واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: آیتالله هاشمی: احتمال دیدار روحانی و اوباما وجود ندارد /در مساله حصر از دولت نباید توقعی داشت سیاست > احزاب و شخصیتها - آفتاب نیوز نوشت: آیتالله هاشمی معتقد است در مساله حصر نباید از دولت متوقع باشیم.
آیت الله هاشمی در گفتگویی به مباحثی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری سال 96، مساله حصر، اختلافات ایران و عربستان، دیدار اوباما و روحانی و ...پرداخته است که در ادامه اهم آن را می خوانید؛ * آمریکاییها حتی بیشتر از ما میخواهند که با ما رابطه داشته باشند. ولی در زمان امام(ره) ایشان هیچوقت راه ندادند. در زمان آیتالله خامنهای هم ایشان هیچوقت به صورت رابطه مسأله را مطرح نکردند. تنها اقدامی که کردند، حدود یک سال قبل از اینکه دولت آقای روحانی بیاید، ایشان با میانجیگری سلطان عمان که از طرف آمریکاییها به او پیشنهاد شده بود، آنها خدمت آقا آمدند و ایشان موافقت کردند که مذاکره در عمان به صورت محرمانه مطرح شود. دو جلسه هم برگزار شد. معلوم شد که این مذاکرات بهجایی نمیرسد. چون حرفهای دو طرف خیلی با هم فاصله داشت.
*البته مذاکره در جمع 1+5 بود. آمریکایی یک مذاکره دو طرف جداگانه میخواستند که رهبری موافقت کردند و افرادی هم رفتند، اما نشد. بعداً که آقای دکتر روحانی آمد، در همان مذاکرات 1+5 که جریان داشت، گفتوگوهایی انجام شد. چون این دفعه آقای روحانی با سیاست مناسبتری نسبت به آن عمل کرد. به نظرم اگر آمریکاییها عقل به خرج بدهند و درست عمل کنند، میتوانند بهجای خوبی برسند. * ما انتظار داشتیم که بعد از برجام آمریکایی ها درست عمل کنند تا مشکلی ایجاد نشود، ولی کارهای نادرستی انجام دادند که خراب میکند. یکی همین مسأله مصادرهکردن دو میلیارد اخیر بود. * از زمان دکتر مصدق، همیشه مسأله آمریکا را در داخل کشور داشتیم. در زمان پهلوی دوم خیلی علنی شد که اذیت میکردند. بعد از انقلاب هم تا الان اینگونه شد. بیاعتمادیهای این سالهای طولانی، احتیاج دارد که اینها چند سالی نرمش به خرج بدهند و امتیاز بدهند تا مسؤولان ایران اعتماد کنند. *{در پاسخ به سوالی درباره دیدار روحانی با اوباما }:در این شرایط اصلاً احتمالش هم نیست. وقتی رهبری مخالف باشند، آقای روحانی این کار را نمیکنند. حتی آن تلفنی که کردند، در آنجا به ایشان فشار آمد که تلفن کردند. فکر میکنم در این شرایط زمینهی ملاقات آقای روحانی نیست و آقای روحانی هم اقدام نمیکند. * مساله عربستان را قابل حل میدانم. الان که بدتر از بعد از جنگ نیست. در جنگ، عربستان چقدر به صدام کمک میکرد! بعد از جنگ در مدت کوتاهی توانستیم عربستان را به یک همکار در منطقه تبدیل کنیم. آن موقع مسأله نفت به بنبست رسیده بود و آنها عقیده داشتند که نباید گران شود. در اولین صحبتی که با ملک عبدالله کردم، او گفت: اگر ما نفت را گران کنیم، آنها سوخت جایگزین پیدا میکنند و نفت از دور بیرون میرود. اطلاعات من از وضع نفت از او بیشتر بود و گفتم: اصلاً چنین سوختی به این آسانی به دست نمیآید. چهچیزی جای نفت را میگیرد؟ سال به سال مصرف نفت بیشتر میشود و صنایع مرتبط با نفت خیلی بیشتر میشوند و سال به سال گران میشود و از این نترسید. یکی، دو جلسه با هم بحث کردیم. آخرین جلسه در اینجا بود که برای اجلاس سران آمده بودند. با هم بحث کردیم و ادامه بحث را در ماشین کردیم چون شام منزل ما بودند و به شام عمومی نرفتند. با هم حرف زدیم، وقتی رسیدیم، ایشان گفت: من حرف شما را قبول کردم و بعد از چند روز دیدیم که مسأله بنبست نفت شکست. * میتوان با اینها درست رفتار کرد. آنها هم همینطور هستند. آنها هم از ما توقعات دیگری دارند. بالاخره حج برقرار و بقیع برای زوار ما باز شد. صحبت از تجدید بنای بقیع بود. همه اینها را داشتیم حل میکردیم، ولی دولت قبل برخوردهای دیگری کرد. من فکر میکنم باز هم میشود. آنها میدانند که حتی اگر همه با هم باشند، نمیتوانند با ایران کاری بکنند. با یمن به آن صورت نتوانستند کاری بکنند، در حالی که همه جمع شده بودند. ایران با همه کشورهای منطقه فرق دارد. من فکر میکنم با عربستان میتوانیم مسأله را حل کنیم. ● * میتوانیم در کشور اشتغال ایجاد کنیم. اولین اقدامی که دولت هم دستور داده ولی در استانها آنچنان فعال نیستند، این است که برنامهریزی کنیم تا تمام کارخانههایی که تعطیل شدهاند و خیلی زیاد است، کارشان را از نو شروع کنند. سرمایهگذاری شده و نیرو دارند، ولی فعلاً نقدینگی ندارند. میتوان از طریق تسهیلات بانکی به آنها نقدینگی داد که کارشان را شروع کنند. یکدفعه موج کسانی که از این کارخانهها بیرون رفتند، بر میگردند و کار میکنند. طرحهای نیمه تمام داریم که در سیاستهای کلی نظام آمده اینها را به مردم واگذار کنند. صدها طرح بزرگ نیمه تمام داریم. پالایشگاه، نیروگاه و بندر و طرحهای دیگر داریم. الان تقویت بخش خصوصی در قانون ما هست و باید به آنها طرح و پروژه بدهیم. باید یک مقدار محکم عمل کرد و جدی گرفت و نیروی انسانی را وارد میدان کرد. *اشتغال را بخش خصوصی ایجاد میکند. کار دولت این است که زمینهای سرمایهگذاری، بهرهبرداری و عدالت را ایجاد کند. مردم خودشان کار و شغل ایجاد میکنند. وقتی که تولید زیاد شد، مسأله صادرات پیش میآید که باز دولت باید کمک و حمایت کند تا بخش خصوصی بتواند رقابت کند. *{در پاسخ به این سوال که اخیراً نقلقولی از شما در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه با توجه به فضایی که پیش آمده و به آن رشدی که مردم از لحاظ درک و شعور و آگاهی رسیدهاند، من با خیال راحت میتوانم از این دنیا وداع کنم}: آن حرف من متوجه نقطه خاصی بود. سیاست دنیا، سیاست منطقه و سیاست داخلی همیشه در تحول است. هیچ سیاستمداری خیالش راحت راحت نیست. مخصوصاً اینکه کشورها و افرادی دشمن هستند. ما دشمن کم نداریم. به همینخاطر خیال هیچکس راحت نیست. آن جمله من مربوط به یک ناراحتی، یعنی مربوط به انحراف اجرایی کشور بود. آن حالت هر کسی را نگران میکرد که کشور را دارند بهگونهای اداره میکنند که به بنبست و شاید به جنگ میرسد. من نمیگویم که آنها سوءنیت داشتند، تفکرشان این بود و با این تفکر در کشور خیلی اشکالات ایجاد کردند. آن حالت را مردم دیدند و نمیخواهم شرح بدهم. من نگران بودم که این به کجا میرسد. البته یک عدهای فریب ظاهرکاریها مثل مسکن مهر و یارانهها و امثال آنها را میخورند. اینها کارهای روبنایی است. البته سیاست کشور این نیست که دولت اینگونه کارها را بکند. * اگر یارانه را صرف تولید و اشتغال کنند و در هر خانه یک نفر شاغل باشد، احتیاج به یارانه نیست که به هر نفر ماهی 45 هزار تومان بدهیم. واقعاً نگران بودیم که این انقلاب کجا میرسد. تندرویهایی که بعضی از گروههای سیاسی، بعضی از آقایان قم، بعضی از افراد شاخص روحانیت و تریبونها میکردند، چیزهایی بود که مردم را از انقلاب دور میکرد. اتکای نظام در درجهی اول به خدا و بعد به مردم است و باید مردم همراهی کنند. * در انتخابات اخیر میدانید که هر کسی را که فکر میکردند رأی میآورد، سلب صلاحیت کردند. ولی مردم آن قدر آگاه بودند که به پیشنهادهای بعدی به خوبی رأی دادند و این نشان داد که مردم راهشان را پیدا کردهاند. من گفتم بعد از دو انتخابات به نظرم روشن شد که مردم میخواهند سرنوشت خودشان را جدّیتر در دست بگیرند، که باید چنین بشود و اسلام همین را خواسته و انقلاب هم همین را خواسته است. *هر کسی تا زنده است، رسالتش باقی است. ولی زمانی نگران میشود که وقتی من رفتم بعد از من چه میشود. من دیگر اینگونه نگران نمیشوم. چون الان مردم وضع خودشان را زیرنظر گرفتند. * بحران بیکاری، گرانی و اختلافاتداخلی نگرانکننده است. البته اختلافات میتواند معمولی باشد و در همه جا احزاب با هم رقابت کنند. اگر اخلاق سیاسی داشته باشیم، ضرری ندارد و این مهم نیست. اما این وضع فعلی باید عوض و بهتر شود. *. در زمان دولت سابق میخواستم به زیارت مکه بروم، از شورای عالی امنیت پیش من آمدند و گفتند ما در مسایلی با عربستان اختلاف داریم و خوب است که شما در این سفر و دیدارهای با ملک عبدالله اینها را حل کنید. اختلافات عقیدتی بود که وهابیها و سلفیها شروع کرده بودند. بعد از مهمانی رسمی یک جلسه سه، چهار ساعته با ملک عبدالله نشستیم و یک تفاهم کامل برای حل اختلافاتمان کردیم. اول این بود که یک گروه از علمای مشترک بگذاریم تا برای اختلافاتی که هست، مرجع باشند. این کار خیلی از مسایل را حل میکرد و الان هم لازم داریم. برای عراق، سوریه و لبنان کمیسیون مشترک بگذاریم. برای دنیای اسلام همکاری کنیم. قرار شد پیگیری شود. بعد از اینکه من آمدم، دولت وقت و تندروهای سعودی بهگونه دیگری رفتار کرد که نه تنها اختلافات آنها کم نشد، بلکه به سطح مردم رسید. *{در پاسخ به سوالی درباره انتخابات ریاستجمهوری سال 96}: اگر وضع عمومی همینگونه باشد و مردم را داشته باشیم که داریم، بهنظرم نتیجه روشن است. ولی اگر دستهای دیگری دخالت کنند، بحث جداگانه است. بهنظر من بهطور طبیعی و عادی انتخابات خوبی خواهد شد و حضور مردم هم خیلی پرشور خواهد شد و رقابت هم خواهد بود. چون دیگران هم به میدان میآیند. ولی نمیتوانم حوادث و اتفاقات احتمالی را پیشبینی کنم. امیدوارم که به خوبی پیش برود، بنده هم اگر تا آن روز باشم، کمک میکنم. *درباره حصر نباید از دولت توقعی داشته باشید. دولت نمیتواند کاری بکند. فعلاً در این فضا، پیشبینی آن یک مقدار آسان نیست. البته میتواند تحولی پیش بیاید و نمیخواهم منفی بگویم. نمیتوانم پیشبینی کنم. 27216
کلید واژه ها: ایران و عربستان - اکبر هاشمی رفسنجانی -
دوشنبه 10 خرداد 1395 - 13:07:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]