واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شركتهاي دانش بنياني كه تأسيس نشد
24 آگوست 1814 ارتش انگليس كاخ سفيد را در واشنگتن دي سي به آتش كشيد كه...
نویسنده : مرتضي جمشيدي

24 آگوست 1814 ارتش انگليس كاخ سفيد را در واشنگتن دي سي به آتش كشيد. جيمز مديسون چهارمين رئيسجمهور امريكا كه در حال گذراندن دومين دوره رياست جمهوري خود بود قبل از رسيدن نيروهاي انگليسي به واشنگتن به دالي، همسرش در كاخ سفيد گفت در صورتي كه اين جرئت و جسارت را دارد تا قبل از ورود سربازان انگليسي در كاخ بماند و اسناد و مدارك محرمانه را از بين ببرد. مديسون خود ميبايست به برخي از پايگاههاي نظامي منتقل ميشد. دالي تا آخرين لحظات در كاخ ماند و پيش از ورود انگليسيها مجبور به فرار شد. آتش زدن كاخ سفيد دو سال بعد از آغاز جنگ 1812 ميان انگليس و امريكا صورت گرفت كه يكي از دلايل شكلگيري اين جنگ اعلام مالكيت كانادا توسط امريكا بود؛ در حالي كه كانادا مستعمره انگليس محسوب ميشد. سه روز پس از آتش زدن كاخ سفيد مديسون و همسرش توانستند مجدداً به كاخ بازگردند و در متن يكي از دستاوردهاي قابل توجه اين جنگ براي تاريخ امريكا قرار بگيرند.
براي امريكا بزرگترين و سرنوشتسازترين نتيجه جنگ 1812 با انگليسي كه انقلاب صنعتي اول را تجربه كرده بود، جرقه ورود انقلاب صنعتي به مستعمرهنشين امريكا بود. ضعف نيروهاي نظامي امريكا در برابر ارتش پيشرفته انگليس كه دستاوردهاي انقلاب صنعتي را در نيروي نظامي خود تثبيت نموده بود، سياستمداران امريكايي را به سرعت در مسير ايجاد بسترهاي پيشرفت صنعتي قرار داد. پس از جنگ 1812 هيئتي امريكايي به انگليس سفر كرد و با آشنايي با تكنولوژي نوين آن روز، اقدام به خريداري تكنولوژيهاي انقلاب صنعتي نمود و تا كمتر از نيم قرن پس از جنگ 1812، امريكا در مسير پيشرفت چشمگير صنعتي قرار گرفت. اگر چه سرمايه اصلي اين پيشرفت بر خون مردمان بيشماري از سرخپوستان بومي و بردگان آفريقايي بنا شد، اما نحوه اجراي الگوهاي صنعتي و دانشگاهي در امريكا به يك مدل جهاني تبديل گشت.
بر اساس اين مدل و با توجه به اينكه همواره در شكل گرفتن پديدههاي نوآورانه عنصر نياز نقشي بيبديل داشته است، دانشگاه در امريكا به سمت سياست درهاي باز حركت كرد. سياست درهاي باز به معني تعامل مشترك دانشگاه با شركتهاي واسطي به شمار ميرفت كه از طريق سرمايهگذاري خطرپذير مسير اختراع و توليد دانش در مراكز علمي را هموار ميكردند. در جامعه رو به پيشرفت امريكا نياز به نوآوري و دستيابي به تمام ابعاد قدرت علم موجب افزايش شركتهاي واسطهاي در حوزه دانش و صنعت ميشد. از اين رو دومين شاخصه مدل امريكا در ايجاد پيوند ميان صنعت و دانشگاه تمركز بر گسترش شركتها يا پاركهاي علم و فناوري و شركتهاي دانش بنيان بود كه در كنار سرمايهگذاري خطرپذير توانست يك جهش علمي و اقتصادي در تاريخ امريكا ايجاد نمايد. موضوع سرمايهگذاري خطرپذير در حال حاضر يكي از نقاط ضعف مراكز سرمايهگذاري ايران در امر توليد علم است. مقام معظم رهبري در سال 91 در ديداري كه با جمعي از پژوهشگران و مسئولان شركتهاي دانش بنيان داشتند ميفرمايند: «اگر در اين شركتهاي دانشبنيان خطرپذيري نباشد و آمادگي براي مواجهه با ريسك وجود نداشته باشد، كار پيش نخواهد رفت. البته راههايي وجود دارد براي اينكه زيان اين خطرها، اصل موجوديت اين شركتها را تهديد نكند؛ مثل بيمههاي مخصوص و مشخصي كه براي اين كار بايد پيشبيني شود كه اين هم كار دستگاههاي دولتي است.»
در ايران بر اساس آنچه در برنامه پنجم توسعه پيشبيني شده بود تعداد اين مراكز با پايان دوره پنج ساله برنامه يعني در سال 94 بايد به 20 هزار شركت ميرسيد. هر چند همين رقم نيز از نگاه مقام معظم رهبري براي جهش علمي كشور كافي نبود و ايشان در همان جلسه اعلام كرده بودند: «گفته شد كه تا پايان برنامه، 20 هزار شركت تشكيل خواهد شد؛ ليكن تصور من اين است كه بيش از اين بايستي ما در كشور به رقم شركتهاي دانشبنيان اهتمام بورزيم. البته كميت و كيفيت آنها با هم ديده شود؛ كه حالا مسئله كيفيت، مسئله ديگري است.» با اين وجود با پايان دوره مصوب برنامه پنجم نه تنها به رقم مورد نظر اين برنامه در تأسيس شركتهاي دانشبنيان نرسيديم بلكه بر اساس گفته بهزاد سلطاني، رئيس صندوق نوآوري و شكوفايي در آذر ماه 94 تنها 1957 شركت دانشبنيان در كشور تأسيس شدهاند. وجود شركتهاي دانشبنيان به عنوان حلقههاي واسط ميان صنعت و دانشگاه ضامن عملياتي شدن طرحهاي دانشگاهي در محيطهاي صنعتي است و همافزايي دانش و ثروت را فراهم ميسازد به طوري كه يك شركت ميتواند با ارتباطگيري با بخشهاي متعدد از دانشگاهها مسير نامحدودي از پيشرفت و نوآوري را فراهم نمايد. شركتهايي از اين دست و ميزان موفقيت آنها در امريكا و كشورهاي اروپايي بسيار زياد هستند. UIDP يكي از اين دست مراكز است. UIDP مخفف عبارتUniversity- Industry Demonstration Partnership است كه ميتوان آن را به «جلوه مشاركت دانشگاه و صنعت» ترجمه نمود. UIDP كه از سال 2003 در سانفرانسيسكو به طور متمركز فعاليت خود را آغاز نمود اعلام ميكند هدف اصلي اين نهاد افزايش همكاري مشاركتي ميان دانشگاهها و صنعت در امريكا است. هسته اصلي اعضاي اين سازمان متشكل از كارشناسان دانشگاهي و صنعتي است كه با حمايت دانشگاههاي ملي شكل گرفته است. UIDP در طول فعاليت خود توانست بيش از 80 دانشگاه و شركت را سازماندهي نمايد و با برقراري شرايط مساعد زمينه بهرهبرداريهاي دوجانبه ميان دانش و صنعت را فراهم سازد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]