واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
اعتراض افغانستان به ثبت مشترک مولانا توسط ایران - ترکیه
روز نو : افغانستان به توافق ایران و ترکیه مبنی بر ثبت مثنوی مولانا به عنوان میراث مشترک فرهنگی این دو کشور در یونسکو اعتراض کرد. افغانستان به توافق ایران و ترکیه مبنی بر ثبت مثنوی مولانا به عنوان میراث مشترک فرهنگی این دو کشور در یونسکو اعتراض کرد.نصیر احمد اندیشه، سرپرست و معاون اداری و مالی وزارت امور خارجه افغانستان در دیدار با خانم پتریشیا مک فلپس، نماینده یونسکو در افغانستان، با ابراز نگرانی از این تصمیم دولتهای ایران و ترکیه گفته است:"هرگاه قرار باشد این اثر شناخته شده ادبی و شاهکار عرفانی مولوی ثبت میراث جهانی یونسکو گردد، واقعیت تاریخی زادگاه خداوندگار بلخ نباید نادیده گرفته شود و پیوند مولانای بزرگ با افغانستان نباید فراموش گردد."براساس خبرنامه وزارت امور خارجه افغانستان نماینده یونسکو در افغانستان اطمینان داده که نگرانی دولت این کشور در مورد با مثنوی مولانا را به مرکز آن سازمان گزارش خواهد داد.سهشنبه گذشته ۱۸ خرداد خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از رئیس سازمان مرکز اسناد ملی این کشور نوشت:" با ترکیه توافق کردهایم که مثنوی مولوی را به صورت مشترک ثبت کنیم، مولانا یکی از نقاط مشترک فرهنگی ایران و ترکیه است".سیدرضا صالحی امیری، مشاور رئیس جمهوری و رئیس سازمان اسناد ایران درباره ثبت جهانی مثنوی مولانا گفته بود:"در حال حاضر در مرحله ثبت هستیم، ما به دلیل اشتراکات فرهنگی این کار را انجام دادیم. ایران و ترکیه اشتراکات فرهنگی زیادی دارند. باتوجه به اینکه مولوی در قونیه دفن شده، اما به زبان فارسی شعر گفته، هم ما و هم تُرکها شرایط ثبت داشتیم اما ما این حوزه مناقشه را به حوزه وحدت تبدیل کردیم."جلال الدین محمد بلخی، ملقب به مولوی و مولانا، در سال ١٢٠٧ میلادی (٦٠٤ هجری قمری) در بلخ متولد شد و خانقاه بهاالدین ولد، پدر او، در ولایت بلخ در شمال افغانستان قرار دارد.اطلاع دقیقی درباره تاریخ ساخت این خانه گلی، در دست نیست ولی اسناد تاریخی نشان میدهد که در سال ۱۲۰۷ تولد جلال الدین محمد، این خانقاه از رونق و شکوه زیادی بر خوردار بود.بهاء الدین ولد، که به واعظ نامدار بلخ شهرت داشت، هنگامی که پسرش جلال الدین کودکی خردسال بود از بلخ خارج شد. عبدالحسین زرین کوب، پژوهشگر تاریخ ادبیات، در این باره مینویسد: "او [بهاء الدین ولد] از خوارزمشاه رنجشی یافت که سبب آن درست معلوم نیست. شاید وجود امام فخر رازی - یک واعظ دیگر- که با صوفیه میانهای نداشت و شاه بدو دل بسته بود وی را از او آزرده خاطر داشته بود."او می افزاید: "چندی در وخش و سمر قند میبود، آنگاه عزیمت حج کرد. از راه نیشابور و بغداد به حجاز رفت و در بازگشت از مکه یکچند قدم به شام شد. هنگامی که خوارزم و ماوراء النهر به دست مغول افتاده بود و خوارزمشاه سرگشته و دربدر بود [سلطان ولد] به قونیه رفت و در آنجا سر بر بالین خاک نهاد."
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۴:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]