تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821016034
دکترین برجام و قواعد نظم نوین جهانی
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دکترین برجام و قواعد نظم نوین جهانی تهران- ایرنا- روزنامه مردم سالاری در سرمقاله ای برنامه جامع اقدام مشترک با امضاء سندی میان جمهوری اسلامی ایران؛ 1+5 و اتحادیه را بررسی و منتشر کرد.
در ادامه این سرمقاله که به قلم بهروز پورسینا منتشر شده است، می خوانیم: پس از 12 سال فراز و نشیب در مورد پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، سرانجام در 23 تیر ماه 1394 توافق جامع هسته‌ای برای برنامه جامع اقدام مشترک با امضاء سندی میان جمهوری اسلامی ایران؛ 1+5 و اتحادیه اروپا منعقد شد. این توافقنامه می بایست برای طی آخرین مراحل اجرایی آن، از دو گذرگاه کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی به سلامت عبور می کرد. گذرگاه کنگره تبدیل به گردنه ای خطرناک برای دولت دموکرات آمریکا شد که با تعاملاتی پیچیده، این طرح از گردنه کنگره، جان سالم به در برد. در گذرگاه مجلس شورای اسلامی برای بررسی این طرح، با آنکه زمان زیادی را به خود اختصاص داد اما در نهایت، کلیات و جزئیات طرح به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. «طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام»، در جلسه روز 22 مهر 1394 شورای محترم نگهبان مورد تایید نهایی قرار گرفت و مغایر نبودن این مصوبه مجلس شورای اسلامی با شرع و قانون اساسی اعلام شد که در نهایت و در 23 مهر 1394، دکتر علی لاریجانی، قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» را برای اجراء، به ریاست محترم جمهور ابلاغ کرد. از 23 تیر تا 23 مهر، برگ نوینی در تاریخ تحولات سیاسی آمریکا و جمهوری اسلامی ایران رقم خورد که با کنش و واکنش‌های زنجیره‌ای با سایر ابر قدرتها، منجر به آغاز نظم نوین جهانی با قواعد ایران هسته‌ای شده است.تا پیش از این، نظم نوین جهانی مرادف و مترادف با تفسیر نوین از نقش جهانی آمریکا، در پی فروپاشی بلوک شرق در آستانه ورود به دهه 1990 قلمداد می شد. پس از گورباچف، بی تردید، روسیه یلتسین کاتالیزوری برای توسعه نظم نوین جهانی در برنامه‌های بوش پدر بود. فرآیند فروپاشی کامل بلوک شرق، تا پایان دهه 1990 استمرار داشت اما ادامه این روند می توانست روسیه را به یک کشور دست دوم، هم ردیف کشورهایی نظیر اوکراین و قزاقستان تبدیل کند. در آستانه ورود به هزاره جدید در سال 2000 میلادی، مرد اسرار آمیز روسیه یعنی ولادیمیر پوتین به شکل بسیار حساب شده ای، قدرت را از چنگ یلتسین به در آورد. پوتین، وقتی حکم ریاست اداره اطلاعات و امنیت روسیه و ریاست شورای امنیت فدراتیو روسیه را گرفت، به عنوان یکی از سه معاون سرگیی استپاشین، نخست وزیر وقت روسیه برگزیده شد. با سقوط دولت، پوتین به مقام کفالت نخست وزیری رسید؛ پس از آن بود که در همان روز بوریس یلتسین، ولادیمیر پوتین را به عنوان جانشین خود به مردم روسیه توصیه کرد. پوتین از پارلمان روسیه به عنوان نخست‌وزیر و در کمتر از یک هفته بعد، رأی اعتماد گرفت.در آخرین روز سال 1999 و در آستانه ورود به هزاره سوم، پس از آنکه بوریس یلتسین زودتر از موعد، اختیارات ریاست جمهوری را از خود سلب کرد، پوتین به اجرای وظایف رئیس‌جمهور پرداخت و رسماً کفیل ریاست جمهوری شد. او در انتخابات 2000 در ماه مارس، با نزدیک به 53 درصد آراء، رئیس‌جمهور کشور روسیه شد که باید این واقعه را، نقطه عطفی در بازخوانی نظم نوین جهانی بوشی قلمداد کرد. بوش پدر که نقش کلیدی در تحولات بزرگ سیاسی – نظامی جهان در چند دهه اخیر دارد، فرآیند تکمیل نظم نوین جهانی را با شکست در برابر بیل کلینتون در رقابتهای انتخاباتی، به ناچار به او سپرد. بخش قدرتمند حامی بوش در داخل و خارج از آمریکا از این فرآیند کار بیل کلینتون راضی نبودند فلذا، پایان ریاست جمهوری بیل کلینتون را با فضاحت به پایان رساندند ( ماجراهای مونیکا لونسکی ). معاون محبوب کلینتون یعنی الگور نیز در انتخابات سال 2000 ریاست جمهوری آمریکا، به شکل کاملا شبهه دار و مشکوک، وادار به پذیرش شکست در رقابت انتخاباتی با بوش پسر شد! با آنکه بوش پسر، توانایی ایفای نقش بوش پدر را نداشت اما دست ناپیدای بوش پدر، حضوری قدرتمند در دولت او و سیاست خارجی آمریکا داشت.بوش پدر بخوبی دریافته بود که پوتین، مانعی بسیار جدی برای تحقق رویای نظم نوین جهانی به قرائت گروه اوست. سوابق طولانی و عمیق خانواده بوش با بدنه آل‌سعود، کانون بسیار شک برانگیزی است در خصوص ایجاد حادثه 11 سپتامبر در سال 2001 میلادی؛ بخصوص در این روزها که بطور رسمی، نقش بخشهای قدرتمندی از آل‌سعود، در وقوع این حادثه در سطح بین‌الملل رسانه‌ای شده است.به هر تقدیر، آنچه را که آمریکا برای نیل به توهم نظم نوین جهانی بوش پدر نیاز داشت، در 11 سپتامبر به دست بوش پسر افتاد. عملکرد میلیتاریستی و دیوانه وار بوش پسر، زمینه ای برای پیروزی قاطع دموکراتها در 8 سال دوران ریاست جمهوری اوباما با افکار و برنامه‌های متفاوت او در اداره کشور آمریکا همچنین تحقق رویای نظم نوین جهانی، از نوع آمریکایی آن شد. جرج بوش پدر 92 ساله ( بوش قبل از کسب مسند ریاست جمهوری آمریکا در 1988، صحنه گردان اصلی سیاست خارجی آمریکا به عنوان معاون رئیس‌جمهور، در 8 سال زمامداری رونالد ریگان بود. سمتهای قبلی بوش پدر عبارت بودند از: رئیس سازمان CIA یا همان سیا، سفیر آمریکا در کشور چین و نماینده آمریکا در سازمان ملل! )، برای استمرار سیر تحولاتی که از زمان به قدرت رسیدن ریگان در آمریکا شروع شده بود، دیگر پسرش را به نام جب بوش به صحنه آورد تا بار دیگر، گروه مخوف بوش قدرت را در سال 2016 در انتخابات ریاست حمهوری آمریکا بدست گیرند و پازلهای به هم ریخته و یا مفقود شده نظم نوین جهانی بوشی را انتظام دهند و یا باز آفرینی کنند. جب بوش در رقابت با سایر نامزدهای جمهوری خواه عقب ماند ولی این ماموریت به تد کروز سپرده شد. با کناره گیری کروز که شخصی به مراتب خطرناکتر از ترامپ است دار و دسته جمهوری خواهان در یک سردرگمی تاریخی گرفتار شده اند و نگرانی‌های جدی در خصوص ترامپ دارند اما در عین حال، قطعا کسب قدرت توسط ترامپ برایشان بهتر از پیروزی نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست‌جمهوری 2016 است. اوباما رئیس‌جمهور کشور مستکبری به نام آمریکا است اما از روسای جمهور قبلی عاقل‌تر بوده است. او تا اینجا، بخوبی ثابت کرده که درصدد نظم نوین جهانی به قرائت اوبامایی بوده است و نه بوشی؛ البته وجوه مشترک در هر دو قرائت، زیاد است اما وجوه افتراق متعدد و اساسی نیز وجود دارد. او و تیمش پذیرفتند که نمی توانند قدرت ایران را دست کم گیرند و در دکترین خود، با تعامل با اتحادیه اروپا و دیگر اعضای اصلی شورای امنیت سازمان ملل، مجبور به پذیرش جایگاه قدرت هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران شدند.با آنکه در دکترین دفاعی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تولید و بکارگیری سلاح‌های کشتار جمعی بخصوص بمب اتمی جایی ندارد اما از باب اینکه از قدیم هم گفته‌اند «کافر همه را به کیش خود پندارد»، با این تحلیل که توانمندی تکنولوژیک هسته‌ای ایران بالقوه می تواند این کشور را قادر به تولید سلاح هسته‌ای کند، در مقابل دریافت امتیاز بزرگی به نام «تقریبا هیچ» که همان قرار گرفتن کشورمان در آستانگی تولید سلاح هسته‌ای بود!، از مواضع یک دست خصمانه خود عقب نشستند ( توافقات مشترک و یکدست پنج قدرت هسته‌ای شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا).نکته اساسی: هم بدلیل اعمال فشارهای کانونهای متعدد قدرت در آمریکا و هم بدلیل خوی استکباری سردمداران آن، مانیفست بد عهدی و خدعه را کنار نمی‌گذارند تا در نظم نوین جهانی با قواعد حضور ایران قدرتمند و هسته‌ای، کام ملت ایران به زعم آنها شیرین نشود. نتیجه‌گیری: برای جامعه جهانی، شرط پذیرش قواعد نظم نوین همانا نوشیدن از جام برجام است. اسرائیل و جمهوری‌خواهان، جایگاه رفیع قدرت هسته‌ای را حتی از نوع صلح‌آمیز آن برای جمهوری اسلامی‌ایران برنمی‌تابند؛ در همین راستا، قواعد بازی ایران هسته‌ای، یک گسل بزرگ فعال را در این به اصطلاح نظم نوین جهانی در بدنه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بوجود آورده است (متاسفانه، برخی برجام ستیزان داخلی نیز بجای حفظ وحدت کلمه و احیانا نقادی منصفانه و سازنده، به طریقی عمل کرده‌اند که بیم ایجاد گسلی مشابه نیز در کشورمان می‌رود اما انشاء‌الله من بعد با حفظ وحدت کلمه و با توجه به آنچه ذکرش گذشت، امید است در سایه هدایت‌های رهبری معظم انقلاب، این تهدیدها در دکترین برجام، به فرصت تبدیل شود). در سال 1395، دکترین برجام می‌بایست بر پایه استفاده حداکثری از برجام و کاهش آسیب‌های محتمل درون‌زا و برون زای آن، استوار گردد که در این راستا، نقش شورای عالی امنیت ملی بسیار مهم و تاثیر گذار است. برجام، مرحله دشوار نوزادی را گذرانده اما هنوز نو پا است و باید به راه افتادن آن کمک کرد. مسیر برجام در سال 1395 می‌بایستی با نهایت هوشیاری، هوشمندی و همت والا طی شود. نگارنده معتقد است که حتی اگر هم جمهوری خواهان در آمریکا سر کار بیایند جرات لغو یکجانبه برجام را نخواهند داشت. البته در عالم سیاست چیزی را نمی‌توان صد در صد محال دانست. اگر چنین شد و برجام در آمریکا یکجانبه لغو شد، در آن زمان برجام بر روی پای خود ایستاده است و مسیر منطقی اش را طی خواهد کرد؛ با آنکه ما نه ادعای سیمرغ بودن می‌کنیم و نه ادعای مگس بودن حریف را اما اگر چنین شود، می‌دانیم کمی زحمت ما می‌دارند ولی در مقابل، عرض خودشان را در میان دولت‌ها و ملت‌ها بیش از پیش‌از بین خواهند برد.*منبع: روزنامه مردم سالاری، 21 اردیبهشت 1395**گروه اطلاع رسانی**9117**9131
21/02/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
-
سیاسی
پربازدیدترینها