واضح آرشیو وب فارسی:خرداد: زن جوان زمانی که متوجه شد شوهرش حاضر به جدایی از وی نیست، دست به کار عجیبی زد و با اجیرکردن یک مرد و معرفی او به جای شوهرش، قصد داشت حکم طلاق بگیرد، اما با هوشیاری منشی و قاضی دادگاه خانواده، راز شیادی اش برملا و او همراه همدستش دستگیر شد. شهین سه سالی بود که با وحید، زندگی مشترکشان را شروع کرده بودند. اما گمان نمی کرد روزی دخالت های خانوادگی شان آنقدر زیاد شود که نتواند به این زندگی ادامه دهد. او برای فرار از دست زندگی که به جای عشق، تنفر در آن رخنه کرده بود، نقشه عجیبی را طراحی کردکه گمان نمی کرد همین نقشه آبرو و اعتبار زندگی اش را به تاراج ببرد. اواخر اردیبهشت امسال زن و شوهر جوانی با حضوردر شعبه 244 دادگاه مجتمع قضایی شهید صدر درخواست جدایی دادند. زن جوان اصرار به جدایی داشت و شوهرش حاضر به جدایی نبود . زن جوان که درخواست جدایی را داده بود، به قاضی بهروز مهاجری گفت: سه سال پیش در یک مهمانی خانوادگی با هم آشنا شدیم و همان دیدار، شروع عشق دو نفره مان بود. چند روز بعد از آن، وحید تلفنی با من تماس گرفت و از من خواستگاری کرد. اما از او خواستم به من وقت بدهد تا کمی شناختمان بیشتر شود و بعد به خواسته اش پاسخ دهم. او خواسته ام را پذیرفت و بعد از چند ماه آشنایی به خواسته اش پاسخ مثبت دادم و همراه خانواده به خواستگاری ام آمد. وی اضافه کرد: بعد از خواستگاری و مراسم عقد به خانه بخت رفتیم. گمان می کردیم خوشبخت ترین زوج روی زمین هستیم. هیچ وقت فکر نمی کردم آن همه عشق به نفرت تبدیل شود. دو سال اول شرایط خیلی خوب پیش رفت و هیچ مشکلی نداشتیم تا این که کم کم دخالت های بی مورد خانواده هایمان شروع شد . زن جوان تصریح کرد: اوایل با توجه به احترامی که برایشان قائل بودیم و گمان می کردیم خیر و صلاحمان را می خواهند، به آنها اجازه دادیم در زندگی امان دخالت کنند اما متاسفانه همین اشتباه باعث شد هرکدام از ما تحت تاثیر خانواده هایمان قرار بگیریم. شوهرم دیگر حاضر نبود من سر کار بروم اما من می خواستم همچنان سر کار بروم. خانواده ها هم به جای کمک، هر روز آتش اختلاف را شعله ورتر می کردند. زن جوان ادامه داد: با این وضع دیگر حتی حوصله ماندن در این خانه و آشپزی و رسیدگی به امور خانه را نداشتم و سرانجام قهر کرده و به خانه پدری ام بازگشتم. دیگر حاضر به ادامه این زندگی نیستم و می خواهم جدا شوم. مهریه 500 سکه ای ام را می بخشم و فقط طلاق می خواهم . با پایان یافتن حرف های زن جوان، شوهرش به قاضی پرونده گفت: باور کنید با تمام اتفاق هایی که در زندگی مان رخ داده است، هنوز هم شیفته همسرم هستم و به او علاقه مندم و حاضر نیستم از او جدا شوم. می خواهم او به من فرصتی دوباره بدهد تا شرایط زندگی مان را کمی سر و سامان دهم. دیگر اجازه نمی دهم دخالت های خانواده ها به زندگی مان کشیده شود. عاجزانه می خواهم از من جدا نشود . قاضی دادگاه با شنیدن اظهارات طرفین، از آنها خواست تا به مشاوره خانواده بروند و ادامه جلسه دادگاه را به روز دیگری موکول کرد تا شاید این زوج کوتاه بیایند و دوباره زندگی شان را از سر بگیرند. اوایل خرداد بود که زن جوان با مردی که شباهت ظاهری به شوهر او داشت به دادگاه آمدند و این بار گفتند که تصمیم خود را برای جدایی توافقی گرفته اند و می خواهند هرچه سریع تر از یکدیگر جدا شوند. قاضی دادگاه پس از شنیدن آخرین گفته های این دو، از آنها خواست چند روز دیگر برای دریافت حکم طلاق مراجعه کنند. روز بعد وقتی قاضی شعبه 244 دادگاه خانواده مجتمع قضایی صدر در حال بررسی پرونده بود تا حکم طلاق را صادر کند، متوجه شد امضای مردی که در جلسه اول به دادگاه آمده، با امضای مردی که در جلسه دوم آمده بود، مطابقت ندارد و همین باعث شک او و منشی دادگاه شد. در این مرحله قاضی دادگاه، شوهر زن جوان را به دادگاه فراخواند و با تحقیق از وی معلوم شد او در جلسه دوم حاضر نشده و خواستار جدایی از همسرش نیست. همین اظهارات کافی بود که قاضی پرونده به خطاکاری زن جوان پی ببرد . در ادامه زن جوان با دستور قضایی بازداشت و به دادگاه منتقل شد. او که دستش را رو شده دیده بود، به قاضی پرونده گفت: اشتباه کردم. چون مطمئن بودم شوهرم حاضر به جدایی نیست، با طراحی نقشه ای از همکارم خواستم با دریافت یک میلیون تومان در نقش شوهرم ظاهر شود تا من حکم طلاق را بگیرم. این مرد چون کمی به شوهرم شباهت داشت، فریب وعده مرا خورد و همراه من به دادگاه آمد. کمی صورت اورا گریم کردم و گمان نمی کردم ماجرا لو برود و دستم رو شود . با اعتراف این زن، همدستش نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و روز بعد دستگیر شد. او نیز در تحقیقات قضایی اعتراف کرد که در قبال دریافت یک میلیون تومان، قبول کرده نقش شوهر او را ایفا کند و گمان نمی کرد این چنین گرفتار شود . برای زن فریبکار و همدستش قرار قانونی صادر شد .
چهارشنبه ، ۲۶خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خرداد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]