واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: سناریوهای انتخابات ریاست جمهوری 96
بخش زیادی از آنها تصمیم خود را مبنی بر تلاش برای یكدورهایكردن ریاستجمهوری روحانی گرفتهاند و ساز تخریب او را مدتهاست كوك كردهاند.
به گزارش نامه نیوز، این روزها از هر اصولگرایی كه سؤال میشود برنامه شما برای انتخابات آینده ریاستجمهوری چیست، فقط یك پاسخ شنیده میشود: «اصولگرایان هنوز برنامهای برای انتخابات آینده ندارند»، اگر هم جستهوگریخته كسی سخن از حمایت از روحانی بر زبان براند، دیگران در برابر چنین اظهار نظری موضعی سفتوسخت میگیرند و آن را «نظر شخصی» گوینده تفسیر میكنند. عبارت «برنامهنداشتن» كه از سوی اصولگرایان مطرح میشود، مفهومی دوپهلوست؛ آنها برنامه ندارند برای اینكه هنوز نتوانستهاند بر چهرهای كه مقبولیت و رأیآوری لازم را داشته باشد متمركز شوند يا به اين دليل برنامه ندارند كه گویا از ساخت چهره جدیدی هم ناامید شدهاند. یك تحلیلگر اصولگرا بهتازگي گفته بود: «کاندیداهایی که دارند، افرادی هستند که خیلی از آنها حداقل یک دوره شکست را تجربه کردهاند؛ آیا این افراد میتوانند دوباره وارد صحنه شوند؟ هنوز در میان اصولگرایان نتوانستهایم چهرهای را پدید بیاوریم که مانند احمدینژاد بتواند با افکار عمومی ارتباط قوی برقرار کند»؛ اما از منظری دیگر آنها برنامه دارند. بخش زیادی از آنها تصمیم خود را مبنی بر تلاش برای یكدورهایكردن ریاستجمهوری روحانی گرفتهاند و ساز تخریب او را مدتهاست كوك كردهاند.
مدل ٨٠ یا ٨٤
تا پیش از این، دو احتمال برای نحوه رویارویی اصولگرایان با انتخابات ریاستجمهوری سال آینده وجود داشت؛ مدل انتخابات سال٨٠ یا سال ٨٤. سال ٨٠، ناامید از بردن با هدف كاستن از آراي رقیب به میدان آمدند كه نتیجه معكوس شد؛ اما سال ٨٤ با یك چهره «نواصولگرا» و امیدوار با هدف بردن انتخابات به صحنه آمدند. نامزدهای شاخص اصولگرایان در انتخابات سال ٨٠، احمد توكلی و عبداله جاسبی بودند. همچنین علی شمخانی- وزیر وقت دفاع- كه تاحدی به اصولگرایان نزدیك شمرده میشد، نامزد شده بود. هدف این بود كه هریك از این نامزدها سهمی از كیك آراي خاتمی را بگیرند و او با رأی كمتری نسبت به ٧٦ رئیسجمهوری شود. یكی از تحلیلگران اصولگرا پیشبینی كرده بود اگر آراي احمد توكلی بیشتر شود؛ یعنی اولویت مردم به سمت اقتصاد میل كرده است. اگر آراي جاسبی بیشتر شود؛ یعنی میل به مدیریت علمی بیشتر است و اگر شمخانی رأی بیشتری كسب كند؛ یعنی در حوزه امنیت مردم دغدغههایی دارند. فاصله آراي مأخوذه مجموع نامزدهای اصولگرایان با رأی خاتمی آنقدر بود كه این تحلیلها را بیاثر كرد.
در سال ٨٤ اصولگرایان، ظاهرا به علت نرسیدن به اجماع باز هم با تعدد نامزد آمدند؛ اما در اصل آمده بودند بازی را ششدانگ ببرند. احمدینژاد نامزد در خفای اصولگرایان بود، انتخاب او نشان داد حمایتهای بزرگان و رسانههای اصولگرا در مدت شهرداری او و حتی سخنان دو سال قبل باهنر مبنی بر اینكه او را برای ریاستجمهوری در نظر گرفته بودند، بیراه نبود. همزمان با انتخابشدن او به عنوان شهردار تهران، سایت اصلاحطلب رویداد در مطلبی به نقل از منابع نزدیک به شوراهای هماهنگی نیروهای انقلاب نوشت: «برخی... میکوشند نظر مقامات کشور را به کاندیداتوری احمدینژاد، شهردار تهران، جلب کنند و افرادی نظیر علی لاریجانی، علیاکبر ولایتی و حسن روحانی را از عرصه خارج کنند». رویداد در ادامه نوشته بود: «طیف خاصی در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب درصدد است با اقدامات تبلیغی برای پیروزی احمدینژاد بر رقبای احتمالی [ریاستجمهوری] سرمایهگذاری کند».
اصولگرایان و مدل تلفیقی
هرچه به انتخابات سال آینده نزدیك میشویم، به نظر میرسد اصولگرایان به سمت تلفیقی از مدل سال ٨٠ و ٨٤ پیش میروند. آنها فقط برای كاستن از آراي روحانی نمیآیند؛ نشانهها میگوید آنها پرفشار و برای نخستینبار برای یكدورهایكردن ریاستجمهوری، با هدف حذف او میآیند؛ اما روش آنها برخلاف سال ٨٤ سلبی است نه ایجابی، زيرا چهره ندارند. با توجه به رأی مرزی روحانی در سال ٩٢، همین كه به اندازه كافی از مقبولیت او بكاهند كافی است و میتوانند امیدوار شوند یك اصولگرای معمولی به جای او بنشیند؛ اما یك نفر هست كه میتواند در ایجاد این فضا و شكاف به آنها كمك كند,١٠ ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری، اصولگرایان از شیوه ایجابی ناامید شدهاند و برای برندهشدن به روش سلبی روی آوردهاند. برای همین دو تاكتیك را در پیش گرفتهاند، تخریب برنده بالقوه انتخابات آینده؛ یعنی حسن روحانی، رئیسجمهوری فعلی و فضادادن به احمدینژاد برای بهرهگیری از بدنه حامی او در لحظه موعود. اینجاست كه حتی اگر همه چراغهای سبز را هم به احمدینژاد نشان دهند؛ اما در لحظه آخر او را منصرف یا رد صلاحیت كنند، ضرری نكردهاند. حذف احمدینژاد، لزوما به حذف صد دردرصدی آراي بدنه حامی او منجر نمیشود، بلكه بخش زیادی از آن میتواند وارد سبد یك اصولگرای دیگر شود. اصولگرایی كه از بعضی جهات به احمدینژاد شبیه و تا حدی حامی گفتمان شبهعدالت باشد؛ اما در اصل بهلحاظ تشكیلاتی و فردی توان رأیآوری ندارد. سایه احمدینژاد، آلترنانتیو خوبی، هم برای كاستن از آراي حسن روحانی است و هم برای داغكردن تنور انتخابات.
تحركات اخیر احمدینژاد، با وجود تكذیب نزدیكانش، عزم بازگشت را نوید میدهد و نشانههایی هم میتوان برایش یافت، مانند كاهش فاصله دفعات حضورش در فضای عمومی، سفرهای استانی و برخی گوشهوكنایهها به مخالفان؛ مانند جملهای كه در آمل گفته بود: «این ملت یک رودخانه عظیم و زلال است و در مسیر رودخانه کسی میآید از زیر چشم شهرداری و مأموران قسر درمیرود و چند کامیون زباله خالی میکند در این رودخانه. کسی نگاه کوتاهی داشته باشد فکر میکند اینجا فقط زباله است و فکر میکند اتفاقی افتاده اما باید توجه کرد این رودخانه عظیم تمام زبالهها را بهزودی کنار خواهد زد». انتصابات جدید در دفترش و با تأكید بر عنوان«دولت سابق» و رسانهایكردن آنها هم نشانه دیگری است.
از آن سو هم اصولگرایانی كه مدتی بود كناره گرفته بودند، بر رفتوآمدهای خود به دفتر احمدینژاد افزودهاند. خبرهایی كه از سوی برخی نزدیكان رئیس سابق دولت میرسد این را تأیید میكند؛ مثلا احمد خورشیدی، پدر داماد احمدینژاد كه زمانی هم بهشدت منتقد احمدینژاد شده بود، درباره این رفتوآمدها اخیرا گفته است: «خبرهایی هم ما شنیدهایم که ممکن است ارتباطاتهایی ایجاد شود؛ برای نمونه نمایندگان مجلسی که در این دوره نیستند، خیلی از آنها ارتباط دارند و بعضی از اصولگرایان که قبلا کمتر میآمدند، الان بیشتر ارتباط دارند؛ ولی این را بگویم که افراد اثرگذار اصولگرا پیشقدم این موضوع شدند».عبدالرضا داوری، فعال رسانهای نزدیك به احمدینژاد چند وقت قبل گفته بود عملكرد حسن روحانی، ستاد انتخاباتی احمدینژاد است! اینجاست كه جمعی از اصولگرایان با حامیان احمدینژاد در یك نقطه به اشتراك میرسند؛ حذف حسن روحانی از انتخابات آینده. حالا هرچه از عملكرد روحانی و تصمیماتش تصویر میشود، منفیتر نشان داده شود، هر دو جریان به هدف خود رسیدهاند. اصولگرایان دولت را تخریب میكنند و حامیان احمدینژاد بدنه اجتماعی را آماده رأیدهی به رقیب. بدنهای كه به آرمان عدالت حساس است و یكبار سال ٨٤ به امید رسیدن به آن به احمدینژاد رأی داد، اما در نهایت با دولتی روبه رو شد كه بزرگترین حجم بیقانونی و اختلاس در تاریخ دولتهای ایران در آن صورت گرفت. این بازی میتواند یكبار دیگر هم تكرار شود. اصولگرایان مخالف دولت كه نتوانستهاند از ماجرای مخالفت با برجام نمدی برای كلاه خود ببافند و فضایی علیه دولت ایجاد كنند، با دامنزدن به ماجرای فیشهای حقوقی نامتعارف و تحریك احساسات عمومی سعیای دوباره در بازنمایی دوگانه غنی و فقیر، اشرافیتخواهی و عدالتطلبی دارند تا به این شكل از میزان مقبولیت دولت روحانی بكاهند. دقیقا برای همین است كه ماجرای فیشهای حقوقی نامتعارف از رسانههایی كلید خورد كه بر سر ماجرای اختلاس سههزارمیلیاردی یا سكوت كرده بودند یا مانند یك خبر عادی، تمایلی به موجسازی و موجسواری روی آن نشان نداند!
منبع: روزنامه شرق
۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]