تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816970466




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهر شب و داستان کارتن‌ خواب‌ ها


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
شهر شب و داستان کارتن‌ خواب‌ ها




مرتضی ۲۳ ساله است، نه از آن ۲۳ ساله‌هایی که سرشان توی گوشی موبایل است و بیشتر وقتشان در فضای مجازی می گذرد، برعکس شهر شب در ایستگاه «بی آر تی» کاملا واقعی است.





خبرگزاری مهر: مرتضی مسئول کنترل بلیت شیفت شب ایستگاه بی آر تی است، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی که با هزار امید از یکی از شهرهای لرستان برای ادامه تحصیل به پایتخت آمده و حالا امیدهایش را لابلای نگاههای عابران خسته شب می جوید و به خود دلداری می دهد که: «این خودش یک جور روانشناسی است و ارتباط با مردم شب، درس‌های زیادی دارد برای آموختن»

روزی که به تهران آمد و قدم در دانشکده روانشناسی زیر پل گیشا گذاشت هرگز فکر نمی‌کرد برای گذران زندگی مجبور به کار در شیفت شب شود اما هزینه های زندگی در پایتخت دیر یا زود او را ناچار از پذیرفتن کاری کرد که حالا رمق او را گرفته است. می گوید ماهی ۵۰۰ هزار تومان اجاره خانه می دهم و اگر یک ماه کار نداشته باشم باید بساطم را جمع کنم، درس و زندگی را تعطیل کنم و به شهرستان برگردم.

حق مریض شدن ندارم

شبی ۴۰ هزار تومان حقوق می گیرد که اگر تمامی شب‌های ماه را سر کار حاضر شود رقمی حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دریافتی دارد. بیمه و مرخصی ندارد پس حق بیمار شدن هم ندارد، اما امتحانات پایان ترم شوخی بردار نیست: «چند روز اول امتحانات کتاب و جزوه را می آوردم داخل ایستگاه می خواندم اما دیدم نمی شود، هم بازدهی نداشت و هم بازرسان ایراد می گرفتند. روز امتحان هم به علت شب بیداری کسل و عصبی بودم به همین دلیل چند روزی مرخصی گرفتم تا امتحاناتم تمام شود. تمام شب‌های مرخصی از حقوقم کم شد»

می‌گوید: شهرداری به شرکت پیمانکار برای هر نیروی شرکتی دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان پرداخت می کند اما پیمانکار از بیمه کردن پرسنل خودداری می کند، یک میلیون و ۲۰۰ حقوق می دهد و مابقی مشخص نیست به کجا می رود. جریمه ها هم جای خودش، اگر کسی بدون بلیت سوار اتوبوس شود ۱۲۰ هزار تومان از حقوق ما کسر می شود. نیروهای شهرداری یا پیمانکار با لباس شخصی می آیند و خودشان را جای مسافر جا می زنند، بلیت نمی دهند و اگر مانع ورود آنها نشویم بلافاصله کد و مشخصات ما را یادداشت می کنند و ترس از کسر شدن حقوق باعث درگیری ما با مردم می شود در حالی که ما توان مقابله با افراد معتاد یا کارتن خوابی که بدون بلیت سوار می شوند را نداریم.

حقوق یک ماهم درآمد یک ساعت آقایان است

افطار کرده و نکرده کیف کوچکش را بر می‌دارد و به دل شب می زند. حساب کتاب می کند و به این نتیجه می رسد که با وجود کار سخت در شبهای بی ستاره تهران، حقوق یک ماهش، کسری از حقوق یک ساعت برخی مدیران با فیشهای نجومی است. با این حال توقع زیادی ندارد و می گوید: «می خواهم ازدواج کنم اما با این کار نمی شود. امشب سر کارم فردا شب مشخص نیست کجا هستم. این‌طوری کسی به آدم زن نمی دهد. تازه اگر ازدواج کنم نمی توانم شیفت شب باشم و تکلیف درس و دانشگاهم چه می شود؟» وقتی به او می گوییم ۲۳ سال شاید برای ازدواج زود باشد پاسخ می دهد:«بسیاری از دوستانم در سنین پایین تر ازدواج کرده و حتی بچه دار شده اند. سمت ما (استان لرستان) زود ازدواج می کنند و من هم به هوای درس تا الان صبر کرده ام. معتقدم جوانان از ازدواج فراری نیستند بلکه شرایط تشکیل زندگی بسیار سخت شده است و جوانان در میان سیل مشکلات تنها مانده اند.»

همین حالا هم درس و دانشگاهش تحت تاثیر کار شبانه قرار گرفته است. شاگرد اول دوره لیسانس دانشگاه لرستان و رئیس انجمن علمی روانشناسی حالا فقط به تمام شدن پایان نامه فکر می کند و گرفتن مدرک که مبادا پایان نامه اش دیر شود و جریمه نقدی بخورد. کار در رشته تخصصی را هم موکول کرده است به بعد از گرفتن مدرک:«هزینه های درس را باید از جایی تامین کنم. چند مورد پیشنهاد کار در مراکز آموزشی کودکان استثنایی شده است اما حقوقش از اینجا هم کمتر است.

شهر شب در دست معتادان و کارتن خواب‌ها

شب از نیمه گذشته و با تابوت سیاهش در چشمان مرتضی چمباتمه زده است. با تجربه ای که از کار در شیفت شب اندوخته است. حالا به خوبی تشخیص می دهد که چه کسی مامور شهرداری است و کدامیک شخص نیازمند و درمانده ای است که پول تهیه بلیت هم ندارد. یکی دو نفر را بدون بلیت سوار اتوبوس می کند. به ظاهر کارگرانی هستند که به نان شب خود محتاجند ...و نیازمند حال نیازمند را درک می کند:«مسافران شب آدمهای متفاوتی هستند. از ساعت ۱۰ شب تا حدود ۱۲ مسافران، بیشتر کارگرانی هستند که برای یک لقمه بیشتر مجبورند دو شیفت کار کنند و نصف شب تن خسته شان را به خانه برسانند تا بعد از چند ساعتی استراحت صبح فردا خود را برای یک روز کاری سخت دیگر آماده کنند.

ضایعات جمع کن ها هم بیشتر در همین ساعات پیدایشان می شود. اما از ساعت ۱ شب تا طلوع آفتاب شهر در دست معتادان و کارتن خوابها است. تابستانها کمتر می شوند اما زمستانها چون جایی برای خواب ندارند، ایستگاه بی آر تی و اتوبوس بهترین پناهگاهشان است. در گذشته اول خط سوار می شدند و آخر خط که می شد سر و ته می کردند توی یک اتوبوس دیگر تا صبح چندین بار اول تا آخر مسیر را می پیمودند اما الان کارشان سخت شده است.

دیگر از اتوبوسهای دوکابین با صندلیهای گرم و نرم در شیفت شب خبری نیست. اتوبوسرانی از اتوبوسهای تک کابین با صندلیهای پلاستیکی در شیفت شب استفاده می کند و از طرفی با دیر به دیر شدن سر فاصله حرکت، ازدحام در اتوبوسها بیشتر شده و معتادان و کارتن خوابها جایی برای استراحت پیدا نمی کنند.

جدیت ماموران در پایانه ها هم باعث شده که معتادان به اجبار از ایستگاههای میان راهی استفاده کنند که در این ایستگاهها معمولا صندلی برای نشستن گیرشان نمی آید.

این مسیر به آزادی نمی‌رسد

مرتضی به گرفتاریهای مردم پیرامون اتوبوسهای بی آرتی اشاره می کند:«هر روز یک سیستم دریافت بلیت را ایجاد می کنند. تا یکماه پیش کسانی که بلیت الکترونیک نداشتند می توانستد پول نقد بدهند اما دیگر اجازه نداریم پول بگیریم. البته دستگاههایی برای شارژ بلیت تعبیه است اما برخی از مسافران اصلا بلیت الکترونیک ندارند مخصوصا شبها که امکان تهیه بلیت هم نیست شهروندان به مشکل بر می خورند. از طرفی وقتی ایستگاه های رفت و برگشت مسیر از هم جدا شد مشکل مردم دو چندان شد، بسیاری کارت می زنند و وارد ایستگاه می شوند تازه می فهمند که اشتباه کرده اند و هزینه بلیت از جیبشان می رود. بنابراین باید مدام به مسافران تذکر بدهیم که این مسیر به آزادی نمی رود.»

بسته غذای سحری اش را آن پشت و پسله ها جابجا می کند. ناخنکی به محتویات آن می زند و طوری که بقیه متوجه نشوند آن را در جای خودش مخفی می کند. هوا گرگ و میش است و مرتضی ساعتش را با ساعت برج کنار میدان تنظیم می کند که مبادا دیر بشود و به کلاس زبان صبحش نرسد.







تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن