واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ردپای مأمور بازنشسته در سرقت از منازل
پليس بازنشسته كه به خاطر سرقت بازداشت شده است، ماجرا را شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل مردي به اداره پليس رفت و گفت سارق يا سارقاني به خانهاش دستبرد زدهاند.
شاكي گفت: براي شام، خانه يكي از دوستانم دعوت بوديم. وقتي نيمههاي شب به خانه برگشتيم، متوجه شديم در خانهمان تخريب شده است كه حكايت از آن داشت سارق يا سارقاني در نبود ما به خانهمان دستبرد زدهاند. داخل خانه همه وسايل به هم ريخته بود كه پس از بررسي مشخص شد سارقان مقدار زيادي پول، طلا و لوازم گرانقيمت كوچك را سرقت كردهاند.
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور بازپرس دادسراي ويژه سرقت در اختيار كارآگاهان پايگاه سوم پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در نخستين گام با شكايتهاي مشابهي روبهرو شدند كه مشخص شد تمام سرقتها به شيوه مشابهي صورت گرفته است و سارقان در نيمههاي شب با دستبرد به خانهها اقدام به سرقت طلا، پول و لوازم گرانقيمت ميكنند.
مأموران در تحقيقات خود به ردپاي دو سارق حرفهاي رسيدند كه در نهايت چند روز قبل دو سارق را دستگير كردند. سارقان در بازجوييها مدعي شدند همدست آنها مرد بازنشسته پليسي است كه نقشه تمامي سرقتها را طراحي و همراه آنها اجرا كرده است.
پس از اين مأموران مرد بازنشسته را دستگير كردند. وي صبح ديروز در بازجوييها گفت: هفت سال قبل هنگام انجام مأموريتي دچار حادثه شدم به طوري كه اختلال حواس پيدا كردم به همين دليل پس از حضور در كميسيون پزشكي بازنشسته و خانهنشين شدم. مدتي قبل عمويم را به جرم كلاهبرداري چند ميلياردي دستگير كردند و من براي آزادياش چك 2 ميلياردي به عنوان وثيقه در دادگاه گذاشتم. عموي من عضو يك تعاوني مسكن بود كه از اعضاي آن كلاهبرداري كرده بود.
مدتي قبل يكي از همدستان عمويم مدعي شد كه من عمويم را به پليس لو دادهام و از آنجايي كه من قبلا مأمور پليس بودم، عمويم حرفهاي همدستش را قبول كرد و از من كينه به دل گرفت. او دنبال اين بود كه براي من پاپوش درست كند و مرا به زندان بيندازد. وي ادامه داد: مدتي قبل پسر جواني سراغ من آمد و گفت بايد با آنها به سرقت بروم.
وقتي قبول نكردم، مرا تهديد كرد و گفت چنانچه قبول نكنم عمويم خودش را به دادگاه معرفي نميكند و چك 2 ميليارديام به اجرا گذاشته ميشود. خيلي ترسيدم از طرفي هم اختلال حواس دارم و قبول كردم. من با دو مرد جوان چند بار به سرقت رفتم، اما آنها چيزي به من ندادند و الان هم نميدانم كه كجا بود. وي در پايان گفت: عمويم براي من پاپوش درست كرد تا مرا به زندان بيندازد تا وقتي چكم را دادگاه به اجرا گذاشت، من نتوانم كاري انجام دهم.
سه متهم به دستور قاضي پرونده براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پايگاه سوم پليس آگاهي قرار گرفتند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]