واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: در درياي روابط صيد نشويم
حميدرضا عسگري سرمقاله نویس روزنامه آفرینش در شماره امروز این روزنامه نوشت: حسن ارتباط و تعامل با كشورهاي دنيا براي هر ملت و دولتي مايه افتخار است كه در عرصه بين الملل به چهرهاي آشنا و تاثير گذار شناخته شوند. جداي از اين امر گسترش ارتباط با ديگر ملل دنيا، موجب آشنايي با دستاوردهاي مثبت فرهنگي و بهره برداري از تجربيات توسعه محور اقتصادي آنها ميگردد.
اما در روابط بين الملل، تعاملات سياسي جايگاه ويژهاي داشته و عوامل اقتصادي و فرهنگي در سايه آن قرار ميگيرند. البته اين ويژگيها جداي ازهم نيستند اما سرحلقه اصلي تعاملات خارجي به مناسبات سياسي اختصاص دارد. باتوجه به رويكرد تعامل محوري كه ازسوي دستگاه سياست خارجي كشورمان در پيش گرفته شده، شاهد افزايش مراودات سياسي با ساير كشورهاي جهان بودهايم، كه اين نشانهاي مثبت در خارج سازي كشور از انزواي تحميلي درچند سال گذشته است.
با قرارگرفتن پرونده هستهاي و مسئله سوريه در صدر مسائل بين المللي، نقش و جايگاه ايران بيش از پيش مورد توجه جهانيان قرار گرفته است. درگير بودن ايران در اين دو مسئله باتوجه به داشتن منافع مشترك با برخي كشورها و همسويي با آنها، سبب شكل گيري ائتلافهايي نانوشته درعرصه بين الملل گرديده است.
برسر پرونده هستهاي ايران، بسياري از رسانههاي خارجي و داخلي دراخبار و گزارشهاي خود به مذاكرات محرمانه هستهاي ميان ايران و آمريكا اشاره كردند و دستيابي به توافق ژنو را حاصل اين ديدارها دانستند. به طوري كه برخي متحدان آمريكا و درصدرآنها تلآويو مدعي ائتلاف مخفي ايران و آمريكا در پرونده هستهاي و برخي مشكلات منطقه شدند. جداي ازاينكه اين ادعاها صحت داشته يا نه، بايد به اين نكته اشاره كرد كه داشتن رابطه پنهان يا آشكار با قدرتهاي بزرگ جهاني نيازمند تعقلي ظريف ميباشد كه "ضمن صيد ماهي در دريا غرق نشويم!".
درمسئله سوريه نيز ايران به عنوان يكي از قدرتهاي صاحب نفوذ و تاثير گذار در تحولات اين كشور شناخته ميشود. ضمن اينكه منافع ايران درسوريه با خواستههاي دولت مسكو همسو شده است. اين اشتراك منافع ميان دمشق، تهران و مسكو با همراهي حزب الله لبنان و كشورعراق، موجب شكل گيري ائتلاف نانوشته ديگري درعرصه روابط بين الملل گرديده است. ناگفته نماند كه شكل گيري اين ائتلاف موجب جبهه بندي ميان غرب و حاميان سوريه گرديده است.
جداي از تحليل اوضاع سوريه، موضوع اصلي وارد شدن ايران به صحنه اصلي تحولات بين المللي مي باشد. چه در پرونده هستهاي و چه در مسئله سوريه، اين نگراني وجود دارد كه ايران درميان درياي خواستههاي قدرتهاي بزرگ دچار خسران شود.
درپرونده هستهاي بايد درنظرداشت كه غرب و شرق از تحريمهاي سنگين ايران، بيشترين منافع سياسي و اقتصادي را كسب كردهاند، لذا در حفظ و اجراي برجام بايد ملاحظات عقلاني را در رفتار ديپلماتيك لحاظ كرد تا مشكل هستهاي ايران دست مايه اهداف قدرتهاي بزرگ و ديگر كشورها قرار نگيرد.
درتحولات سوريه نيز بايد منطق ديپلماسي را در نزديكي با مسكو مدنظر قرار داشت. روسها به كرات نشان دادهاند كه قابل اعتماد نيستند و تنها برمحور منافع خود بازي ميكنند. افزايش سطح روابط و ديدارهاي مقامات عالي رتبه تهران و مسكو درطي چند وقت گذشته، نشان از آن دارد كه روسها پيگير منافع خود در كنار اين ارتباط با ايران هستند.
نتيجه آنكه افزايش سطح مراودات با سايركشورهاي دنيا امري پسنديده است، اما ضرورت تعقل و رويكرد منطقي درگسترش مناسبات با آنها ضرورتي است كه اگر به آن توجه نشود متضرراصلي ماجرا خواهيم بود. بايد درارتباط با قدرتهاي بزرگ همچون شومينهاي روشن برخورد كرد! نبايد زياد به آن نزديك شد كه خطر سوختگي مارا تهديد كند و نه زياد از آن دور شد كه دچار سرمازدگي و جمود شويم!
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۴ - ۲۶ تير ۱۳۹۵ - 16 July 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]