واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حفظ تعادل ميان خواستههاي مسئولان و توقعات جامعه
حميدرضاعسگري سرمقاله نویس روزنامه آفرینش نوشت: آنچه همواره خطر انحطاط و سقوط را از ساحت دولتها و اشخاص صاحب منصب دور ساخته است، گرايش به خط اعتدال بوده و بس. اما نسبت اين تعادل با حيطه سياست و رفتار سياستمداران ما معمولا منطبق نبوده و آنها به سبب برخي تفكرات و اهداف خاص دچار كندروي ويا تندروي گرديده اند.
جداي از اينكه بحث افراط و تفريط را مطرح كنيم بايد اين نكته را متذكر شويم كه بعضاً تندرويها درراستاي احقاق هدفي مطلوب و مورد نياز جامعه بوده است، اما بايد توجه داشت كه براي علاج و درمان يك بيماري با تزريق يكباره داروهاي مورد نياز ممكن است سلامت جان بيمار باخطر مواجه شود.درمورد كندرويها نيز بايد به اين امر اشاره كرد كه گاهاً تعلل بيش از اندازه براي آماده سازي جامعه درجهت رسيدن به يك موعودي ممكن است با ضرر و زيان همراه باشد.
شايد آثارزيان بار اين كندروي و تندرويها را بيش از همه در حيطه مسائل فرهنگي و اجتماعي مشاهده كنيم. اتخاذ تصميمات و تدوين برنامههايي كه قرار است الگوهاي رفتاري و هنجارهاي فرهنگي جامعه را شكل بدهد، قطعاً اگر دچار كندي يا تندي در برخورد با واقعيات جامعه گردد، باشكست و بازخورد از سوي اجتماع مواجه خواهد شد.
نمونهها و تجربههايي از اين دست بسياردرجامعه مشاهده شده است. طرحهاي غيركارشناسي دركنترل اخلاقي و موازين اسلامي درجامعه همچون برخورد با پوشش و حجاب مردم، اقدامات مقطعي و بي سرانجام جمعآوري ماهوارهها ازپشت بامها با سبك و سياق خاص خود، هيجان آفرينيهاي بي مورد و تهيج جوانان درورود به برخي مسائل سياسي كه حتي از سوي مقامات عالي رتبه كشور منع و نهي شده، جلوگيري از برگزاري كنسرتهايي كه ازسوي نهادهاي رسمي داراي مجوز برگزاري بوده و ... تنها مشتي نمونه از خروار است كه از عدم تعادل ما در مسائل مختلف فرهنگي و اجتماعي مي باشد.
از سوي ديگر ممكن است اين تصميمات به دستمايهاي براي جنجالهاي سياسي و تلافي جوييهاي حزبي مبدل گردد. به عنوان مثال درهردوره گروه مخالف دولت دربرخورد با مسئلهاي همچون فيلترينگ نوعي نگاه تند و يا كند از خود بروز ميدهند. هنگامي كه دولتها برلزوم فيلترينگ اصرار دارند، مخالفان سروصداي آزادي سرمي دهند. درمقابل نيز هنگامي كه دولتي درصدد بازگشايي يكباره دربهايي مي گردد كه تاكنون هيچ شخص و نهادي به آن نزديك نشده است، شاهد فرياد سياست بازاني هستيم كه سنگ برباد رفتن ايمان و ارزشهاي جامعه را به سينه مي كوبند؛ اين يعني تندروي و كندروي در عمل !!
روش عقلاني براي برخورد با اين قبيل اقدامات را كه با حقوق مردم جامعه گره خورده است را با مثالي ديگر بيان مي كنيم. دركشورسوييس مردم براي رفتن به آلمان بايد مسافت رودخانه بين شهر "زوريخ و شف هازن" را دور مي زدند تا به مرزآلمان برسند. مسولان شهري درصدد ساختن پلي برروي اين رودخانه شدند اما مردم منطقه مخالفت كردند. به سبب حاكم بودن سطحي عالي از دموكراسي دراين كشور با مخالفت مردم پل ساخته نشد!. اما مسئولان امر كه ازمزاياي اين طرح مطلع بودند با متوسل شدن به كارشناسان اجتماعي، درصدد آموزش مردم از طريق پخش بروشورهاي فرهنگي، تبليغ درمورد كاهش هزينههاي سفربه آلمان و درآمدزايي براي اهالي و... برآمدند. ازاين روش مردم حاضر شدند تا پل مورد نظر ساخته شود.
جان كلام اينكه حلقه مفقوده دراكثرمسائل سياسي،فرهنگي، اجتماعي و حتي اقتصادي دركشور بحث فقدان آموزش درميان مسولان و جامعه ميباشد. اين طور نيست كه صرفاً مردم دچاركمبود آگاهي براي پذيرش امري فرهنگي باشند، بلكه دربسياري موارد اين مسولان هستند كه از آموزش و آگاهي كافي درمورد خواستهها و نيازهاي گوناگون مردم برخوردار نيستند.
منبع: روزنامه آفرینش
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۰ - ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - 31 May 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]