واضح آرشیو وب فارسی:الف: میتینگ بعدی، پاساژ ایران
رضا حقیقی، 25 خرداد 95
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۰
سه شنبه ۱۸ خرداد، مجتمع تجاری کوروش در غرب تهران، آهسته آهسته قرق میشود، ۱۰، ۱۰۰، هزار، ۲ هزار یا ۳ هزار دانشآموز دبیرستانی به روایت شاهدان عینی. تجمعی ۳ هزار نفری آن هم از یک صنف اجتماعی که هیچ نهاد دولتی و مردمی در سازماندهی آن نقشی ندارد. اولین گردهمایی خودجوش دهه هفتاد-هشتادیها با مدیریت شبکههای همرسان موبایلی، کانالی و تلگرامی با ۱۰ هزار عضو در همین رده سنی. فقط آمدهاند تفریح کنند و تمام شدن امتحانات آخر سال را با هم جشن بگیرند، فقط یک دور همی ساده! آن قدر ساده که بهسادگی منجر به تعطیلی بازار بزرگ کوروش و گره ترافیکی و نیازمند حضور حراست بازار، گشت ارشاد، پلیس و بسیج میشود. برخورد پلیس اما به گفته ناظران بسیار متین و مؤدبانه بوده است. پنجرهای که این نوشته به روی میتینگ کوروش میگشاید به قصد دریافتهایی از زوایای اجتماعی، سیاسی و انتظامی ماجراست.درنگی بر شخصیتشناسی نسل پنجمیهامنشور شخصیتی هر نسلی از اشتراکات هم نسلیها با هم و تمایزات ویژه آنها با نسلهای قبل و بعد خود قابل شکلگیری است. درنگ حاضر تنها به اضلاعی از این شخصیت در برخی از این افراد مینگرد که مؤثر و متأثر از حضور اجتماعی آنهاست. نسل پنجم عموماً نسلی است که علم و تجربه را به رسمیت نمیشناسد؛ چون به زعم خود، جایگزینی به نام «اطلاعات» در دست دارد و کثرت این اطلاعات، ناقض جایگاه علم شده است و توهم برتری بر تجربه را حاصل آورده است.دو آفت کثرت اطلاعات، «سلب “مجال” تفکر» و «توهم برتری بر بزرگترها و ذخیره تجربه» آنهاست. نسل پنجم انقلاب و نسل پست مدرن دهکده جهانی، نسل تخیل و بصریات است. انسانی که غرق در تصویر، جلوههای بصری، گرافیک، انیمیشن، بازیهای دیجیتال، فیلم و موبایلی شدن سینماست؛ نسل مذکور مسلح است به سلاحی که پیشینیان از آن محروم بودند؛ سلاح رسانههای تعاملی؛ این نسل، نسل سرعت در کنش و واکنش است. اگر عصر رایانه را عصر سرعت انتقال اطلاعات بدانیم، عصر رسانههای تعاملی را باید عصر سرعت در کنش و واکنش قلمداد کنیم و اگر این سرعت در کنش و واکنش، «اجتماعی» شود، پیامدهایی دارد بسیار قابل تأمل.شرایط اجتماعی این نسل به سویی رفته است که برای بخشی از این نسل، ارتباط با جنس مخالف بخشی از آسیبهای روزمرهشان شده است. البته مقام این تحلیل، مقام ارزشگذاری بر این ویژگیها نیست؛ اما طبیعتاً این خصوصیت، جذابیت بالا و انگیزه مهمی برای برگزاری تجمعات مختلط ایجاد میکند؛ این نسل از «باید و نباید» ها گریزان شده است؛ یعنی نه ایجاب و نه سلب. گریز از «باید و نباید» ها نا خودآگاه روحیهای را دامن میزند که «قیّم» نمیپذیرد. تنها قیّمی را که ناخواسته میپذیرد، رسانه تعاملی است؛ چرا که خود را مالک آن میداند. مالکیتی که در حقیقت معکوس است و اوست که در چنبره رسانههای تعاملی است. در واقع کسانی قیّم نیابتی این نسل میشوند و میتوانند آنها را به صورت غیرمستقیم مدیریت کنند که پلتفرمهای قدرتمندتری در رسانه خلق کنند. آینده این نسل، نوید فراتر از اینها را نیز میدهد. انسانهایی از نوع «بشر پِریم» ها که در عین حال که مکانیت دارند، زیست آنها زیستی مجازی است که آرام آرام تمام ابعاد حیات آنها را در سالهای آینده فراخواهد گرفت.درنگی برای نخبگان و مسئولان سیاسی-اجتماعینخبگان و مسئولان سیاسی–اجتماعی چه بدانند و چه ندانند، نسلی که از آنها سخن راندیم، منتظر سمینارهای ابتر و تعللهای برخی مسئولان برای حل مسائل خود نخواهند نشست. پرسشهای اساسی فراوانی برای مدیریت اجتماعی این نسل، پیش روست که چند نمونه مهم آن از این دست است:- این نسل در بافتار اجتماعی ایران که ساختی دینی و ایدئولوژیک دارد، چگونه قابل مدیریت و پرورش هستند؟- اصولاً اعتراضات مدنی نسلی با مشخصات این چنینی چه شکل و مختصاتی خواهد داشت و مواجهه صحیح با آن چه تدابیری را میطلبد؟- نسبت نسل «کِلَش آو کِلَنز» و «اینستاگرام» با جهاد و انقلابیگری و اقتصاد مقاومتی چیست؟ مشارکت این نسل در کنشهای سیاسی و انتخابات در نظام مردمسالاری دینی به چه نحوی خواهد بود؟ اصولاً کاراکتر این نسل به چه نوع نامزدها و احزابی تمایل نشان خواهد داد و فرصتها و تهدیدهای آن چیست؟- «بشر پریم» های نصیحتگریز در آینده برای دین و مأموریت هدایت عمومی در حکومت اسلامی چه مسائلی را ایجاد خواهند کرد؟ در این دامنه، نقش حوزههای علمیه و روحانیت به مثابه استوانه جامعه دینی ایران چه خواهد بود؟بههرحال چه بخواهیم و چه نخواهیم، پاساژی به بزرگی ایران قرار بعدی میتینگ آنهاست، میتینگی که این بار لااقل ۳ دهه طول خواهد کشید. نخبگان و مدیران چه خواهند کرد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]