واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: خانهات ای دوست کجاست؟
سالها پیش ژان لوک گدار درباره کیارستمی گفته بود: "سینما با دیوید وارک گریفیث آغاز میشود و با کیارستمی پایان مییابد" و امروز شاید سینما پایان یافته است.
علی طلوعی: «من فقط یک فیلمساز دیگر شبیه خودم سراغ دارم ، او هم عباس کیا رستمی است که هیچ وقت فیلم بد نساخته.» اینها سخنان ناصر تقوایی، کارگردان نام آشنای کشورمان در مورد عباس کیارستمی است.
کیارستمی نقاشی خوانده بود، خودش می گفت عاشق نقاشی بودم و اتفاقی فیلمساز شدم. با بهمن فرمان آرا، مرتضی ممیز و آیدین آغداشلو در محله قلهک در یک دبیرستان بودند. فیلمسازی را در سال 49 آغاز کرد . تا پیش از آن مدتی کارهای تبلیغاتی نظیر طراحی پوستر می کرد. نان و کوچه ، تجربه و مسافر از اولین فیلم های او بودند. کیارستمی مدتی به ساخت فیلمهای کوتاه و مستند پرداخت و سینمای داستانی را تجربه کرد.
سال ۱۳۶۵ که «خانه دوست کجاست» را ساخت٬ شهرتش جهانی شد و دروازه جشنوارههای گوناگون به رویش باز شد. این فیلم راهگشای دو فیلم دیگر او یعنی «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» در جشنوارههای جهانی شد . چندین جایزه معتبر برای این سه فیلم به دست آورد تا اینکه در سال 76 با فیلم طعم گیلاس توانست برای اولین بار نخل طلا را برای سینمای ایران به ارمغان بیاورد. بعد از آن سال کیارستمی سه بار دیگر هم برای فیلمهای ده٬ کپی برابر اصل و مثل یک عاشق، نامزد این جایزه شد.
حالا دیگر کیا رستمی فیلم هایی در خارج از ایران و با زبانی غیر از فارسی می ساخت ، چرا که معتقد بود زبان سینما زبانی جهانی است. کپی برابر اصل و مثل یک عاشق از جمله همین فیلم ها هستند.
بسیاری از فیلمهایش در فضای بین سینمای مستند و داستانی پیش میرفت. با این حال خودش قائل به مرزبندی میان سینمای مستند و داستانی نبود و میگفت که همه اینسالها تلاشش این بوده که همان "مرز باریک میان مستند و داستانی" را هم از میان بردارد.
کیارستمی در واقع تلاش می کرد روی خطی میان سینمای مستند و سینمای داستانی گام بردارد آنچنان که این خط را نامرئی جلوه دهد، این کار را کارگردانان موج نو در فرانسه پیش از او انجام داده و شکست خورده بودند و به همین خاطر بود که کیارستمی در مجامع بین المللی تا این حد سرشناس بود. اینکه در دهه نود در دو رای گیری مختلف به عنوان اثرگذارترین و مهم ترین فیلمساز همان دهه انتخاب شد و یا اینکه در سال 2006 از سوی گاردین مهم ترین کارگردان غیر آمریکایی زنده لقب گرفت نشان از تاثیر او بر سینمای زمان خود دارد.
کیارستمی در بسیاری از جشنوارههای فیلم به عنوان داور حضور داشت که میتوان از جشنواره فیلم کن در سالهای ۱۹۹۳، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵ به عنوان برجستهترین آنها یاد کرد. همچنین در سال ۲۰۰۵ سرپرست داوران در بخش دوربین طلایی جشنواره فیلم کن بود. همین چند روز قبل بود که آکادمی اسکار از او دعوت کرده بود تا در کنار دیگر اعضای جدید آکادمی برای سال ۲۰۱۶، به این مجموعه بپیوندد.
او علاوه بر فیلمسازی در زمینههای دیگری هنری نیز فعال بود و تجربیاتی در عکاسی٬ چیدمان٬ شعر و کارگردانی اپرا داشت. نمایشگاههای مختلف عکس و چیدمان در ایران و چندین کشور دیگر برگزار کرد و اپرایی از موتزارت را روی صحنه برد.
او کار سینماگر را با مسابقه فوتبال مقایسه می کرد و می گفت که در این دو عرصه تردید یا تصمیم فوری نقش زیادی دارد. "یک تیم فوتبال فرصت دارد که ظرف نود دقیقه تمام مهارتها و تواناییهای خود را نشان دهد. در فیلمسازی هم همین طور است و چه بسا سینماگر نمیتواند در تمام کارهای خود به یکسان مهارت نشان دهد."
به گفته نزدیکانش با آنکه در ماههای پیش از عمل جراحی از نظر جسمانی شرایط مساعدی نداشت٬ اما همچنان مشغول فعالیت و در سفر بود.
درباره کیارستمی شاید همین یک جمله بس باشد که ژان لوک گدار گفته بود: "سینما با دیوید وارک گریفیث آغاز میشود و با کیارستمی پایان مییابد". و امروز شاید سینما پایان یافته است.
کیارستمی عصر روز گذشته درحالی که به خواست خودش به فرانسه منتقل شده بود در بیمارستانی در پاریس درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی
مطالب مرتبط
عباس کیارستمی درگذشت
درخشش ایران در «کن» از نگاه زیباکلام
نگاه روزنامه اصولگرا به موفقیت فرهادی
۱۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]