واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: کوچکزاده: عدم کفایت روحانی را طرح کردم
حق، اجرای قانون است. حالا از این اجرای قانون ممکن است آقای حسن روحانی دربیاید. این معنایش آن نیست که روحانی هر چه میکند، حق است.
مهدی کوچکزاده میگوید: رای مردم حق است و اصلا حقالناس است ولی خروجی رای مردم لزوما حق نیست. مردم تعیین کننده حق و باطل نیستند و خودشان احتیاج به هدایت دارند.
مهدی کوچکزاده، نماینده سابق مجلس در گفتوگو با ویژهنامه روزنامه «ایران» عنوان کرد: «دولت در چیزهایی که ابراز میکند، نشان داده که پایبند به انقلاب و ارزشهای آن نیست.
گزیدهای از صحبتهای او را در زیر میخوانید:
* آن چه از من منعکس میشد انعکاس صادقانه مواضعم نبود. یعنی یک وقت آدم مشهور میشود به خاطر این که عین مواضعش منعکس میشود و یک موقع کاملا برعکس پوشش میدهند. فکر میکنم سهم قسمت دوم برای من خیلی بیشتر بود.
* عین رفتارهای بنده را دهها نماینده دیگر در مجلس داشتهاند ولی برای انعکاس خبر آنها مینوشتند مثلا چالش فلانی درباره فلان مساله ولی درباره من مینوشتند: «کوچکزاده مجلس را به هم ریخت. خب این به نظر من پایبند نبودن به شرف است.»
* من اهل فریاد زدن و ایستادن در برابر کسانی که در مسند قدرت بودند، بودم و هستم و خواهم بود ولی حالا این که با یک خبرنگار یا کارمند بخواهم رفتار نادرستی داشته باشم، نبوده است.
* یک باوری در آقای لاریجانی و بسیاری دیگر از مسئولان وجود دارد و آن هم خود را نسبت به بقیه برتر دیدن است و حتی نسبت به اجرای قانون خود را مختار دیدن. این برای من قابل تحمل نبود. من در یک کلمه بگویم که البته بعید میدانم شما هم آن را منتشر کنید، یک تکبر در رفتار آقای لاریجانی از ابتدا مشاهده کردم. همچنین تبعیض در مدیریت مجلس و نه تنها ایشان و برخی دیگر از همکاران که در مسند ریاست جلسه قرار میگرفتند، وجود دارد. من اینها را مستند دارم و در موقع خود منتشر میکنم. اجازه میدادند به بنده توهین شود و وقتی من اعتراض میکردم، اجازه نمیدادند، تذکر بدهم. این رفتار بر خلاف سوگندی است که تاکید دارد آییننامه را بیطرفانه باید اجرا کنند.
* گفتند که در مجلس عربده کشیدم اما من تصویرش را دارم که آقای جلالی چند بار عربده کشید سر من یا آقای رسایی.
* روحیه تکبر در حسن روحانی هم هست.
* دولت در چیزهایی که ابراز میکند، نشان داده که پایبند به انقلاب و ارزشهای آن نیست.
* کسی که بگوید عاشورا درس مذاکره است و با وجود تذکرات مکرر معقول و منطقی و هوشمندانه رهبری مبنی بر بی فایده بودن مذاکره با آمریکا، دائم طوری رفتار کند که نشان دهنده این باشد که رفع مشکلات کشور موکول به رابطه با آمریکاست، در حقیقت درست نیست.
* من معتقد بودم و چند ماه پیش هم گفتم که نباید معطل کرد و طرح عدم کفایت را شروع کرد اما خب کسی همراهی نکرد.
* الان هم زیادند کسانی که معتقدند آقای حسن روحانی واجد صلاحیتهای لازم برای ریاست جمهوری نیست اما این که آن را عملیاتی کنند، هزار و یک مساله دیگر را در آن میبینند و مصلحتهای دیگر را در نظر دارند.
* رای مردم حق است و اصلا حقالناس است ولی خروجی رای مردم لزوما حق نیست.
* شما اگر صادق هستید باید منعکس میکردید که کوچکزاده در رای اعتماد گرفتن فرجی دانا، وزیر علوم هر چه توانست کرد اما وزیر علوم سابق شایستگی خود را قربانی قدرت آقای روحانی کرد.
* وزیران در دولت آقای روحانی بر خلاف آن چه برای آقای احمدینژاد میگفتند، خدمه آقای روحانی هستند.
* مردم تعیین کننده حق و باطل نیستند. خود مردم احتیاج به هدایت دارند.
* حق، اجرای قانون است. حالا از این اجرای قانون ممکن است آقای حسن روحانی دربیاید. این معنایش آن نیست که روحانی هر چه میکند، حق است.
* اگر چیزهایی را که اعتقاد داریم و فکر میکنیم اگر به آن عمل نشود، ملت به یک دره عمیقی سقوط میکند، سکوت کنیم؟ باید در حد وسعمان تلاش کنیم.
* امروز همه عوام میگفتند چرا در آن هشت سال چیزی نگفتید در حالی که همه کارشناسان... این حرف دروغی است. من الان جلسات متعددی شرکت میکنم، مرکب از استادان دانشگاه. یعنی وزیران دولت قبل همه عوام بودند؟ بالاخره کارهایی که دولت قبل کرده با مشورتها در جمعهای کارشناسی شده بوده است. شما هم آنچه را خودتان میپسندید، میگویید کارشناسی بود، آن چه را نمیپسندید، میگویید کارشناسی نبود.
* هیچ دانشجویی در این 12 سال با این که ممکن بود، ذائقه سیاسی من را هم نپسندد، نبود که من را نپسندد. من دانشجویان زیادی داشتم که آمدند و گفتند به شما رای میدهیم یا رای دادیم. ممکن است بگویید برای نمره بوده ولی این توهین به دانشجوهاست. آنها میدانند که من چطوری درس دادم، چطوری امتحان گرفتم و چطوری نظرات سیاسیام را گفتم.
* اطرافیان اگر من را از دور و از روی اطلاعات رسانهها قضاوت کرده باشند، آدم خوشخلقی نیستم ولی اگر نزدیک شده باشند، میگویند عجب آدمی هستی تو. ما فکر نمیکردیم این طوری باشی. من این حرف را زیاد شنیدهام.
* ترسی که خبرنگاران از نزدیک شدن به من داشتهاند، ترسی بوده که خودشان برای خودشان ساختهاند.
* یک آخوندی از اصلاحطلبان گفته بود آنچه را مردم نخواهند نمیشود. جوابش این است «شیره را خورد و گفت شیرین است.» معلوم است آنچه مردم نخواهند نمیشود ولی وظیفه تو به عنوان آخوند چیست؟ تو اصلا برای چی آخوند شدی؟ وظیفه آخوند هدایت مردم است نه اینکه بگوییم ما میافتیم دنبال مردم. این خود شیرینی است. مهم این است که من به عنوان استاد دانشگاه، شما به عنوان خبرنگار و آن کسی که لباس آخوندی پوشده چه وظیفهای در قبال مردم داریم. این عوامفریبیها از زبان روحانی که از کلاس اولیها بپرسیم میخواهید درس بخوانید یا نه انزجار ایجاد میکند.
* برای این که آدمها گمراه نشوند باید در پشت ادعاها، به عملها هم نگاه کنیم. ادعا یک چیز است عمل چیز دیگری است. مردم بروند نگاه کنند نه تنها مطهری و کوچکزاده که اصولگرایان و اصلاحطلبان هم در رفتارشان این ادعاها هست. شاید یکی از بدترین چیزها که انسان را منفور میکند، نداشتن صداقت است.
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۵ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ - 13 June 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]