واضح آرشیو وب فارسی:نماینده: «نماینده»؛ مهدی بهلولی/ آمار مدارس غیردولتی به شدت در حال رشد است. این در حالی است که شرایط مذکور به طور کلی به سود آموزش و پرورش نیست. این قاعده نه تنها ایران بلکه هر کشوری با چنین شرایطی را شامل می شود. بنابراین باید گفت راه بهسازی و اصلاح آموزش از خصوصی سازی نمی گذرد و خصوصی سازی آموزش و پرورش یک بیراهه است. در حال حاضر مدارس غیردولتی در ایران به دو دسته تقسیم می شوند. گروهی که موفق هستند اما راز موفقیت آنها در معلم خوب و ارائه شاخص های آموزشی بالا نیست، بلکه تنها دلیل آن جذب دانش آموز خوب و باهوش است. آنها از دانش آموزان با ضریب هوشی بالا نام نویسی می کنند؛ شرایط که به نحوی مشابه مدارس تیزهوشان است. به طور قطع زمانی که ورودی دانش آموز خوب بوده و فرد از طبقه متوسط، مرفه و خانواده باسواد باشد، نتیجه یا همان خروجی نیز قابل توجه خواهد بود. دسته دوم؛ مدارسی هستند که برخی امکانات اولیه مانند منابع مالی یا قدرت نفوذ را پایه گذاران آن ندارند و بنابراین از همه دانش آموزانی که به آنها مراجعه می کنند، ثبت نام می نمایند و برای حفظ آنها در مواردی با وجود ضعف دانشی، نمره می دهند. البته بیشتر مدارس ما از نوع اول هستند. هنر آموزش و پرورش در پرورش دانش آموزانی است که از برخی معیارها مانند: «هوش بالا، خانواده فرهنگی یا متمول برخوردار نیستند.» البته نباید از این نکته غافل شد که آموزش و پرورش به این مدارس نیاز دارد، تا آموزش دولتی را نیز به نحوی پولی کند. به طور نمونه در برخی موارد شاهد هستیم در بعضی از مناطق مدرسه دولتی خوب در نزدیکی محل سکونت بسیاری از خانواده ها وجود ندارد، براین اساس والدین ترجیح می دهند فرزندشان را در مدرسه هیئت امنایی ثبت نام کنند که آنها نیز شهریه دریافت می کنند. در چنین شرایطی اولیا اگر هم از پرداخت شهریه گله مند باشند، در یک مقایسه اجمالی با رقمی که مدارس غیردولتی دریافت می کنند به این نتیجه می رسند که مدارس هیئت امنایی را ترجیح دهند. افرادی که از خصوصی سازی آموزش و پرورش دفاع می کنند در واقع استدلال آموزشی ندارند و برخی از آنها به طرحی استناد می کنند که در شیلی اجرایی شده اما خود با شکست روبه رو شده است. بحث دیگر این است که اکنون متولیان امر از نرخ گذاری و ابلاغ آن به مدارس سخن می گویند. روندی که از چند سال قبل نیز وجود داشته است. در این میان همیشه از برخورد با متخلفان صحبت می شود، اما واقعیت این است که هیچ گاه مسئولان موفق به این کار نشده اند، دلیل آن هم شاید این است که مشکل مورد نظر تنها به یک عامل محدود نمی شود. در واقع مدارس خصوصی در مناطق بالای شهر با فرهنگ افراد قشر پردرآمد ارتباط برقرار کرده است. در حال حاضر شاهد کشش یا همان چشم و هم چشمی در طبقات مرفه هستیم که خود به الگویی برای طبقات متوسط و ضعیف جامعه تبدیل شده است. بنابراین نمی توان مانع از ترویج این رفتار از سوی خانواده ها حتی با قانون شد، بلکه باید فرهنگ سازی شود. توضیح بیشتر اینکه در ابتدای سال اگرچه هزینه ها اطلاع رسانی شده و براساس آن از دانش آموزان نام نویسی می شود، ولی به والدین اعلام خواهد شد که در ماه های بعدی رقمی از برای ارائه سایر خدمات حتی اضافه شهریه دریافت می شود. شرطی که والدین باید آن را بپذیرند. به نکته دیگر بپردازیم، اینکه آموزش ما بیشتر معطوف به کنکور است که نتیجه ای کمّی دارد که از این طریق می توانند خانواده ها را ترغیب به ثبت نام فرزندشان کنند؛ به این ترتیب آموزش به بیراهه رفته و کیفیت به تدریج فراموش می شود. از سوی دیگر در مدارس دولتی شاهد هستیم هزینه آب و برق را از دانش آموزان دریافت می کنند یا حتی پیشنهاد شده است اگر مدرسه ای فضای کافی در حیاط داشته باشد، بخش تجاری در آن ایجاد شود. در حالی که ما باید از الگوهای موفق در دنیا و آموزش های پیش رو که زبان زد است، بهره ببریم؛ مانند ژاپن یا فلاند یا کشورهایی که آموزش و پرورش خصوصی ندارد یا تعداد این مدارس بسیار کم است. محور بعدی که در این مجال باید به آن اشاره کرد این است که سال گذشته اعلام شد؛ سرانه تصویب شده حدود 100 میلیارد تومان است که با توجه به آمار بالای مدرسه، رقم ناچیزی به هر مدرسه می رسد. البته بسیاری از مدارس هستند که سال هاست سرانه دریافت نمی کنند و در نتیجه مدیران آنها قادر به تأمین هزینه های آب، برق و گاز نیستند. در مرکز شهر تهران بسیاری از مدارس بنایی قدیمی داشته و هر سال در زمستان مشکلات عمرانی دارند. به طبع با وجود اینکه آموزش در این مدارس رایگان است، از سر اجبار به خانواده ها فشار وارد می شود و بحث کارنامه و اجبار به کمک مالی مطرح می شود. در این خصوص ما نیاز به عزم ملی داریم تا آموزش و پرورش کیفی رایگان ارائه شود. در این صورت بساط مدارس غیردولتی نیز برچیده خواهد شد. ضمن اینکه معلم ها باید آموزش ضمن خدمت دیده و دغدغه معیشت نداشته باشند تا آموزش کیفی قابل قبولی ارائه شود. یادتان باشد ما در کشور مدرسه خصوصی نداریم، بلکه مدارس پولی شکل گرفته است. در مدارس خصوصی واقعی خانواده و آموزش و پرورش در سیاست گذاری آموزشی سهیم هستند. به عنوان مثال خانواده در ازای مبلغ بیشتر خارج از سیاست گذاری های مدارس دولتی فرزندشان آموزش مهارت هایی مانند: «مهارت های ورزشی یا هنری» می بینند. *کارشناس آموزشی
یکشنبه ، ۲۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نماینده]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]