واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: او كى مىآید؟
یكى از پرسشهایى كه در موضوع مهدویت مطرح است همواره مطرح شده، زمان ظهور حضرت مهدى به عنوان آخرین ذخیره الهى است. به گونهاى كه تاریخچه این سؤال به سالها قبل از تولد آن حضرت باز مىگردد.همواره ائمه معصومینعلیهم السلام به عنوان روشنگران طریق هدایت پاسخ این پرسش را به عنوان یكى از اسرار الهى یاد آور شدهاند و علم به وقت ظهور را ویژه خداوند متعال، ذكر نموده و كسانى را كه براى قیام آن حجت الهى وقت معین كنند، دروغگو معرفى كردهاند.در روایت مشهورى است كه وقتى شاعر بلند آوازه شیعى "دعبل خزاعى" در محضر هشتمین پیشواى شیعیان در ضمن قصیده خود سخن از ظهور و قیام حضرت مهدى بر زبان جارى ساخت آن حضرت در حالى كه سرشك از دیدگانش جارى بود، رو به دعبل كرده فرمودند:"اى خزاعى، همانا روح القدس بر زبانت این دو بیت را جارى ساخت. آیا مىدانى این امام كیست و چه زمانى قیام مىكند؟"آنگاه خود آن حضرت به معرفى آن امام پرداختند. سپس درباره زمان ظهور چنین فرمود:" و اما درباره این كه چه زمانى ظهور خواهد كرد، پدرم از پدرش و ایشان از پدران خود و آنها از رسول گرامى اسلام نقل كردهاند كه وقتى از آن حضرت پرسیده شد چه زمانى قائم از ذریه شما ظهور مىكند؟ آن حضرت فرمود: مَثل او مَثل قیامت است كه خداوند درباره زمان وقوع آن چنین فرمود:"هیچ كس جز او به هنگامش آن را آشكار نمىسازد این امر بر اهل آسمانها و زمین دشوار است [قیامت] جز ناگهان به سراغ شما نمىآید." (1) از آنجایى كه حضرت مخفى بودن زمان ظهور را همانند زمان قیامت و رستاخیز قلمداد فرموده است، مىتوان به نتایج ذیل دست یافت.- با مخفى بودن قیامت یك نوع آزادى عمل براى همگان پیدا مىشود و از سوى دیگر چون وقت آن به طور دقیق معلوم نیست و در هر زمانى احتمال وقوع آن وجود دارد، نتیجهاش حالت آماده باش دائمى است و همین طور درباره قیام حضرت مهدى(عج) است چرا كه اگر تاریخ قیام آن حضرت تعیین مىشد، هرگاه زمانش دور بود، همه در غفلت و غرور و بى خبرى فرو مىرفتند و هرگاه زمانش نزدیك بود ممكن بود آزادى عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اجبارى به خود بگیرد.- همانگونه كه علم به زمان قیامت فقط در اختیار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدى نیز در عهده خداوند است؛ به علاوه در سخنان فراوانى از ائمه معصومینعلیهم السلام وقتى سخن از قیام حضرت مهدى رانده شده، از قیامت نیز یاد شده است و از این رو برخى ویژگىهاى آن همانند رستاخیز بزرگ و قیامت است. (2)از آنجایى كه خداوند در ادامه آیه مذكور، علم به قیامت را حتى از پیامبرصلى الله علیه وآله نیز منتفى مىداند، آنجا كه فرموده است:"از تو مىپرسند چنانكه گویا تو از چون و چند آن آگاهى، بگو همانا علم آن با خداوند است."و حتى پیامبرصلى الله علیه وآله و خود امام زمان نیز از زمان دقیق ظهور آگاهى ندارند و این كه متاسفانه عدهاى به خود جرات داده، به راحتى تعیین وقت ظهور مىكنند، خود محل تامل است.نه تنها این سؤال از اولین معصوم صلى الله علیه وآله پرسیده شده كه آخرین معصومعلیه السلام نیز در جواب، چنین پاسخ فرمود:"و اما ظهور فرج همانا در اختیار خدا و علم الهى است و دروغ گفتند وقت گذاران." (3)و هم آن حضرت در آخرین توقیع خود به آخرین سفیر، ظهور را تنها در اراده و اختیار خداوند دانسته، چنین مىفرماید:"و ظهورى نخواهد بود مگر آنگاه كه خداوند تبارك و تعالى اجازه فرماید." (4)از آنچه اشاره شد به خوبى به دست مىآید كه زمان ظهور، یكى از اسرار الهى است و دست اندیشه و فكر بشر از رسیدن به آن سخت كوتاه است.و دیگر این كه این امر خطیر، ناگهانى و غیر قابل پیش بینى صورت مىپذیرد.حضرت علىعلیه السلام در این باره فرمودند:"مهدى از ما اهل بیت است كه خداوند امر(فرجش) را در یك شب اصلاح فرماید." (5)و در روایاتى چند ظهور آن حضرت به آمدن شهاب تشبیه شده است و غیر منتظره بودن شهاب، بسیار واضح است.امام باقرعلیه السلام پس از بیان غیبت حضرت مهدى(عج) فرمود:"... او همانند شهابى شعله ور فرا خواهد رسید." (6)و نیز پیامبراكرم صلى الله علیه وآله در این باره فرمود: ... در آن هنگام چون شهابى فروزان خواهد آمد. (7)البته آنچه گفته شد بدین معنا نیست كه به كلى بحث زمان ظهور در روایات مورد اشاره قرار نگرفته، چرا كه با بررسى روایات درباره زمان ظهورعلاوه بر آنچه ذكر شد به موارد ذیل مىتوان دست یافت كه بیانگر نوعى تعیین وقت فى الجمله است و نه به صورت دقیق:1- روایاتى كه ظهور حضرت مهدى را در روز جمعه ذكر كردهاند.امام صادقعلیه السلام در این باره فرمود:"و قائم ما اهل بیت در روز جمعه ظهور خواهد كرد. (8)2- روایاتى كه روز ظهور را مصادف با روز عاشورا ذكر كردهاند.امام باقرعلیه السلام در ضمن فرمایشاتى درباره روز عاشورا فرمودند:"و این روز[عاشورا] روزى است كه در آن قائم(عج) قیام خواهد كرد." (9)3- روایاتى كه ظهور حضرت مهدى را در سال فرد ذكر كرده است. امام صادقعلیه السلام فرمود:"قائم ظهور نمىكند مگر در سال فرد." (10)اما هیچ یك از موارد فوق دلالتى بر تعیین وقت ظهور ندارد. حال ممكن است به ذهن متبادر شود كه اگر خود امام نیز از زمان ظهور بى اطلاع است، پس چگونه هنگامى كه اراده الهى به ظهور تعلق گرفت آگاه خواهد شد؟در این باره نیز روایات فراوانى است كه با بیان بخشى از آنها این نوشتار را به پایان مىبریم .1- آگاه شدن از طریق الهامبدون شك ائمه معصومینعلیهم السلام مورد الهام خداوند قرار مىگیرند و اگر چه وحى با رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله پایان گرفت، ولى در موارد فراوانى به اهل بیتعلیهم السلام الهاماتى شده و خواهد شد.امام صادقعلیه السلام دراین باره مىفرماید: هنگامى كه خداوند اراده فرمود كه امر ظهور را اظهار نماید، در قلب حضرت مهدى خطور خواهد شد و ایشان به امر الهى قیام خواهد فرمود. (11)2- آگاه شدن آن حضرت از طریق برافراشته شدن پرچم قیامدر روایاتى چند اشاره شده كه وقتى ظهور آن حضرت نزدیك شود و وقت قیام فرا رسد، پرچمى كه آن حضرت هنگام ظهور در دست خواهد داشت، به اذن و اراده الهى برافراشته شده، آن حضرت از زمان قیام آگاه خواهد شد. (12)3- آگاه شدن از طریق بیرون آمدن شمشیر از غلافاز پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نقل است كه فرمودند: و براى او شمشیرى است در غلاف؛ پس هنگامى كه وقت ظهورش فرا رسید آن شمشیر از غلافش خارج مىشود. پس آن شمشیر به سخن درآمده به حضرت مىگوید خارج شو (قیام كن) اى ولى خدا! كه دیگر نشستن در مقابل ستم دشمنان جایز نیست، پس او ظهور مىكند. (13)در پایان ذكر این نكته خالى از فایده نیست كه مخفى بودن زمان ظهور حضرت مهدى داراى حكمتهایى است فراوان كه برخى از آنها عبارتند از:الف- زنده نگه داشتن روح امید و انتظار در جامعه در طول غیبت حضرت مهدى(عج)، چرا كه در صورت معلوم بودن زمان ظهور، به كلى بحث انتظار با تمامى آثار تربیتى آن بى معنا خواهد بود.ب- معنا پیدا كردن امتحان شیعیان درعصرغیبت، كه در صورت مشخص بودن وقت ظهور دیگر امتحان و آزمایش شیعیان مفهومى نداشت و از این رو دائما شیعه خود را در حال امتحان شدن مىداند.ج- غافلگیر كردن مخالفان و دشمنان. چرا كه یكى از حكمتهاى غیبت حضت مهدى(عج) تلاش دشمنان براى نابودى آن حضرت بود. از این رو، روشن بودن زمان ظهور، دشمنان را براى مقابله و از بین بردن آن حضرت آماده مىساخت. در حالى كه نا معلوم بودن و ناگهانى بودن زمان ظهور باعث غافلگیرى دشمنان نیز خواهد شد. پىنوشت ها:1- اعراف/ 187.2- شیخ صدوق،عیون اخبارالرضاعلیه السلام، انتشارات جهان، ج 2، ص 266.3- شیخ طوسى، كتاب الغیبة، مؤسسه معارف اسلامى، قم، ص 290.4- پیشین، ص 395.5- شیخ صدوق، كمال الدین، دارالكتب الاسلامیة، ج 1، ص 152.6- كتاب الغیبة، ص 159/ كمال الدین، ج 1، ص 324.7- كمال الدین، ج 1، ص 287.8 - شیخ صدوق، الخصال، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ج 2، ص 394.9- شیخ طوسى، تهذیب الاحكام، دارالكتب الاسلامیه، ج 4، ص 300 .10- همان، ج 4، ص 333/ كمال الدین،ج 2، ص 653.11- كلینى، كافى، ج 1، ص 343 / كتاب الغیبة، ص 164.12- كمال الدین، ج 1، ص 155.13- كمال الدین، ج 1، ص 155/ با اندك تفاوتى على بن محمد خزاز قمى، كفایة الاثر، انتشارات بیدار، ص 266.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]