محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845113057
حقوق آیت الله بهشتی چقدر بود؟ - پایگاه خبری تحلیلی موج رسا
واضح آرشیو وب فارسی:موج رسا: همسر آیت الله بهشتی گفت: او حتی یک ریال از دادگستری حقوق نگرفت. می گفت وقتی این همه آدم مستضعف داریم، روا نیست که من از دادگستری حقوق بگیرم. فقط با حقوق بازنشستگی که 5500 تومان بود زندگی می کردیم.به گزارش موج رسا , به نقل از خبرگزاری فارس، آیت الله بهشتی در آئینه خاطرات همسرش مرحومه عزت الشریعه مدرس مطلق آمده است. او (آیت الله بهشتی) بسیار مهربان بود. با من که همسرش بودم مثل یک پدر رفتار می کرد. از بس که مهربان بود و خوش اخلاق، همیشه احساس می کردم با پدرم روبه رو هستم. در مدت 29 سال زندگی مشترک حتی یک بار کاری نکرد که من از او دلخور شوم. بچه هایش هم همین طور. با همه رفیق بود. یک بار نشد سر بچه ها داد بزند. همنشینی با او واقعاً لذت بخش بود. همیشه وقتی دور هم جمع می شدیم، درباره خدا و پیامبر و ائمه صحبت می کرد. هیچ وقت نشد که از دست او کوچک ترین ناراحتی داشته باشیم. *** زندگی ما کاملاً طلبگی بود. او 25ساله و من 14 ساله بودم که با هم ازدواج کردیم و بعد از سه ماه از اصفهان به قم آمدیم. دوازده سال در قم بودیم و صاحب 3 فرزند شدیم. موقعی که امام را به ترکیه تبعید کردند، ما را هم بدون حقوق و چیزی به تهران تبعید کردند. یک سال و نیم در تهران بودیم و خیلی رنج کشیدیم. در طول 12 سالی که در قم بودیم، از خودمان خانه نداشتیم و یکی دو اتاق را اجاره می کردیم و زندگیمان زندگی ساده طلبگی بود و در آن کوچک ترین تشریفاتی به چشم نمی خورد. آیت الله بهشتی یک ریال از دادگستری حقوق نگرفت در آمدش هرچه که بود متعلق به خانواده بود. هیچ وقت بگیرید و ببندید در زندگی نداشت و می گفت همه درآمدم متعلق به شماست. او حتی یک ریال از دادگستری حقوق نگرفت و از آنجا پشیزی به خانه نیاورد. می گفت وقتی این همه آدم مستضعف داریم، روا نیست که من از دادگستری حقوق بگیرم. شما باید بدانید که زندگیتان باید با همین حقوق بازنشستگی من بگذرد. او ماهی 5500 تومان حقوق می گرفت که خرج خانواده، پسرش، خانواده دامادش و خرجهای دیگر را با همان می داد. یک شب لامپ خانه سوخته بود و من به مغازه های اطراف سر زدم و پیدا نکردم. زنگ زدم دادگستری که «آقا! از فروشگاه آنجا لامپ بخرید و بیاورید.» جواب داد، «هرگز! خدا نکند که من چنین کاری بکنم. شما عجالتاً شمع روشن کنید تا ببینم چه می کنم.» این قدر احتیاط می کرد. او از دروغ و غیبت و صفات رذیله نفرت داشت. الگوی به تمام معنی بود، چه در جامعه و چه در خانواده. ما کوچک ترین چیزی از ایشان ندیدیم که ناراحتمان کند. او در بحث خانواده، جز به راحتی من و فرزندانش فکر نمی کرد و می گفت حاضر نیستم به خاطر موقعیت اجتماعی خودم و حرف مردم، از رفاه و آسودگی خانواده ام بزنم. اگر کسی از من توقع دارد گذشت و ایثار کنم، از حق خودم می گذرم، اما مراعات خواست خانواده در حد مقدورات، خلاف شرع نیست. *** منزلمان را با سلیقه خودش و کمترین هزینه ساخت. او به جای اینکه از سنگ استفاده کند، به کارگران گفت که دیوارها را با سیمان قرمز و سفید و به صورت متناوب به شکل لوزی درست کنند که از دور بسیار زیباتر از سنگ بود، به همین دلیل خیلی ها می گفتند که اینها خانه شان تشریفاتی است، در حالی که در واقع مصالحی که به کار برده بودیم سیمان ساده بود، منتهی آقای بهشتی آدم بسیار باسلیقه و با ذوقی بود و توانست با حداقل هزینه، زیباترین نماها را طراحی و اجرا کند. او همین سلیقه را در رنگ آمیزی خانه هم به کار می برد. آیت الله بهشتی خیلی رعایت حال مرا می کرد او خیلی رعایت حال مرا می کرد. اوایل انقلاب یک وقت می شد که به خاطر تراکم کارها، مهمانانی سرزده به خانه ما می آمدند. در این گونه موارد، سر راه برای مهمانها غذای آماده می گرفت که من به زحمت نیفتم. به رغم خستگی زیاد، همیشه شاداب و سرحال وارد خانه می شد، اول با من و بعد با همه بچه ها احوالپرسی می کرد و بعد از من می پرسید، «امروز چه کردید؟ مشکلی پیش نیامد؟ کمکی از دستم برمی آید؟ بچه ها در کارهای خانه کمکتان کرده اند؟» بعد هم می گفتند، «بچه ها که هستند. بدهید کارها را تا جایی که می توانند انجام بدهند. شما خودتان را به زحمت نیندازید.» او دائماً به بچه ها توصیه می کرد که رعایت حال مرا بکنند و درکارها کمکم کنند که به زحمت نیفتم. بعد از انقلاب و پس از شروع ترورها، اتاقی را در منزل برای محافظان در نظر گرفته بودیم و تهیه غذای آنها به عهده ما بود. او بلافاصله خانمی را برای کمک استخدام کرد تا به من فشاری وارد نشود. هر وقت هم مریض می شدم، همه کارهایش را خودش انجام می داد و از من پرستاری می کرد و حتی گاهی غذا هم می پخت. او واقعاً انسان آزادمنش و منصفی بود و اصولاً حرف و عملش یکی بود. یک بار من از ارث پدری فرشی خریدم و آقای بهشتی هیچ حرفی به من نزدند، هر چند اعتقاد داشتند که زندگیشان نباید از مرز طلبگی خارج شود، اما این را برای خود تجویز می کردند و من کاملاً آزاد بودم با ایشان همکاری کنم یا نکنم. در هر حال، بعد از چند ماه از خرید فرش پشیمان شدم و آن را فروختم. آیت الله بهشتی هر ماه ده درصد حقوقش را به من می داد هرگز به یاد ندارم حتی یک کلمه تحقیرآمیز به من گفته باشد. او هر ماه ده درصد حقوقش را به من می داد و می گفت، «خانم! این غیر از خارج خانه است و به شما تعلق دارد. هر جور که دوست دارید خرج کنید.» او می دانست که من به بسیاری از امور مقید هستم و ممکن است بعضی از چیزهایی را که می خواهم، از خرج خانه نخرم و به همین دلیل این پول را در اختیار شخص من قرار می داد. هرگز نشد که قبل از من به سراغ بچه ها برود. او همیشه وقتی وارد خانه می شد، اول احوال مرا می پرسید و سپس با دیگران صحبت می کرد. تلاش آیت الله طالقانی برای قبول شدن همسرش در آزمون رانندگی اصرار عجیبی داشت که من درس بخوانم و برایم وقت می گذاشت و در یادگیری درسها کمکم می کرد تا آماده شرکت در امتحانات بشوم. بعد هم به علیرضا گفت که به من رانندگی یاد بدهد. نوبت به امتحان کتبی رانندگی هم که رسید، تستهای چهار جوابی را با من کار کرد که قبول بشوم. آیت الله بهشتی اصرار داشت هر هفته به پیاده روی بروم او به من اختیارات زیادی داده بود و حتی موقعی که می دید زیاد در خانه می نشینم، می گفت، «خانم! از جا بلند شوید و از فرصت ها استفاده کنید. از خانه بیرون بروید، گردش کنید و به دوستان و اقوام سربزنید. زیاد در خانه نشستن، انسان را افسرده می کند.» صبحهای جمعه با بچه ها به اطراف ولنجک می رفتیم و پیاده روی می کردیم و او اصرار داشت که من حتماً همراهشان بروم. آیت الله بهشتی به نشاط من و بچه ها خیلی توجه داشت به نشاط من و بچه ها خیلی توجه داشت. در آن دوران محیط های تفریحی، خیلی برای خانواده های مذهبی مناسب نبود. او ما را سوار ماشین می کرد و به اطراف تهران جاهای خلوت و خوش آب و هوا می برد و یکی دو ساعتی قدم می زدیم. برای بچه ها شیرینی و بستنی می خرید و با آنها بازی می کرد تا خستگی هفته از تنشان بیرون برود و برای درس هفته بعد آماده باشند. آیت الله یهشتی علاقه خاصی به امام داشت تقریباً از سن 23 سالگی که در قم بود، پای درس امام می رفت. البته درسهای دیگر را هم می رفت، ولی علاقه خاصی به امام داشت. در عاشورایی که امام را دستگیر و بعد هم تبعید کردند، موقعی که می خواست از خانه بیرون برود، گفت، «شاید شب برنگردم.» گفتم، «چرا؟» گفت، «اگر امام را بگیرند و بدانم که دیگر اینجا نیستند و نمی توانند کار کنند، نمی توانم تحمل کنم.» آن شب امام را شبانه دستگیر کردند. از آن ساعت به بعد حتی یک ساعت هم راحت نبود و دائماً به امام فکر می کرد. مرتب از ترکیه و نجف از طرف امام، به صورت مخفیانه برایش نامه می آمد. دو بار هم برای دیدن امام به نجف رفت. موقعی هم که در اروپا بودیم، دائماً به جوانها می گفت، «ببینید امام چه می گویند، همان کار را بکنید. ما باید راهی را برویم که امام می روند. باید همیشه پشتیبان ایشان باشیم و یک دقیقه هم از ایشان غفلت نکنیم.» از طرف چهار مرجع تقلید، از آقای بهشتی دعوت شده بود که مرکز اسلامی هامبورگ برود از طرف چهار مرجع تقلید، از آقای بهشتی دعوت شده بود که مرکز اسلامی هامبورگ برود و مسجد آنجا را که بنیانگزارش مرحوم آیت الله بروجردی بود، تحویل بگیرد، چون آقای محققی که امام جماعت آنجا هم بود، مسجد را رها کرده و آمده بود. آن روزها منصور ترور شده بود و ساواک خیلی به ما فشار می آورد و می گفت که آقای بهشتی، عامل اصلی ترور منصور است، چون در منزل ما، جلسات زیادی تشکیل می شدند که اعضای آن برای پیشبرد نهضت فعالیت می کردند و ساواک هم همه این کارها را از چشم او می دید. آقای بهشتی که به هامبورگ رفتند، ما اینجا ماندیم تا او کارها را سروسامان بدهد و بعد ما راه بیفتیم. ساواک تا چهار ماه اجازه خروج به ما نداد و سرانجام هم آیت الله خوانساری با هزار سختی و مشکل، هر طور بود ما را روانه کردند. *** در اولین نماز جماعتی که به امامت آقای بهشتی در مسجد هامبورگ خوانده شد، سه هزار نفر شرکت کردند که برای همه عجیب بود. اول اسم آنجا مسجد ایرانیان بود که آقای بهشتی آن را به «مرکز اسلامی هامبورگ» تبدیل کرد و از آن پس از همه ملیت ها به آنجا می آمدند. *** بعد از انقلاب دائماً خانه ما جلسه داشتند. آقای طالقانی، آقای مطهری، آقای باهنر، آقای خامنه ای چندین ساعت جلسه داشتند. قبل از انقلاب معمولاً کارهایشان و جلساتشان مخفی بود. جوان ها شبهای چهارشنبه می آمدند و با عنوان تفسیر قرآن، گاهی جلساتشان تا 2 بعد از نیمه شب طول می کشید. در این جلسات به امام نامه می نوشتند یا نوار پر می کردند و می فرستاند. می نشستند و با جوانهای پرشور و متفکر مشورت می کردند چه کنند تا انقلاب، بهتر پیش برود. کسانی که در خط امام بودند تا آخر در خط امام ماندند. همیشه با هم بودند و با هم کار می کردند. اصلاً منزل ما جای این جور جلسات بود. جای چیز دیگری نبود. مهمانی نبود که جمع شوند، بگویند و بخندند و سورچرانی کنند. من هیچ وقت ندیدم که آقای بهشتی با کسی غیر از کاری که برای اسلام باشد، دور هم جمع شوند و من هم همیشه از همه مسائل و برنامه های او خبر داشتم. آیت الله بهشتی از قبل از انقلاب دنباله روی امام بود آقای بهشتی از قبل از انقلاب دنباله روی امام بود. همه هم این را خوب می دانستند و او را خوب می دانستند و او را خوب می شناختند. چهره شاخصی بود. پنهان نبود که بعد پیدا شود، ولی وقتی سیل تهمتهای ناروا بر سرش ریخت، خیلی ها باورشان شد. هر وقت هم می گفتم، «آقا! بروید در رادیو و تلویزیون جواب تهمتها را بدهید.» می گفت، «چرا بروم خاطر مردم را از رادیو و تلویزیون تلخ کنم؟ چه بگویم؟ من درد دلم را با خدا می کنم. خدا خودش همه کارها را درست می کند.» بعد از شهادت او، دوست و دشمن گریه کردند. خیلی ها آمدند و از من خواستند اگر او را در خواب دیدم، حلال بودی بطلبم. من که او را می شناسم، می دانم همه را بخشیده است. او برای تعریف و تکذیب کسی کار نمی کرد، برای خدا کار می کرد و از هیچ کس نه گلایه ای داشت و نه انتظاری. قبل از شهادت آقای بهشتی، امام خوابی دیده و به ایشان هشدار داده بودند قبل از شهادت آقای بهشتی، امام خوابی دیده و به ایشان هشدار داده بودند. نیمه شعبان بود که می خواستیم برای دیدن مادر آقا به اصفهان برویم. آن روز او به دیدن حضرت امام رفت. موقعی که برگشت، دیدم خیلی ناراحت است. علت را پرسیدم، گفت، «امام گفته اند به این سفر نرو و بیشتر مراقب خودت باش.» هر چه پرسیدم خواب امام چه بوده، به من جواب نداد. تا روز ختم او که خانم امام به منزل ما آمدند و من درباره خواب امام سئوال کردم. ایشان گفتند امام خواب دیده بودند که عبایشان سوخته است و به آقای بهشتی گفته بودند، «شما عبای من هستید، مراقب خود باشید.» مهم ترین ویژگی آقای بهشتی این بود که از مرگ نمی ترسید مهم ترین ویژگی آقای بهشتی این بود که از مرگ نمی ترسید و همیشه هم به ما می گفت، «از مرگ نترسید و مرا هم نترسانید. من از مرگ نمی ترسم و اگر شهادت نصیب من شود، با افتخار به زیر خاک خواهم رفت.» او همیشه پیشتاز بود. در انقلاب و روزهای تظاهرات هم جلوتر از همه، بلندگو را به دست می گرفت و ما هرچه اصرار می کردیم که، «آقا! تیر می زنند.» می گفت، «بزنند. من نمی توانم ببینم مردم کشته می شوند و در خانه بنشینم. باید همراه این مردم باشم. اگر شهید شدم با مردم بشوم، اگر نشدم با مردم باشم.» او از سن 18 سالگی و از زمان آیت الله کاشانی، در همه تظاهرات شرکت می کرد و هرگز هم فکر نکرد که می ترسم و از خانه بیرون نمی روم. او همه جا پیشتاز بود. انتهای پیام/
یکشنبه ، ۶تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موج رسا]
[مشاهده در: www.mojerasa.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]
صفحات پیشنهادی
آیت الله بهشتی چقدر حقوق می گرفت؟ - پایگاه تحلیلی خبری البرزبان
همسر آیت الله بهشتی گفت او حتی یک ریال از دادگستری حقوق نگرفت می گفت وقتی این همه آدم مستضعف داریم روا نیست که من از دادگستری حقوق بگیرم فقط با حقوق بازنشستگی که 5500 تومان بود زندگی می کردیم به گزارش پایگاه تحلیلی خبری البرزبان آیت الله بهشتی در آئینه خاطرات همسرش مرحومه عآیت الله بهجت: ما از مُسَبَّب غافل هستیم! - پایگاه تحلیلی خبری البرزبان
مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود تنها وسیله ی آرامش دل ذکرالله است ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم از مُسَبَّب غافل هستیم به گزارش پایگاه تحلیلی خبری البرزبان مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود دنیای بهتر هم با امام حسین علیه السّلام بود نه با یزید ولی انسان خوشیتوصیه های ویژه آیت الله سیستانی به رزمندگان عراقی - پایگاه خبری تحلیلی شهیدنیوز
شیخ "عبدالمهدی کربلایی" نماینده آیت الله سیستانی در کربلا امروز جمعه 28 خردادماه در خطبه های نماز جمعه شهرکربلا با اشاره به توصیه های این مرجع تقلید به رزمندگان عراقی اظهارداشت رزمندگانی شجاعی که این روزها حماسه می آفریند باید توجه داشته باشند که هدف از حنگیدن آنها ناستانداران چقدر حقوق میگیرند؟ - پایگاه خبری تحلیلی نوا جنوب
نواجنوب روزنامه ها در لابه;لای گزارشها و سرمقاله ها قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره می;کند کیهان از انکار و توجیه تا عزل و بالاخره تجمیع ضد و نقیض گویی مقامات دولتی و محافل حامی آنها درباره فیش هاعربستان اجازه ندارد از حج به عنوان تسویه حساب با کشورها استفاده کند/ با اقدامات غیر انسانی عربستان حتی گردی بر
کارشناس امور سیاسی منطقه گفت نباید اجازه داد عربستان موضوع حج را به عنوان یک مسئله سیاسی برای تسویه حساب با کشورهای مختلف استفاده کند سید هادی سید افقهی امروز در گفت و گو با خبرنگار موج رسا اظهار داشت عربستان سعودی همواره در حج کارشکنی کرده است و باید این مسئله ریشه یابی شودپاسخ دفتر آیت الله مکارم به دعوت سعودی ها - پایگاه خبری تحلیلی زاهدانه
دفتر آیت الله مکارم شیرازی در اطلاعیه ای درخصوص دعوت مناظره هیات کبار علمای سعودی با عقلای شیعه توضیح داد و اعلام کرد این طرز دعوت که متکبرانه و غیر مودبانه است نشان می دهد آنها آماده مناظره صحیح و منطقی نیستند ه گزارش زاهدانه به نقل از راه دانا دفتر آیت الله مکارم شیرازی دراظهارنظر آیت الله مصباح درباره «تماشای فوتبال» - پایگاه خبری تحلیلی شلمچه نیوز
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی استاد برجسته حوزه علمیه قم گفت گاهی انسان از اینکه عمرش می گذرد و کاری انجام نمی دهد ناراحت است برای همین به سراغ سرگرمی ها می رود تا گذشت زمان را احساس نکند در حالی که چیزی هم با این سرگرمی ها گیر انسان نمی آید از جمله این کارها می توان به تماشاتاکید مجدد آیت الله جوادی آملی به خطر دیاثت سیاسی - پایگاه خبری تحلیلی 598
کانال تلگرامی 598 در برنامه سحر شبکه چهار سیما روز یازدهم ماه مبارک رمضان آیت الله جوادی آملی بار دیگر از غیرت و "دیاثت سیاسی" سخن به میان آوردند ⬅️ رونوشت به رئیس و کابینه محترم دولت یازدهم ✅ به کانال 598 بپیوندید www 598 irجمعه ۲۸خرداد۱۳۹۵احمدی نژاد چقدر حقوق می گرفت؟ - پایگاه خبری تحلیلی لنگرنیوز
علی اکبر جوانفکر گفت پرداخت یکبار پاداش منطقی به معدودی از مدیران برمبنای قدردانی از زحمات صادقانه آنان بوده است به گزارش اطلاع رسانی لنگرخبر علی اکبر جوانفکر در واکنش به اظهارات اسحاق جهانگیری در جریان ضیافت افطار با وزیران استانداران و رؤسای سازمان ها گفت متاسفانه آقای اسحاقبی اعتقاد کردن جوانان به دین و اصول انقلاب از اهداف دشمن در جنگ نرم است - پایگاه خبری تحلیلی موج رسا
امام جمعه خرمدره گفت بی اعتقاد کردن جوانان به دین و اصول انقلاب از اهداف دشمن در جنگ نرم است و دشمنان درصدد ضربه زدن از طریق ماهواره و اینترنت هستند به گزارش موج رسا به نقل از نبض سحر حجت الاسلام سید علی حسینی در خطبه های نماز جمعه این هفته شهرستان خرمدره ضمن سفارش به تقوای ا-
گوناگون
پربازدیدترینها