید: «یکی از علتها میتواند همین بحث حاشیهنشینها باشد، همچنین باید به فضای مذهبی این شهر اشاره کرد. نکته دیگر آنکه آقای احمدینژاد در قم با علما مسئله دارد، لذا قم شهر مناسبی برای سفر
احمدینژاد نیست.»
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]