تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834823920
نگاه كالايي به آموزش و پرورش تفكر نئوليبراليستي است
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نگاه كالايي به آموزش و پرورش تفكر نئوليبراليستي است
آموزش و پرورش جبههاي راهبردي است كه نفوذ و سقوط آن بيسر و صدا، آرام و غير قابل جبران اتفاق ميافتد و ...
نویسنده : نفيسه ابراهيمزاده انتظام
آموزش و پرورش جبههاي راهبردي است كه نفوذ و سقوط آن بيسر و صدا، آرام و غير قابل جبران اتفاق ميافتد و اتفاقا به دليل گستردگي آن آسان است به همين دليل ميتواند جزو اولين انتخابهاي دشمنان براي ضربه زدن و تهي كردن حاكميت كشورها باشد. براي اين منظور دشمن ابتدا وارد حوزه نظريهپردازي در تعليم و تربيت ميشود، سپس سعي ميكند با تربيت نيروي انساني و جذب دانشجوياني از كشور مقصد در ميان مرزهاي آن كشور براي نظريات خود طرفداراني دست و پا كند و به دنبال آن نظريات خود را به مديريت آموزش و پرورش كشور مورد نظر تحميل كند. اين تعريف در كشور ما به اين شكل ميشود كه نظريات غربي غير اسلامي و غير بومي عنان اجرائيات آموزش و پرورش را به دست بگيرند. بدون اينكه متوجه شويم و اگر در اين ميان اين نظريات دستاوردي هم داشته باشند كه ما را به شيفتگي كامل ميرسانند و اصلاً فكر هم نخواهيم كرد كه كجاي تصميمات اجرايي ما با مباني اعتقادي و فرهنگيمان در تعارض است. اين مسئله به وضوح در سالهاي اخير در مسئله اقتصاد آموزش و پرورش مشاهده ميشود. در حالي كه به دلايل نامعلومي در كشور ما به اين مقوله به صورت سهل و ممتنع نگريسته ميشود. گفتوگوي «جوان» با محسن ايماني، رئيس كارگروه تعليم و تربيت شوراي ارتقا و تحول علوم انساني بيشتر ناظر به تئوري در حيطه تعليم و تربيت است؛ جايي كه نظام آموزش و پرورش ما از آن جنبه آسيبپذيرتر است. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد. آقاي دكتر! ميتوانيم ادعا كنيم در تعليم و تربيت در سالهاي بعد از انقلاب موفق عمل كردهايم؟ بستگي دارد كه بگوييم اهداف تعليم و تربيت قبل و بعد از انقلاب چه بوده است. قبل از انقلاب حكومت به دنبال تربيت انساني سازگار با فرهنگ غربي بود كه بتواند فرهنگ خودي به ويژه فرهنگ اسلامي را به فراموشي بسپارد. براي نزديك شدن به اين هدف هم تلاش ميكردند. مثلاً حذف سال هجري و جايگزيني آن با سال شاهنشاهي در راستاي بازگشت به ايران باستان قبل از اسلام و پيوند با دنياي غرب بود. در نهايت هم توانستند افرادي وابسته به غرب و دلبسته به گذشته امپراتوري ايران قبل از اسلام تربيت كنند، ولي بخش اعظم تاريخ ايران كه آميزهاي از فرهنگ ايراني و اسلامي است را ناديده گرفتند. منتها بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هدف و آرمان حضرت امام(ره) اين بود كه فرزندان اين كشور انسانهاي با اعتقاد و مسلماني بار آيند و در اين راستا اهداف آموزش و پرورش تعيين و بحث تغيير نظام آموزش و پرورش مطرح شد. منتها بايد بگويم كه تنها فاكتور مؤثر در تعليم و تربيت يك فرد، نظام آموزشي و خانواده نيست، بلكه رسانههاي گروهي و تبليغات ماهوارهاي نيز به فراخور مخاطبان خود، ميتوانند روي آنها تأثيرگذار باشند. از طرفي هيچ كشوري در دنيا به اندازه كشور ما هدف هجوم تبليغات منفي ماهوارهها و تبليغات راديوها و تلويزيونهاي بيگانه نيست. آن هم به اين دليل است كه كشورهاي غربي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، منافع و حاكميتشان را در ايران از دست دادهاند. لذا براي قضاوت درباره عملكرد دستگاه تعليم و تربيت بايد اثر چند مسئله را همزمان در نظر بگيريم. مانند هجوم تبليغاتي غرب، جنگ و فشارها، تحريمها و تحميلها، محدوديتهاي اقتصادي و بلوكه كردن اموال كه به نوعي دزدي و تعرض به حقوق ما از سوي امريكا و غرب به حساب ميآمد. از طرفي، جريانهاي فكري فاصلهدار با انقلاب و مشكلات حاصل از سر كار آمدن افراد زاويهدار با رهبري در داخل نيز از سوي ديگر، برنامهها و اقدامات تربيتي در سالهاي بعد از انقلاب را تحت تأثير قرار داده است. با اين همه و با توجه به وسعت تعداد دانشآموزان و دانشجويان ميتوانيم بگوييم فرآيند تعليم و تربيت و دستپروردگان نظامهاي آموزشي ما به ميزان قابل توجهي مطلوب بوده است. همچنين در مقايسه بين جوانان قبل و بعد از انقلاب بايد اين روند را رو به بهبود ارزيابي كنيم. به نظر شما نظام تعليم و تربيت ما بر اساس برنامه حركت ميكند يا تصميمات دفعي و موردي؟ نميشود گفت نظام تعليم و تربيت بدون برنامه است. هر معلمي كه سر كلاس ميرود محتوايي را آموزش ميدهد و براي هر كلاسي برنامه درسي تنظيم و براي هر يك از دروس برنامهاي تدوين شده است. اين سلسله مراتب در نظر گرفته شده و نميشود آن را ناديده گرفت. با اين وجود چرا نتوانستهايم نتيجه مطلوب و نظاممندي بگيريم و اغلب نتايجمان مقطعي و موردي بوده است؟ با اينكه نتيجه نگرفتهايم موافق نيستم. هر اظهارنظري درباره روند فعاليتهاي نظامهاي تعليم و تربيت بايد مبتني بر تحقيق باشد. ممكن است دانشآموزي كه در مدرسه و دانشجويي كه در دانشگاه تربيت ميشود با ايدهآل انقلاب اسلامي فاصله داشته باشد؛ منتها بايد بررسي شود داخل فرآيند آموزش و تربيت چه اتفاقي افتاده، بعد كاستيها را برطرف كنيم. مثلاً يكي از مشكلات ما اين است كه به آموزش خيلي بيشتر از تربيت بها دادهايم. لذا حتي بچهها اينقدر كه نگران درس رياضيشان هستند، نگران اخلاق، اعتقادات و تعليمات دينيشان نيستند. در عين حال كه ساعات بعضي از اين دروس بيشتر از دروسي است كه ميتوانند در زمينههاي تربيتي و اخلاقي كاري صورت دهند. در صورتي كه بهاي بيشتر به امور تربيتي بچهها دادن يك بايد است. حتي در دورهاي شاهد بوديم با وجود اهميت فوقالعاده امور تربيتي معاونت امور تربيتي كلا برداشته شد. اين دست اقدامات نشان از نگرشهايي در ميان مديران و مجريان دارد كه در آنها تعليم و تربيت از اهميت كافي برخوردار نيست. به نظر من بايد بين مسئله اخلاقيات، اعتقادات، مسائل فرهنگي، اجتماعي و حتي سياسي با آنچه دانشآموز ياد ميگيرد توازني وجود داشته باشد. به هر حال بايد فردي تربيت كنيم كه هم متخصص و هم متعهد باشد. يعني در خروجيهاي آموزش و پرورش بايد بين تعهد و تخصص توازن وجود داشته باشد. نظام آموزشي ما در هر مقطعي بايد به اين سمت حركت كند. آقاي دكتر! نقطه ضعفهاي حوزه تعليم و تربيت كه به آنها اشاره كرديد به خاطر نداشتن تئوري در اين زمينه است يا اشكال در اجراست يا بين تئوري و اجرا يعني در ارائه الگو دچار مشكل هستيم؟ تعليم و تربيت بايد هم در زمينههاي تئوريك و هم در زمينه اجرا و مجريان قدرت بيشتري پيدا كند. در سالهاي اخير سعي شده مباني نظام آموزش و پرورش تدوين شود، هر چند نميشود گفت اين مباني ايدهآل هستند و قابليت بازنگري و كامل شدن دارند. علاوه بر اين همزمان بايد در نظر داشته باشيم كساني كه به كسوت معلمي در ميآيند در كنار شايستگيهاي علمي، شايستگيهاي اخلاقي، اجتماعي و اعتقادي نيز داشته باشند. مثلاً در طول سالهاي بعد از انقلاب تغييري در رفتار بعضي از معلمها شاهديم. معلم اول انقلاب محجبه بود، ولي امروز ممكن است بعضي از معلمها را در ساعت غير از مدرسه در كوچه و خيابان با حجاب نامناسب ببينيد. وقتي دانشآموز اين رفتار را از معلم خود ببيند احساس دوگانگي ميكند. اگرچه چنين معلمهايي در نظام آموزشي ما كم و نادر هستند، ولي اگر يك مورد هم باشد ميتواند روي دانشآموز تأثير منفي بگذارد. لذا بايد معلمها دائم در معرض توصيه براي توجه بيشتر به معنويت باشند و نسبت به رفتارشان در بيرون و داخل مدرسه دقت كافي كنند. از طرفي اين را هم در نظر داشته باشيد كه معلمان ما جزو بهترين اقشار جامعه هستند كه بسيار هم زحمت ميكشند ولي بايد نسبت به رفتار خود و همكارانشان در داخل و خارج از مدرسه حساس باشند. همچنين در كنار آموزش مسائل علمي، توصيههاي اخلاقي هم به دانشآموزان داشته باشند. سخني از پيامبر(ص) و بزرگان دين و آيهاي از آيات قرآن اگر توسط يك معلم رياضي و هنر تلاوت شود خيلي ميتواند روي اعتقادات بچهها مؤثر باشد يا مثلاً حضور پررنگتر معلمان در نماز جماعت مدارس ميتواند آثار خوبي روي بچهها بگذارد. ولي فرض كنيد عدهاي از معلمان در نماز جماعت شركت كنند، عدهاي نكنند در اين صورت باز هم نميشود انتظار تأثير روي ذهن دانشآموزان داشت. به طور كلي همدلي و هماهنگي معلمان در امور فرهنگي و معنوي باعث ميشود رفتارهاي همدلانه در ميان دانشآموزان و نسبت به معلمان درباره اعتقادات و اخلاقيات و روي مسائل تربيتي بيشتر ميشود. مثلاً اينكه معلم در كلاس به بيان سرفصلهاي درس هنر اكتفا كند درست نيست. در صورتي كه وقتي بحث هنر را مطرح ميكند ميتواند اشارهاي هم به هنرهاي اسلامي و نقش اسلام در هنر داشته باشد. كاستيهاي اخلاقي و تربيتي كه در حال حاضر چه بعد از فارغالتحصيلي يا در حين تحصيل در دانشآموزان ديده ميشود به دليل كم توجهي معلمان به اين زمينهها است. اگر هر معلمي احساس كند در كلاس هم مسئول آموزش دانشآموزان و هم مسئول پرورش آنهاست، كمك خوبي به رشد همه جانبه دانشآموزان ميكند. در حال حاضر كمتر معلمي به اين نكات توجه ميكند. يادم است وقتي دبير رياضي و فيزيك ما يك نكته اعتقادي يا يك مسئله سياسي ميگفت خيلي روي ما اثر ميگذاشت. رفتار خوب تمام معلمان در رفتار بچهها اثرگذار است. بنابراين لازم است همه معلمان فرصت كلاس را مغتنم بشمارند و سعي كنند حداكثر اثرگذاري مثبت و خوب را هم به لحاظ علمي و هم تربيتي و اخلاقي روي دانشآموزان داشته باشند. تغيير رفتار معلمان و فرهنگيان در ايجاد اصطلاح دهه شصتيها، دهه هفتادي و دهه هشتاديها تأثير دارد؟ يعني اصطلاحاتي كه وارد ادبيات ما ميشوند چقدر معرف نظام حاكم بر تعليم و تربيت ما هستند؟ اين نكته را عرض كنم كه به هر حال شاهد تغييرات رفتاري در ميان اقشار مختلف نسبت به اوايل انقلاب هستيم و اين خاص معلمان نيست و تقريباً ميشود گفت عمومي است. ولي در جاهايي حساسيتها بيشتر است. مثلاً دلمان ميخواهد مدرسه نهادي باشد كه ارزشهاي انقلاب را تبليغ و بچهها را به سمت اين ارزشها تشويق كند. در نتيجه چنانچه تمام مولفههاي آموزش و تربيت از جمله معلمان در مدرسه روي پوشش دانشآموزان تأكيد بيشتري داشته باشند، وضعيت پوشش دانشآموزان بهتر از وضع موجود خواهد شد. در اين راستا فكر ميكنم گاهي گوشزد كردن و بيان اهميت موضوع براي معلمان خوب باشد. يا كسي كه نماز جماعت را در مدرسه برگزار ميكند در اين زمينهها براي دانشآموزان حرف بزند. اين مسائل هرچند كوچك اثر قابل توجهي دارند. علاوه بر اين ديدگاههاي مديران آموزش و پرورش هم ميتواند درون نظام تعليم و تربيت در هر دو زمينه مباني تئوريك و اجرا اثرگذار باشد. اين است كه همه اعم از مجريان و مديران، هم در سطح كلان و هم در سطح مياني بايد در اين زمينه دقت كافي و همسويي داشته باشند. در اين صورت است كه بچهها همسو با انقلاب و نظام كه مطلوب و مورد نظر انقلاب و حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري است بار ميآيند. در قانون اساسي ما بر داشتن خانوادههاي مستحكم تأكيد شده است. اگر در مورد مباني استحكام در روابط خانوادگي، استفاده از شبكههاي اجتماعي و تأثيري كه بر تزلزل خانوادهها دارند براي دانشآموزان گفته و توسط يك معلم تجزيه و تحليل شود، دانشآموزان نخبه و باهوش ما ميتوانند اين پيامها را بگيرند. لذا آنجايي كه اين تأكيدات بيشتر و استدلالات قويتر است، حرفها شنيدنيتر است و بيشتر مورد استقبال قرار ميگيرد و بچهها مقيدتر بار ميآيند تا جايي كه معلم اطلاعاتي در اين زمينهها ندارد و صرفاً به آموزش توجه ميكند. رفتار معلمان دروس مختلف در كلاس در تعيين درجه اهميت دانشآموزان به امور آموزشي و پرورشي اثرگذار است. پس بخشي از شكاف تربيتي بين متولدين دهههاي مختلف بعد از انقلاب، ميتواند معرف نظام حاكم بر تعليم و تربيت ما باشد؟ بله، نظام تعليم و تربيت و حتي ديدگاه و نحوه اجراي مديران اين نظام ميتواند تأثيرگذار باشد. آموزش و پرورش جايي است كه تكتك عناصر آن ميتوانند در آن نقشی مؤثر داشته باشند. بنابراين حتي اگر مجري هم در بخشي مطلوب عمل نكند، بدنه مطلوب ميتواند آن كاستي را تا حد قابل توجهي جبران كند. در نتيجه ميتوان روي نقش و اثرگذاري مثبت معلمان متعهدمان در نظام آموزش و پرورش برنامهريزي و حساب كرد. حلقه واسط بين تئوري و اجرا در تمام زمينهها به ويژه تعليم و تربيت الگو است. در حال حاضر تعليم و تربيت ما از چه الگويي پيروي ميكند؟ قرار شده كه نظام تعليم و تربيت ما بر اساس يك الگوي بومي حركت كند. ولي خاستگاه يا محل رشد و توسعه برخي از حوزهها و رشتههاي علمي در دنيا غرب بوده است. وقتي نكات آن علوم با اسامي غربي براي دانشآموزان گفته ميشود و در حد مطلوب به سوابق و پيشينههاي علمي، فلسفي، اخلاقي و دانشي خودي توجه نميشود، نظام آموزش و پرورش بدون اينكه بخواهد، بچهها را به آن سمت سوق ميدهد. يعني آنطور به دنياي غرب گرايش پيدا كنند. از آن سو در كنار اين مسائل در نظام آموزش و پرورش ممكن است در حوزههاي علمي مطرح شود كه تحريف هم صورت گرفته مثلاً ابن خلدون بنيانگذار جامعهشناسي است ولي غرب آگوس كنت را پدر جامعهشناسي معرفي كرده يعني اين تحريف از ناحيه غربيها صورت گرفته است. حالا اگر فرض كنيد اين موضوع توسط كسي مطرح شود حالا در دانشگاه يا در جايي دانشجو مثلاً اين باور را پيدا كند كه آگوس كنت پدر جامعهشناسي است. اين تصور پيدا شود و از آن طرف با ماهوارهها چون در تصاوير ماهواره لوكيشنهاي خوب را و وضعيتها و موقعيتهاي خوب را به نمايش ميگذارند ببيند و احساس كند كه آن غرب مدينه فاضله است و كساني كه آنجا زندگي ميكنند بنيانگذاران علوم و رشددهنده علم هستند و از زندگي خوبي هم برخوردارند لذا يك نوجوان يا جوان احساس نارضايتي نسبت به زندگي در درون خانواده، جامعه و كشور خود كند و ايدهآلش اين باشد كه بايد براي خوشبختي بايد خارج از كشور زندگي كند. مرحوم علامه جعفري در جمعي گفت: هر وقت سر كلاس ميرويد قبل از شروع درس از سوابق علمي كشور ما شروع كنيد. مثلاً جبر خوارزمي مطرح شود يا حسن بن هيثم که در قرن چهارم هجري آب مرواريد چشم را عمل ميكرد. در چشم پزشكي اين را مثال بزنيم در پزشكي ابن سينا، در فلسفه فارابي و ملاصدرا را حتي اگر دانشجو فلسفه غرب ميخواند بزرگان ايراني اين علم را بشناسد و بداند كه براي فلسفه در كشور ما زحمتها كشيده شده است و اينها حلقه اتصال فلسفه بعدي دنياي غرب با گذشته يونان بودند كه توانستند با نهضت ترجمه آثار يوناني را ترجمه كنند و به دست غربيها برسانند و روي خيليها تأثيرگذار بودند. اين سوابق گفته شود ابن ميمون حكيم و فيلسوف يهودي است كه تحت تأثير ابن سينا بوده است. توماس آكوييناس مسيحي كه فيلسوف و متكلم مسيحي است تحت تأثير ابن سينا بوده است. ابن رشد آندلسي تحت تأثير ابن سينا بوده است و با نام ابي سينا غربيها سالها آرا و انديشههاي ابن سينا را ميشناختند و استفاده ميكردند. اين سوابق بايد گفته شود كه دانشآموز و دانشجوي ما احساس نكند كه پيشينه علمي ما ضعيف بوده است ولي در سالهايي كه رخوت ما را گرفته و تلاش نكردهايم آنجا كاستيهايي به وجود آمده ولي وقتي در گذشته مردم اين توان را داشتهاند ميتوانند در حال و آينده هم اين توان را داشته باشند و به موفقيتهاي علمي حال حاضر ما اشاره كنند مانندپيشرفتهايي كه در زمينه استفاده صلحآميز از فناوري هستهاي هست. از نظر شما تعليم و تربيت كشور ما در كدام نقاط نياز به تحول و بازنگري دارد؟ در خيلي از جاها، اول در برنامه درسي. در برخي رشتهها سرفصل دروس مدتهاست مورد بازنگري قرار نگرفته است. ولي اگر قدم را از اينجا برداريم كه اول سرفصلها را بازنگري كنيم برنامه درسي مطلوبي تهيه شود و بالاخره اين را در معرض ديد اساتيد قرار دهيم براي نقادي به نظر من گام بزرگي است. نكته بعد كه به نظرم لازم است اما كافي نيست نوشتن كتابهايي است كه بتواند محتوا و سرفصلهاي جديد را پاسخ دهد. چون به صرف تدوين يك سرفصل و نوشتن منابع براي آن نبايد بسنده كرد. اگرچه در برخي از سرفصلهايي كه نوشته شده و دروس و منابع جديدي كه ميتواند پاسخگو باشد براي اين سرفصلها هست ولي براي دروسي كه سرفصلي نوشته شده و منابع جديدي به رشته تحرير درنيامده بايد گامهاي مؤثري برداشت و منابع جديدي را تهيه كرد و در اختيار دانشجويان و اساتيد قرار داد. نكته ديگر افزايش انجمنهاي علمي است. اگرچه در حال حاضر انجمنهايي مثل انجمن فلسفه تعليم و تربيت ايران يا انجمن علمي اوليا و مربيان فعاليتهايي انجام ميدهند ولي فكر ميكنم توسعه انجمنهاي علمي با حضور افراد تلاشگر با انگيزه اسلامي و بومي ميتواند كمك خوبي به رشد و بالندگي تعليم و تربيت كند. علاوه بر اين تربيت اساتيد خوب در اين رشته كه بتوانند مسائل تعليم و تربيت را به خوبي به دانشجويان انتقال دهند، بسيار مهم است. بالا بردن كيفيت نشريات اين حوزه و كار بيشتر روي پايان نامهها و رسالاتي كه در رشتهها و گرايشهاي مختلف تعليم و تربيت نوشته ميشوند، ضرورت ديگر است. پايان نامهها و تحقيقات بومي و ملي ما بايد معطوف به مسائل جدي كشور در حوزه تعليم و تربيت باشند. بحث روز نظام تعليم و تربيت مسئله اقتصاد آموزش و پرورش است كه نوع طرح آن در وزارتخانه باعث شده است نقدهايي به آن متوجه شود. اولاً آيا درباره اقتصاد آموزش و پرورش كارگروه شما وارد شده و به صورت تخصصي بحثي را مطرح كرده كه نظريه اقتصاد آموزش و پرورش در ايران كامل شود؟ دوماً در حوزه اجرا چه نقدهايي به اين بحث وارد ميبينيد؟ يكي از دروسي كه همه دانشجويان تعليم و تربيت بايد بخوانند اقتصاد تعليم و تربيت است. آيا اصلا آموزش و پرورش را بايد به عنوان يك كالاي مصرفي در نظر گرفت يا به عنوان يك امر سرمايهاي. نگاه شولتز اين است كه انسانها از طريق فراگيري دروس و علوم و فنون به سرمايهگذاري در خودشان ميپردازند و به اين ترتيب به افزايش درآمد دست پيدا ميكنند. بنابراين بعضي نگاهشان به تعليم و تربيت يك نگاه اقتصادي است و درس را ميخوانند و ياد ميگيرند تا درآمدشان اضافه شود ولي به اين نظريه نقدهايي وارد است. زيرا تمام كساني كه درس خواندهاند به درآمد دست پيدا نكردهاند يا بيكار ماندهاند. نگاه ديگري نيز وجود دارد كه به دنبال اين است كه نظام تعليم و تربيت را به لحاظ اقتصادي چگونه بايد حمايت كنيم. درون تعليم و تربيت در چه بخشهايي بايد سرمايهگذاري كنيم. در بنا، در آزمايشگاه، در كتابخانه، در حقوق معلم يا در بهداشت مدرسه. اينكه چه سهمي از بودجه يك كشور به تعليم و تربيت اختصاص پيدا كند مهم است. پيشرفت خوب ژاپنيها به اين دليل است كه سهم خوبي از بودجه كشورشان را به آموزش و پرورش اختصاص ميدهند. پس اگر معلم فارغ البال باشد و به لحاظ معيشت مشكل نداشته باشد، ميتواند به درس و يادگيري بپردازد اما اگر مشكل معيشت داشت و رفت دنبال كار دوم نميتواند آنطور كه بايد و شايد به لحاظ علمي به روز باشد و نكات تازه را ياد بگيرد و براي شاگردانش بگويد. به اين ترتيب با يك نوع كندي در نظام تعليم و تربيت مواجه ميشويم. اقتصاد تعليم و تربيت يك امر مهم است و بايد هم به آن پرداخت و حتي ارزش دارد كه رشته يا گرايشي در تعليم و تربيت براي اقتصاد تعليم و تربيت در نظر بگيريم تا در اين حوزه عدهاي كار كنند و فعال باشند و در آينده صاحبنظراني در اقتصاد تعليم و تربيت داشته باشيم. هر چند در حال حاضر درسي به عنوان اقتصاد تعليم و تربيت در دانشگاهها ارائه ميشود يا در مديريت آموزشي، بودجه آموزش و پرورش كه نحوه هزينهكرد اعتبارات را بيان ميكند، وجود دارد، با اين حال جا دارد در صورت وجود مطالبه از سوي دانشگاهها رشتهاي با عنوان اقتصاد تعليم و تربيت راهاندازي شود و كارگروه تعليم و تربيت شوراي تحول نيز آمادگي دارد محتوا و سرفصل دروس آن را تدوين كند. در حوزه اجرا اخيراً بخش خصوصي ورود بيپروايي به حوزه تعليم و تربيت داشته است. به طوري كه رهبر انقلاب از اين روند از تضعيف مدارس دولتي به نفع مدارس غيردولتي تعبير كردند. آيا اين شكل ورود از نظر اجرا يا تئوري قابل توجيه است يا نه؟ البته ما با پارادوكسي در كشور مواجه هستيم. به اين صورت كه از يك طرف نظام تعليم و تربيت در كشور ما بايد بدون هزينه باشد. حداقل در دوره عمومي كه براي همه در نظر گرفتهاند. حالا ميخواهيم اين را اجرا كنيم ميبينيم جمعيت دانشآموزي فراوان است و بودجه مملكت براي تعليم و تربيت مطلوب كفاف نميدهد. لذا ناگزير ميشويم مدارس غيرانتفاعي راهاندازي كنيم. خب برابر قانون مشكلي نيست. ولي وقتي مدرسه غيرانتفاعي راهاندازي ميشود، مدير مدرسه براي اينكه كارايي و كيفيت خدمات آموزشي در آن را ارتقا دهد بايد از معلمان و و دبيران كارآمد براي تدريس دعوت كند و براي جذب اين معلمان بايد دستمزد بيشتري به آنها بدهد، بنابراين عدهاي از معلمان خوب جذب اين مدارس ميشوند يا وقت و انرژي خود را بين اين مدارس و مدارس دولتي كه در آنها شاغل هستند تقسيم ميكنند. مطمئناً اين معلم با معلمي كه همه انرژياش را در مدرسه دولتي ميگذاشت متفاوت ميشود و ديگر وقت مطالعه كردن ندارد. به اين ترتيب مدارس دولتي متضرر ميشوند اما نكته بعدي درباره مدارس غيرانتفاعي مبالغ خيلي زيادي است كه از دانشآموز و خانواده او ميگيرند. اين مبالغ با شهريههاي دانشگاه آزاد در رقابت و حتي بيشتر از آن است. من فكر ميكنم نظارت روي دريافتهاي اين مدارس بايد خوب و جدي صورت بگيرد و دريافتي آنها با توجه به امكانات و خدمات آنها باشد كه اين به نظر من يكي از ايراداتي است كه وجود دارد. آقاي دكتر! به نظر ميرسد در لايحه دائمي شدن قانون تأسيس مدارس غيردولتي نگاه اقتصادي صرف كه از مباني تعليم و تربيت اسلامي فاصله دارد، غالب است. اين موضوع را تأييد ميكنيد؟ من با اين مسئله كه بخشي از بودجه نظام تعليم و تربيت را متوجه خانوادههاي برخوردار كنيم موافق هستم. خب كسي كه از نظر مالي تمكن دارد براي فرزندش هزينه كند اشكال ندارد و اين درست نيست فردي كه تمكن دارد از همان نظام تعليم و تربيتي استفاده كند كه فردي كه تمكن ندارد. منتها نبايد اجازه دهيم نگاه اقتصادي صرف بر آموزش و پرورش حاكم شود. تعليم و تربيت خانوادههاي متمكن و غيرمتمكن در فرآيند آموزش و تربيت شكاف ايجاد نميكند؟ خير، اگر خانوادههاي برخوردار پول دهند و بچههايشان را در مدارسي بنويسند كه كيفيت بهتري دارد و بخشي از هزينههاي آموزش و پرورش از روي دوش آن برداشته شود و بعد آن پولي كه در اختيار آموزش و پرورش است سهم دانشآموزان خانوادههاي طبقه متوسط به پايين شود، چيز خوبي است. چون بودجهاي كه قبلا صرف همه ميشد صرف فرزندان خانوادههاي طبقه متوسط به پايين ميشود و وقتي بودجه بيشتر ميشود امكانات بيشتري را ميتوان براي آنها فراهم كرد. ميتوان امكان مطالعه معلم را بالاتر برد. به نظر من اين اشكالي ندارد ولي اگر اين امر داير شود كه همين مدارس دولتي را هم به اين سمت ببريم كه هر كسي ميخواهد برود بايد پول بدهد و در نتيجه خانوادهاي كه به لحاظ مالي تمكن ندارد نتواند فرزندش را بگذارد مدرسه، اين آن ديدگاهي است كه نئوليبراليستها مانند هايك در تعليم و تربيت دارند. نئوليبراليستها ميگويند تعليم و تربيت مثل كالاست. كسي كه پول دارد بايد بخرد و كسي كه ندارد نخرد. با اين وجود معتقدم لايحهاي كه در مجلس تصويب ميشود و مورد تأييد شوراي نگهبان قرار ميگيرد، حتماً زمينههاي اسلامي، اجتماعي، حقوقي و فرهنگي آن مورد توجه قرار گرفته است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]
صفحات پیشنهادی
«نگاهِ تربیتی به توسعه» در زمینه آموزش و پرورش روانه بازار نشر شد
نگاهِ تربیتی به توسعه در زمینه آموزش و پرورش روانه بازار نشر شد کتاب نگاهِ تربیتی به توسعه در زمینه آموزش و پرورش و توسعه انسانی و کتاب دیگر نقش شبكه های اجتماعی مجازی در تربیت دینی فرزندان توسط انتشارات مشق شب روانه بازار نشر شد ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۸ تير ساعت 09 06 به گزارش خبرمدیرکل آموزش و پرورش بوشهر: نگاه ما درمبارزه با اعتیاد پیشگیرانه است
مدیرکل آموزش و پرورش بوشهر نگاه ما درمبارزه با اعتیاد پیشگیرانه است بوشهر-ایرنا- مدیرکل آموزش و پرورش استان بوشهر گفت این اداره کل در موضوع مبارزه با پدیده اعتیاد به موادمخدر در میان دانش آموزان نگاه پیشگیرانه دارد به گزارش ایرنا ناصر کرمی روز سه شنبه در نشست ستاد هماهنگی مبابرگزاری جلسه هماهنگی طرح اوقات فراغت درآموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر
برگزاری جلسه هماهنگی طرح اوقات فراغت درآموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر جلسه هماهنگی طرح اوقات فراغت تابستان 95با حضور معاونت پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهردر سالن جلسات منطقه برگزار شد ۱۳۹۵ شنبه ۱۹ تير ساعت 07 35 به گزارش پاناازشهرستانهای استان تهران دراین جلستوضیحات آموزش و پرورش درباره اردوی دانشآموزان زنجانی، تصادف اتوبوس و مرگ یک دانشآموز
توضیحات آموزش و پرورش درباره اردوی دانشآموزان زنجانی تصادف اتوبوس و مرگ یک دانشآموز جامعه > آموزش - مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان گفت اردوی دانشآموزان زنجانی از طریق آموزش و پرورش صورت نگرفته است به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقل از روابط عمومی وزارت آموزدبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس خبر داد دلایل کاهش ساعت آموزش دینی در مدارس تشریح شد/ آموزش
دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس خبر داددلایل کاهش ساعت آموزش دینی در مدارس تشریح شد آموزش سبک زندگی در کنار درس دینی دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با تشریح دلایل و چگونگی کاهش ساعت درس دینی در مدارس دوره متوسطه گفت اکنون در کنار درس دینی سبک زندگی اسلامیانحلال مدرسه ای با ۳۵۰ دانش آموز/ سکوت وزارت آموزش و پرورش
انحلال مدرسه ای با ۳۵۰ دانش آموز سکوت وزارت آموزش و پرورش شناسهٔ خبر 3712482 - چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۵ - ۱۳ ۳۰ جامعه > آموزش و پرورش jwplayer display inline-block; دبستان شهید رجایی واقع در منطقه ۲ پایتخت با تعداد ۳۵۰ دانش آموز منحل شد خبرگزاری مهر گروه جامعه دبستان شهمدیر آموزش و پرورش ناحیه 1 ری مطرح کرد فعالیتها و اقدامات آموزش و پرورش در کانون توجه دوربین نقد انجمن اولیاء
مدیر آموزش و پرورش ناحیه 1 ری مطرح کردفعالیتها و اقدامات آموزش و پرورش در کانون توجه دوربین نقد انجمن اولیاء و مربیان مدیر اداره آموزش و پرورش ناحیه یک ری گفت باید شرایطی فراهم شود که اولیاء بتوانند به راحتی با مدیران آموزش و پرورش ارتباط برقرار کرده و فعالیتها و برنامههای ایدبیر هیأت تیراندازی خراسان جنوبی: «فضایلی» برترین تیرانداز آموزش و پرورش بیرجند شد
دبیر هیأت تیراندازی خراسان جنوبی فضایلی برترین تیرانداز آموزش و پرورش بیرجند شد دبیر هیأت تیراندازی خراسان جنوبی گفت در مسابقات قهرمانی تیراندازی آموزش و پرورش بیرجند فاطمه فضایلی بر سکوی نخست ایستاد محمد سلیمانی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت در راستایپرداختی حق التدریسهای رسمی آموزش و پرورش بسته به سابقه کارشان است
پرداختی حق التدریسهای رسمی آموزش و پرورش بسته به سابقه کارشان است جامعه > مشکلات مردم - میزان پرداختی حق التدریسهای رسمی آموزش و پرورش اعلام شد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین برخی کاربران در صفحه مشکلات مردم در مورد میزان پرداختی به حق التدریسهای رسمی آموزش وبرگزاری کنکور سراسری در 3 شهرستان توسط آموزش وپرورش استان چهارمحال وبختیاری
برگزاری کنکور سراسری در 3 شهرستان توسط آموزش وپرورش استان چهارمحال وبختیاری استانها > چهارمحال و بختیاری - مدیر کل آموزش وپرورش استان چهار محال وبختیاری از برگزاری کنکور سراسری در 3 شهرستان با شرکت 2 هزارو 655 داوطلب توسط آموزش وپرورش استان خبر داد به گزارش خبرگزاری-
گوناگون
پربازدیدترینها