واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پپه اسکوبارراحت سرجایتان بنشینید و از یک فیلم مهیج نفتی لذت ببرید!
عربستان سعودی می گوید که در حال افزایش دادن تولید خود به 12 میلیون بشکه در روز است. این حرف بسیار جای بحث دارد. قیمت ها همچنان درحال بالا رفتن است و این یعنی که هیچ کس حرف آنها را باور نمی کند.
به نظر می سد این ضرب المثل معروف که «همه کس همه چیز را نمی داند» کاملا درمورد اغتشاش و تب و تاب فعلی حاکم بر بازار نفت مصداق داشته باشد. بنابراین در تلاش برای شفاف کردن اینکه اقتصاد نفتی جهان رو به کدام سو دارد، بیایید در «منازعه چند تحلیلگر نفتی» درگیر شویم. اتکا بر گفته های این تحلیلگران نفتی ضرورتا به این معنا نیست که به پاسخ های سر راستی دست پیدا خواهید کرد، بلکه با کمی خوش شانسی تنها پرتوی از نور را مشاهده خواهید کرد. عربستان سعودی می گوید که در حال افزایش دادن تولید خود به 12 میلیون بشکه در روز است. این حرف بسیار جای بحث دارد. روسیه می گوید که می تواند تولید نفت خود را به 13 میلیون بشکه در روز افزایش دهد. تحلیلگر نفتی شماره یک در اینجا وسط می آید و می گوید: «هر دو دارند بلوف می زنند. قیمت ها همچنان درحال بالا رفتن است و این یعنی که هیچ کس حرف آنها را باور نمی کند.» تحلیلگر نفتی شماره دو می گوید: «قیمت نفت به این دلیل بالا رفته که حدود 10 هزار تن از کارگران نفتی کویت دست به اعتصاب زده اند و در نتیجه روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت این کشور از بازار خارج شده است و تولید آنها به 3 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. اکنون این کارگران دوباره بر سر کار برگشته اند. با این حال قیمت نفت همچنان در حال افزایش است.» من چندی پیش توضیح دادم که حتی با وجود فشار شدید واشنگتن بر عربستان برای پایین نگه داشتن قیمت نفت، چگونه قیمت ها دوباره به بیشتر از 40 دلار در هر بشکه رسیده است. در آن موقع تحلیلگر نفتی شماره سه در جواب من گفته بود: «دلیل این اتفاق این بود که تعادل عرضه و تقاضای نفت در حال بر هم خوردن است.» اما همان زمان تحلیلگر نفتی شماره چهار با نگرشی کاملا متفاوت وسط آمد؛ اینکه تمام این مسائل به زمانی مربوط می شود (نوامبر 2011) که من در درتهران بودم و قیمت نفت به 100 دلار در هر بشکه نزدیک شده بود. من پیش بینی کرده بودم که بهای نفت به بشکه ای 45 تا 50 دلار خواهد رسید. سعودی ها از این قیمت حمایت کردند و اگرچه سرمایه فراوانی برای این کار با هزینه های بالا داشتند، اما ظرفیت انبارگری محدود است. تحلیلگر شماره چهار بر این اساس افزوده بود که: «بازار نفت در حال فروریزی است و تنها به دلیل عملیات حمایتی عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس این قیمت ها باقی مانده که اکنون در حال فروپاشی است.» همانطور که پیش بینی می شد تحلیلگر نفتی شماره پنج با اذعان به این که پیش بینی روز به روز قیمت ها چقدر دشوار است، گفت تنها راه برای فهمیدن اینکه چه اتفاقی دارد می افتد مشاهده از طریق ماهواره یا نظارت سطحی نفتکش هایی است که از هر کشور صادر کننده خارج می شوند - با این فرض که آنها پر هستند- و کنترل کردن اسامی آنها برای فهمیدن ظرفیت آنها و سپس محاسبه اینکه برای هر صادر کننده چقدر نفت باقی می ماند. در غیر این صورت هر حرف دیگری بی معناست. موسساتی هستند که این کار را انجام می دهند که هزینه آن سالانه حدود 300 هزار دلار است. تحلیلگر نفتی شماره شش با دیدگاهی متفاوت وارد بحث شد و توضیح داد که در اواسط سال 2014 چه اتفاقی افتاد: «قیمت نفت بدون هیچ افزایش محسوسی در تولید شروع کرد به بالا رفتن. تنها استنباط موجود این است که مازادها در خلیج فارس – یعنی تنها جایی که مازاد وجود داشت- از سوی کشورهای خلیج فارس و به دستور واشنگتن در بازار دامپینگ شد. اقدامی که از نظر ژئوپلتیک، با قیام در اوکراین به عنوان واکنشی نسبت به نقش روسیه در افغانستان تناسب داشت.» اگر اجماعی در میان تحلیلگران نفتی باشد، این است که عربستان در حال آزار دیدن است. تحلیلگر نفتی شماره هفت که «بازارها را زیر نظر گرفته بود، به این نتیجه رسید که مقدار زیادی از این ایستایی ناشی از تلاش ایران برای وارد شدن به بازار است. کشورهای خلیج فارس تلاش داشتند تا حد ممکن جلوی این کار را بگیرند و شروع کردند به فشردن گلوی ایران. با این حال به طور کلی من وضعیت را رو به وخامت نمی بینم. چنین کاهش شدیدی در قیمت ها تولید را پایین نگه می دارد. میزان مازادها بیشتر از حدود 5 درصد بازار نیست نه مثل سال 1985 که این مقدار20 درصد تولید بود. در چنین وضعیتی انجام محاسبات دقیق کار دشواری است، به همین دلیل است که تاجر معروف پیشین گلدمن ساچز به شکل گسترده در حال خریداری نیست.» گیج شده اید؟ باید هم بشوید. چون اکنون یک متغیر دیگر نیز وارد کار می شود؛ افزایش تقاضای بنزین درآمریکا. تحلیلگر نفتی شماره هشت به این مسئله می پردازد و می گوید: «من انتظار این وضعیت را در سه ماهه سوم داشتم نه الان. ما در آن موقع باید به 50 تا 60 دلار در هر بشکه می رسیدیم. مسائل بنیادین همیشه در انتها مانع از کار می شوند.» بنابراین به نظر می رسید که یک سناریوی معتبر این باشد که بازار نفت خام کاملا اشباع نیست و قیمت هر بشکه نفت به زودی بالا می رود. و درست در این میان ما با شرکت ملی نفت چین رو به رو می شویم که یک بازی را برای آنکه به یک سهامدار بزرگ روسنفت تبدیل شود ترتیب می دهد؛ بزرگ ترین تولید کننده نفت روسیه که قصد دارد 19.5 درصد سهامش را به فروش برساند. همانطور که پیش بینی می شد تحلیلگران آمریکایی به نظر نمی رسید فهمیده باشند که چرا روسنفت ممکن است به یک شرکت تحت تملک روس ها / چینی ها تبدیل شود. وقتی که قیمت ها پایین است، این هیچ ربطی به فروش دارایی های نفتی ندارد؛ به هر روی خرید سهام روسنفت کار خوبی است. مسئله به تحکیم رابطه راهبردی روسیه و چین از جنبه انرژی/ مالی مربوط می شود؛ از معاملات 300 میلیارد دلاری گازی که در سال 2014 منعقد شد تا رابطه نزدیک بازارهای سهام مسکو و شانگهای. به عبارت روشن تر تمام این حرکات پیچیده، دلار آمریکا را بیشتر به حاشیه می راند. نفت در این معادله پیچیده تنها یک جزء محسوب می شود. برای مثال وزیر توسعه اقتصادی در مسکو با دو فرضیه اساسی کار می کند: بهترین حالت بشکه ای 40 دلار است و بدترین حالت بشکه ای 25 دلار. این وزارتخانه خود را برای هر دو حالت آماده کرده است. اکنون نوبت می رسد به اینکه چه چیزی می تواند یک «تغییردهنده بالقوه بازی» باشد؛ دورنمای آل سعود نسبت به یک اقصاد پسا نفتی. این ها مسائل اساسی هستند، همانطور که شاهزاده جنگجو محمد بن سلمان 30 ساله، به راه اندازنده جنگ- غیرقانونی- در یمن که «تلفات جانبی» سنگینی به جا گذاشته، اعلام کرده است. قدرت عربستان سعودی از حاکمیت آن بر مکه و مدینه و عمق استراتژیک اعراب و مسلمانان ناشی می شود؛ این مسئله برای تجارت جهانی امری محوری است، با 30 درصد نفتی که از دریای سرخ و خلیج فارس عبور می کند، از منظر سعودی ها آینده در ایجاد یک صندوق ثروت ملی دو تریلیون دلاری نهفته که از فروش 5 درصد سهام آرامکو، شرکت نفتی شماره یک روی زمین حاصل می شود. ولی ما با این دورنما مشکلی داریم. فرض کنید که بخشی از ارزش آرامکو دو تریلیون دلار باشد و این پول به تمامی در جای جای غرب سرمایه گذاری شود، به این ترتیب عربستان سعودی می تواند حدود 100 میلیارد دلار در هر سال به دست آورد. در واقع مقدار زیادی نیست، تنها یک ششم تولید ناخالص داخلی عربستان در سال 2015 را شامل می شود ( با 653 میلیارد دلار که 70 درصد آن از محل صادرات نفتی به دست می آید). در حداقلی ترین حالت این نقشه، عربستان سعودی را به یک اقتصاد پسانفتی قابل دوام نخواهد رساند. انگار که این کافی نباشد، این سلطان نفتی هم اکنون در دو جنگ پر هزینه سرمایه گذاری کرده – در یمن (مستقیما) و در سوریه (غیرمستقیم)-. بعلاوه آل سعود همچنان به خرید تسلیحات به شدت گران قیمت از آمریکا، انگلیس و فرانسه ادامه می دهد، انگار که هیچ فردایی وجود ندارد. به تحلیلگران نفتی خودمان بازگردیم. تحلیلگر نفتی شماره هشت می گوید که سعودی ها تحت حاکمیت شاهزاده جنگجو مرتکب اشتباه بزرگی شده اند: «آنها اکنون روس ها و آمریکایی ها را به دشمنی با خود برانگیخته اند. همچنین او معتقد است که آنها موشک های مسلح به مواد هسته ای را از پاکستان دریافت کرده اند و آمریکا نمی تواند بر سر این موضوع با آنها مصالحه کند.» از سوی دیگر مسکو خواهان روابط دوستانه ای با ریاض است، اما این تصور در بین روس ها وجود دارد که عربستان در دوحه خیانت کرده است (کاهش تولید نفت قطعی شده بود تا اینکه شاهزاده جنگجو درست روز امضای توافق بازی را به هم زد.) مسئله ای که ما را به نظرات تحلیلگر نفتی شماره 9 می رساند: «زخم خود خواسته کاهش قیمت نفت از سوی سعودی ها برای تصاحب سهم بیشتر بازار، کار احمقانه ای است. اکنون زمان آن است که از تصفیه و فروش نفت خودداری شود و منتظر سه برابر شدن ظرفیت اقتصاد چین با اجرای طرح کمربند و راه آنها بمانیم. تقاضا ظرف پنج تا ده سال هنگفت خواهد شد و قیمت نفت به بشکه ای حدود 200 دلار خواهد رسید.» بنابراین در پایان نمایش مهیچ نفتی، همه چیز تماما به چین مربوط می شود: پکن باید کل انرژی مورد نیازش را به منظور ادامه و تکمیل راه های ابریشم جدید خود خریداری کند. در همین حال آل سعود با گزینه نامطبوعی روبه روست. طرح «اقتصاد پسانفتی» آن ناکام خواهد ماند، همانطور که پیش از آن طرح دیگران نیز ناکام مانده است. شاهزاده جنگجو باید تصمیم بگیرد که متحد کدام یک از ابرقدرت ها باشد. اگر فکر می کند که می تواند خودش به تنهایی در این کار شاق موفق شود، شغل یک راننده تاکسی در لندن در انتظار اوست. البته اگر بتواند سالم و یک تکه خود را به فرودگاه هیترو برساند. نوشته: پپه اسکوبار[1] ترجمه: هادی سعادت منبع: https://www.rt.com/op-edge/341107-saudi-arabia-oil-wars/#.VyI2k0b4Ln4.facebook [1] . Pepe Escobarتحلیلگر ژئولتیک مستقل و روزنامه نگار که با رسانه های گوناگونی همکاری دارد انتهای متن/
95/02/28 :: 00:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]