واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: پژوهشگر جوانی که به سنگ نگاره های گلپایگان جان دوباره بخشید
زیباترین خاطره اش مربوط به سال 1386 است، همان سالی که دیدن اولین سنگ نگاره، رسیدن به هدف بزرگی را برایش رقم زد.
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان،انسان سالیان دور، انسان عصر حجر، از شکار، خستگی ها وترسهایش برگشته، فرصتی یافته است تا سنگ ها را بخراشد و خاطره اش را حک کند. صدای ضربه هایش از میان قرن ها می آید، صدای هیجان مردی که می کوبد تا خداوند را برای زندگی دوباره اش سپاس گوید. تمام توان و هنرش را در انگشتانش می ریزد تا عکس ببری را حک کند که توانسته بود او را تا سر حد مرگ بترساند. تخته سنگی منقش به بز و اسب به همراه حرفهای انسان آن روزگاران در کنار آب های خروشان، می تواند سفر زمانی در کنار یادگار اجدادمان باشد، خالی از دغدغه های زندگی امروز. وآنجا جایی نیست مگر کوچری، همان جا که هر جمعه قراری داریم با آب و کوه و آسمانش.
ما با پژوهشگر جوان شهرمان در کنار این تخته سنگ ها قدم زدیم. عکس یادگاری گرفتیم و افسوس خوردیم از آنچه بر سر یادگار نیاکانمان می آید. افسوس خوردیم که قدردان روزهای زیبای کوچری در دامن کوه هایش و سایه خنک سرو هایش نبودیم. سد کوچری با عظمت و با شکوه قد می کشد و نا خواسته تمدنی را در خود محو می کند. این سنگها که بعد از سالها گمنامی زبان باز کرده و با اهلش گفتگو آغاز کرده بودند، حالا دوباره به وادی فراموشی سپرده می شوند تا شاید سالیانی دیگر دستی پیدایشان کند و جویای حالشان شود.
محسن جمالی متولد۱۳۶۶ جوان پژوهشگر گلپایگانی است که سنگ نگاره های گلپایگان را طی تحقیق و تفحص هفت ساله جانی دوباره بخشید. زیباترین خاطره اش مربوط به سال ۱۳۸۶ است همان سالی که دیدن اولین سنگ نگاره، رسیدن به هدف بزرگی را برایش رقم زد. سوار بر موتورسیکلت با به جان خریدن حوادث و مشکلات این رویا، قدم به سرزمین ناشناخته ها گذاشت تا ۱۵۰ سفر تحقیقی، کشف سی منطقه و ۲۰۰۰صخره دارای سنگ نگاره را ثبت کند و مولف کتابی با اسم و رسم گردد. قبل از وی مرتضی فرهادی در یک منطقه از گلپایگان تحقیق انجام داده بود وهمین انگیزه دیگری شد تا تمام منطقه را مورد تحقیق قرار دهد و نام گلپایگان را بر سر زبانها بیاندازد. و بحق که دین خود را سرفرازانه به شهرش عطا کرد.
گستردگی نقوش منطقه ی گلپایگان، هنر مردمان زمانهای مختلف، ظرافت خاص و مفاهیم عمیق نمادها به همراه کشف راز و رمز آنها باعث تشویق و اشتیاق بیشتر وی به کشف این سنگ نگاره ها شد تا بتواند کتابی با عنوان « سنگ نگاره های گلپایگان، گذرگاه تاریخ » را به چاپ برساند. اسم زیبا و پر مفهوم کتاب به دلیل وجود سنگ نگاره های فراوان از عصر شکار تا دوران معاصر در این منطقه است که بیشترین وسعت را در سطح ایران دارا می باشد و می تواند به عنوان گذرگاه و راهنمای خوبی برای شناخت گذشتگان مورد استفاده قرار بگیرد. این پژوهشگر گلپایگانی برای مفید وعلمی بودن کتاب به کتابخانه های معتبر ایران از جمله کتابخانه آستان قدس، کتابخانه ملی، کتابخانه آیت ا… مرعشی و … سر زده و از ۱۳۰ منبع داخلی و خارجی بهره گرفته است.
کتاب او در جشنواره های زیادی شرکت کرده و داوری های بسیاری بر روی آن انجام شده است. جزء یکی از کتاب های ارزشمند وزارت ارشاد معرفی و در سال ۹۲ ثبت مالکیت های معنوی معاونت حقوقی وزارت ارشاد شده است.
برخی از دستاوردهای مهم این کتاب: ثبت ده نمونه خط پهلوی دوره ساسانی، خطوط دوره ایلامی، نقش برج سرطان وهمچنین ثبت سه نمونه نقش ببر برای اولین بار در فلات مرکزی ایران می باشد. کتاب منبع بسیار خوبی برای باستان شناسان، دانشجویان و دانش پژوهان تاریخ هنر، تاریخ پوشاک، تاریخ ابزار، تاریخ خط و … است. از دیگر موارد کتاب توضیحات بسیار خوبی در مورد نماد ها و کتیبه ها است که چندین مورد با نقاط دیگر ایران و جهان مشابهت دارد.
از اقداماتی که برای حفظ و نگهداری این سنگ نگاره ها می توان کرد پرسیدیم و اینکه چه تمهیداتی تاکنون بکار گرفته شده است؟ پژوهشگر گلپایگانی عنوان کردکه بهترین کار جابجایی سنگ های قابل حمل است و در مورد سنگ نگاره هایی که امکان جابجایی ندارند گرفتن مولاژ ضروری است. وی در کتابشان حدود ۴۰۰ طرح گرافیکی دارد که به همین منظور تهیه کرده است. اما در مورد حفظ این آثار هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته و امیدواراست در آینده نزدیک به این هدف هم دست پیدا کند.
در پایان این پژوهشگر گلپایگانی تلاش و پشتکار را شرط اصلی موفقیت عنوان و تاکید کرد جوانها باید به نیروی جوانی خودشان عقیده داشته باشند و باور کنند که خواستن توانستن است. محسن جمالی پژوهشگر سنگ نگاره های گلپایگان
سوالی که در انتهای این مصاحبه در ذهنمان باقی ماند سوالی است که از مسئولین باید بپرسیم.
آیا زمان آن نرسیده که قبل از اقدام به هر نوسازی و بهرهبرداری کمی آیندهنگری به خرج دهیم تا نیاز به انجام مراحل اضافه و صرف هزینه های گزاف باشد؟ آیا نباید حافظ میراث ارزشمندی باشیم که هویت و فرهنگ یک جامعه را بازتاب می دهد؟ آیا بهتر نبود قبل از برپایی سد کوچره فکری برای این سنگ نگاره های چند هزار ساله می کردیم؟
و در پایان سوالی دیگر، آیا برای حفظ این آثار کهن، نمیشد با جابجایی و انتقال به یک موزه از آنها نگهداری کرد.
گزارش از فرید نیکخواه
۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]