تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1867444943

این شعار من است «دوباره شروع کن!»
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: صفحات تقویم زندگی هر کس را که ورق بزنید، بین همه روزهای عادی و تکراری به روزهایی میرسید که سرنوشتش را عوض کردهاند؛ روزهایی که با یک اتفاق تلخ یا شیرین برای همیشه در خاطرهها ماندگار شدهاند؛
حکایت اتفاقهای شیرین و دوست داشتنی و لبخندی که یادآوریشان به لب مینشاند به کنار، بعضی وقتها تلخی بعضی اتفاق هاست که در خاطرهها میماند؛ خیلیها بعد از این اتفاقهای تلخ و دوست نداشتنی خودشان را فراموش میکنند، آرزوهایشان را از یاد میبرند، رویاهایشان را به صندوقچه فراموشی میسپارند، اما برای بعضیها داستان جور دیگری نوشته میشود؛ برای بعضیها این اتفاق تلخ تبدیل میشود به تلنگری بزرگ در زندگی؛ فاطمه مدیر زارع جزو گروه دوم است؛ زنی که در 37 سالگی بعد از همان اتفاق تلخ ـ یعنی از دست دادن همسر و شریک زندگی ـ راهی دیگر را برای گذران بقیه روزهای زندگیاش پیدا کرد؛ راهی که از او یک کشاورز و کارآفرین موفق ساخت؛ زنی که بارها توسط سازمانها و نهادهای مختلف مورد تقدیر قرار گرفته است.
از چه سالی کشاورزی را شروع کردید؟ از عید 75. آن موقع همسرم را بر اثر بیماری از دست دادم. با مرگ همسرم فکر کردم حالا باید چه کار کرد و چطور بچهها را اداره کنم؟ چند تا بچه دارید؟ چهار تا. آن موقع دختر بزرگم 20 ساله بود و پسر کوچکم پنج ساله. چطور شد کشاورزی را انتخاب کردید؟ کشاورزی از من دور نبود. پدرم کشاورز بود و من از دوران کودکی با این کار آشنا بودم؛ مثلا یادم میآید 13 سالم بود که سرپرست 20، 30 کارگر چغندرکار بودم، اما بعد که ازدواج کردم، مشغول خانهداری شدم تا این که همسرم فوت کرد و دیدم باید فکری برای آینده بچهها بکنم. آن موقع، چون هشت هکتار زمین داشتیم، دیدم بهترین کار این است که کشاورزی را شروع کنم. بعد، به مرور کارم گسترش پیدا کرد. اول گندم کار بودم و جوکار، بعد ذرت کاشتم. بعد رفتم سراغ ماشین آلات سنگین کشاورزی و به کشاورزان دیگر خدمات میدادم؛ از شهریار تا آبیک برای مزارع مختلف کار کاشت، داشت و برداشت را انجام میدادم. همیشه سعی میکردم از وسیلههای به روز و کارآمد برای پیشرفت کارم استفاده کنم. مثلا سال 79 اولین تراکتور چرخ بزرگ فرانسوی را خریدم، بعد دنبالش رفتم و همه وسایل دیگرش را هم وارد کردم؛ مثل نهرکن، شخم زن، توربو لاینر، سمپاش. با این وسیلههای جدید شهر به شهر و ده به ده میرفتم و سمپاشی میکردم. ارتباطم با جهاد کشاورزی هم خوب بود و هرجا گزارش سِنزدگی گندم داشت، مرا میفرستادند. و کمکم به موفقیت رسیدید؟ بله. طی پنج شش سال، اول مددکار ترویجی نمونه شدم، بعد قارچکار نمونه. بعد هم به عنوان گندم کار نمونه کشوری انتخاب شدم. تا 12 سال پیش که تصمیم گرفتم گلخانه سنتی دایر کنم و بعد هم در کار کشت صیفیجات وارد شدم. روزهایی که اوج کار گلخانه بود، من صبح ساعت 6 میرفتم شمال، خرید میکردم و دوباره 2 بعدازظهر راه میافتادم سمت تهران و 6 عصر اینجا بودم یا این که خودم میرفتم شهرستان، چکهایم را وصول میکردم. مشتریها هم که میدیدند کارم خوب است و جدیت دارم، سفارش میدادند. من هم لیست سفارشهایم را همیشه میزدم روی دیوار . هنوز هم این روال برقرار است. از چه زمانی به عنوان زن کارآفرین شناخته شدید؟ از همان زمانی که گلخانه اجاره کردم، خانمهای سرپرست خانوار و بدسرپرست را آوردم تا در این گلخانه مشغول کار شوند. به آنها گفتم سرمایه از من، کار از شما. بیایید و زندگیتان را بچرخانید. حتی بعضیها که همسرشان معتاد بود، کمک کردم ترک کنند و سرکار بروند. بچههایشان بعد از این که مدرسه تعطیل میشد، میآمدند اینجا و کمک میکردند، هم کنار مادرشان بودند و هم درآمد داشتند. این زنان سرپرست خانوار را چطور پیدا میکردید؟ همگی اهل همین منطقه بودند. خیلیها خودشان میآمدند سراغم. یادم هست یک بار زن جوانی آمد پیشم و گفت از زندگی خستهام، به من کار بده. هیچ چیزی ندارم. من به او کار دادم و الان این زن هشت سال است که با من کار میکند. از کار کردن با آنها خاطرهای دارید؟ بله. زن مسنی بود که حول و حوش سال 82 سراغ من آمد. آن موقع من خیار کاشته بودم. گفت من خیارکاری بلدم. لطفا به من کار بده. قبول کردم و مشغول کار شد. بعد از سه روز، وقتی کار تمام شده بود و همه کارگرها به خانهشان برمیگشتند، دیدم همان زن نشسته گوشه ایوان و گریه میکند. دلیلش را پرسیدم. گفت: پسرم معتاد است، حالش خیلی بد است. فکر کنم چند روز بیشتر زنده نباشد. گفتم میخواهی حالش خوب شود. خوشحال شد و گفت من برایت کار میکنم. تو حقوقم را خرج درمان پسرم کن. قبول کردم و عصر همان روز، پسرش را بردم کمپ بستری کردم. هنوز به خانه نرسیده بودم که ازکمپ به من زنگ زدند. گفتند حال این بیمار خیلی بد است. اعتیاد شدید به کراک دارد و ممکن است تا شب زنده نماند. به مادرش خبر دادم؛ پسر جوان، زن وسه بچه داشت، زنش با کارکردن در خانه این و آن خرجی در میآورد؛ خلاصه با ماندنش موافقت کردند. در روزهایی که بستری بود، خودم برایش ارزاق میبردم تا این که بعد از 20 روز گفتند حالش بهتر شده و میتواند مرخص شود. رفتم کمپ، دیدم دیگر آن جوان قبلی نیست. گفت حاج خانم من حالم خوب شده، مرا از اینجا ببر. بعد هم همان شد و دیگر سراغ مواد نرفت. الان هم حدود 12 سال است کراک را کنار گذاشته و پاک شده. معرفی کردهام جایی کار میکند. این که با بچه کوچک پنج ساله کار را شروع کردید، سخت نبود؟ سخت که بود، اما خوشبختانه دختر بزرگم خیلی کمکم میکرد و حتی در کار کشاورزی هم کمک حالم بود. البته آن روزهایی که تازه کار را شروع کرده بودم، روی زمینهای خودمان کار میکردم که به خانه نزدیک بود و تقریبا بالای سر بچهها بودم. بعد که بچهها بزرگتر شدند، کارم را توسعه دادم و رفتم شهرهای اطراف. با این حال، سعی کردم همیشه در کنار بچهها باشم. خودم آنها را صبح زود به مدرسه میرساندم و ظهر از مدرسه بر میگرداندم؛ حتی اوایل آنقدر سرم شلوغ بود که سه سال بدون گواهینامه رانندگی کردم تا این که وقت کردم بروم و امتحان رانندگی بدهم. پس خودتان را وقف کار و بچهها کرده بودید؟ بله. مخصوصا در سالهای اول خیلی درگیر بودم. فکر کنم در شبانه روز شاید سه ساعت بیشتر نمیخوابیدم. برای این که در کارتان موفق شوید، کسی از شما حمایت کرد؟ ارگانها و نهادها کمک زیادی به من کردند؛ مثل جهاد، فرمانداری، استانداری، مرکز خدمات کشاورزی و بانکهایی که به من وام دادند. هیچوقت یادم نمیرود، یک بار ر ئیس یکی از بانکها خودش ضامنم شد و وام داد. گفت میدانم شما یک زن زحمتکش هستید. فکر میکنید کدام خصوصیت اخلاقیتان در پیشرفت شما موثر بود؟ من اخلاق خاصی دارم؛ آدم ریسکپذیری هستم، در کارم هم ریسکپذیر بودم و خداراشکر که این ریسکها در بیشتر موارد جواب داد. چطور با سختیهای کار کنار میآمدید؟ اتفاقا این را خیلیها از من میپرسیدند. خیلیها میگفتند کار کشاورزی یدی و مردانه است. میگفتند تو چطور با این جدیت کار میکنی؟ حتی بارها شده بود همکارهایی که مرد بودند، میگفتند خدا به شما قوت بدهد که این قدر با جدیت پای زمین هستید. همه اینها به خاطر این بود که من هدف داشتم. هدفم این بود که خانواده موفقی داشته باشم و خدا را شکر الان هر چهارفرزندم موفق هستند. بچههای خوب و سالمی دارم و به خاطر همین خدا را شاکرم و خوشحالم که به آنها روزی حلال دادهام. یادم نمیرود، یک روز دخترم گله کرد که مامان یکسره عین ربات میروی سرزمین و برمیگردی خانه. نه تفریحی، نه کاری. گفتم صبر کن شما را به سروسامان برسانم. سفر هم میروم. ماشین خوب هم میخرم و خدا را شکر همه این اتفاقها افتاد. اتفاقی که برای شما افتاد، ممکن است برای خیلیها پیش بیاید، یعنی یکدفعه یک مادر ببیند همسرش را از دست داده و با چندتا بچه قد و نیم قد تنهاست؛ زنی که ممکن است مثل شما به این نتیجه برسد که باید کسب و کاری را شروع کند. به افرادی که در این شرایط هستند چه توصیهای دارید؟ میگویم حال تکتکشان را درک میکنم. من این روزها را خیلی سال پیش گذراندم. میگویم اگر میخواهند کار جدیدی را شروع کنند، در درجه اول به خدا توکل کنند. به امید این که فلانی و بهمانی به من کمک میکند، نباشند. باید دست روی زانوی خودشان بگذارند، من همین کار را کردم. دست روی زانوی خودم گذاشتم و بلند شدم. برای شروع کار هم سرمایه زیادی احتیاج ندارند. با سرمایه کم هم میتوانند کسب و کار خانگی راه بیندازند، مثلا در حیاط خانه، گوشه پاسیو و یکی از اتاقها، اما نکته این جاست که باید حساسیت به خرج بدهند و پشتکار داشته باشند. مثلا اگر خیاطی را شروع کردند و در جایی از کارشان استقبال نشد، ناامید نشوند. اگر از در بیرونشان کردند، از پنجره وارد شوند. من خودم اینطوری بودم؛ برای خودم یک شعار داشتم؛ نا امید نشو، دوباره فردا شروع کن! اگر در جایی کارم راه نمیافتاد، دوباره فردا به همان جا برمیگشتم و از طریق یک نفر دیگر پیگیر کارم میشدم. اصرار میکردم و در بیشتر موارد جواب میگرفتم. نکته بعدی هم رعایت حرام و حلال است. باید دقت کنند مال حرام وارد زندگیشان نشود. من خودم هروقت جایی ضرر دادهام با خودم نشسته و فکر کردهام که کجای کارم اشتباه بوده. جنسیت شما مشکلی برایتان ایجاد نکرد، مخصوصا این که به یک کار مردانه وارد شده بودید؟ اوایل که شناختی نسبت به من وجود نداشت، خیلیها فکر میکردند چون یک زن هستم، نمیتوانم در این کار دوام بیاورم. اما به مرور زمان دید خیلیها عوض شد. خودتان برای تغییر این ذهنیت چه کار میکردید؟ سعی میکردم کارهای مختلف را یاد بگیرم. نمیگفتم این کار مردانه است، این کار زنانه. خیلی کارها را تجربه میکردم. روزهای اولی که کار را شروع کردم، وقتی نماز صبح میخواندم از خانه میزدم بیرون و در تاریک روشن هوا، تراکتور را گریسکاری میکردم. گریسکاری را از کجا یاد گرفته بودید؟ کسی یادم نداده بود. وقتی راننده این کار را میکرد، کنارش میایستادم و میدیدم و یاد میگرفتم. روزهای بعد قبل از این که راننده بیاید، خودم کار گریسکاری را انجام میدادم تا او سریعتر مشغول کار شود و کار عقب نماند. حتی موقع ذرت چینی تا غروب روی رکاب تراکتور میایستادم، به خاطر این که راننده به تراکتور فشار نیاورد و ماشین خراب نشود. پس معتقدید شروع یک کار جدید با سرمایه کم اصلا سخت نیست؟ نه سخت نیست. معتقدم اگر کسی که میخواهد کار را شروع کند، پشتکار داشته باشد، احتمال موفقیتش زیاد است. مخصوصا الان که دولت به این افراد بها هم میدهد. مخصوصا به خانمهای کارآفرین. وقتی کارم را شروع کردم با 300 هزارتومان وام مشغول شدم. همه آن پول را نهاده خریدم و حتی یک ریال به خانه نیاوردم. بجز این همیشه حساب و کتاب کارهایم را داشتم . ریز مخارجم را مینوشتم. این که کجا هزینه کردهام، کجا باید حواسم جمع باشد و کجا باید مواظب باشم که دستم خالی نشود. مینا مولایی
شنبه 26 تیر 1395 ساعت 07:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]
صفحات پیشنهادی
در راستای اجرای قانون «احترام به آزادیهای مشروع» صورت گرفت بازدید مسئولان عالی رتبه دیوان عالی کشور
در راستای اجرای قانون احترام به آزادیهای مشروع صورت گرفتبازدید مسئولان عالی رتبه دیوان عالی کشور از ندامتگاه قزلحصار مسئولان عالی رتبه دیوان عالی کشور در راستای اجرای قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی از ندامتگاه قزلحصار بازدید کردند به گزارش خبرگزاری فارس به نبا شعار « به خانواده خود بگوییم دوستت دارم» همایش دوچرخهسواری در اردبیل برگزار میشود
با شعار به خانواده خود بگوییم دوستت دارمهمایش دوچرخهسواری در اردبیل برگزار میشود در آستانه عید نیمه شعبان و ولادت حضرت حجت عج همایش دوچرخهسواری در مسیر مهربانی در اردبیل برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اردبیل پیش از ظهر امخواهر به روایت برادر/ دیوان اشعار «آتش» از نگاه دکتر حسین الهی قمشه ای
خواهر به روایت برادر دیوان اشعار آتش از نگاه دکتر حسین الهی قمشه ای فرهنگ > دین و اندیشه - یادداشتی به قلم دکتر حسین الهی قمشه ای درباره دیوان شعر روانشاد بانو مهدیه الهی قمشه ای ادیب و قرآن پژوه که دیروز دعوت حق را لبیک گفت آدمي شهره شهر هستي است به عشق ورزيدنجنابخان چون شیرازی بود به آبادان نیامد/ از فرخنژاد بابت حمایتش ممنونم دستنشان: نمیدانید شعار «آبادان
جنابخان چون شیرازی بود به آبادان نیامد از فرخنژاد بابت حمایتش ممنونمدستنشان نمیدانید شعار آبادان برزیلته چه حسی دارد قائمشهریها گریه میکردند که چرا شهر خودم نیستم سرمربی تیم فوتبال نفت آبادان گفت اینکه میگویند آبادان برزیلته واقعا اغواکننده است و شما باورتان نمیشود درمدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس اصفهان خبر داد «ما آمادهایم» شعار محوری ویژهبرنامه
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس اصفهان خبر دادما آمادهایم شعار محوری ویژهبرنامههای سوم خردادماه مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس اصفهان گفت ویژهبرنامههای سوم خردادماه با شعار محوری ما آمادهایم برگزار میشود که این شعار به دلیل مسائل منطقه و فشاادامه «شهرزاد» شهریور آغاز می شود/وسواس فتحی شروع کار را به تعویق انداخت
ادامه شهرزاد شهریور آغاز می شود وسواس فتحی شروع کار را به تعویق انداخت فرهنگ > تلویزیون - مهر نوشت تهیه کننده سریال شهرزاد درباره ساخت فصل دوم این سریال اعلام کرد که تاکنون فیلمنامه ۱۰ تا ۱۵ قسمت بعدی آماده شده است و حسن فتحی با وسواس آن را پیش می برد محمد امادر گفتوگو با فارس سلطانی: «ستایش» و «خانهای در تاریکی» بهترین کارهایم هستند/«پس از
در گفتوگو با فارسسلطانی ستایش و خانهای در تاریکی بهترین کارهایم هستند پس از باران شروع سبک جدیدی از سریالسازی بود کارگردان سریال پس از باران گفت بالطبع در این سالها اغلب کارهایی که کردم را دوست داشتم اما خانهای در تاریکی و ستایش از کارهایی است که حوصلهای در ساخت آنها به کبا ۱۸۱ رأی موافق و شعار «مرگ بر آمریکا» ۲ فوریت طرح الزام دولت به پیگیری اخذ غرامت از آمریکا تصویب ش
با ۱۸۱ رأی موافق و شعار مرگ بر آمریکا۲ فوریت طرح الزام دولت به پیگیری اخذ غرامت از آمریکا تصویب شد متن کامل ۲ فوریت طرح الزام دولت به پیگیری جبران خسارات ناشی از اقدامات و جنایات آمریکا علیه ایران و اتباع ایرانی با ۱۸۱ رأی موافق در نشست امروز مجلس به تصویب رسید به گزارش خبرنگاراجرای طرح جهادی نگهداشت شهر با محوریت «شهر، شهروند و شهرداری»
معاون خدمات شهری شهرداری تهران از اجرای طرح جهادی نگهداشت شهر با محوریت شهر شهروند و شهرداری خبر داد به گزارش جام جم آنلاین مهندس مجتبی یزدانی در جلسه شورای معاونین خدمات شهری شهرداری تهران که با حضور جمعی از مدیران این حوزه و معاونین خدمات شهری مناطق 22گانه در سالن کنفرانس«کویر لوت» هم ثبت جهانی یونسکو شد
کویر لوت هم ثبت جهانی یونسکو شد جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری - ایسنا نوشت کویر لوت به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید پس از ثبت «قناتهای ایرانی» به عنوان بیستمین اثر ایران در فهرست جهانی یونسکو در روز جمع-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها