تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826008173




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دردسرهای تلگرامی برای دختر و پسرجوان


واضح آرشیو وب فارسی:الف: دردسرهای تلگرامی برای دختر و پسرجوان

تاریخ انتشار : پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۳
دختر ۲۴ ساله چندی قبل با مراجعه به ماموران در شکایتی ادعا کرد، پسر جوانی به بهانه ازدواج او را فریب داده و پس از کشاندن او به باغی مورد آزار و اذیت قرار داده است.به گزارش جام جم، پس از این شکایت ماهان در خانه شان دستگیر شد. پسر جوان در بازجویی‌ها به دوستی با دختر جوان اعتراف کرد اما منکر آزار و اذیت او شد.***چرا دختر جوان را مورد آزار قرار دادی؟این موضوع را قبول ندارم. او برای این‌که از من انتقام بگیرد این شکایت را مطرح کرد و مرا به دردسر انداخت.چرا باید انتقام بگیرد؟چون نمی‌خواستم با او ازدواج کنم. نیلوفر تا قبل از این‌که این تصمیم را بگیرم خوب بود و مشکلی نداشت، اما وقتی مطمئن شد تصمیمم جدی است این شکایت را مطرح کرد.با او چطور آشنا شدی؟در یک گروه تلگرامی. هر دو عضو آن گروه بودیم و گاهی شوخی می‌کردیم. بعد از مدتی شوخی‌های ما به چت خصوصی کشیده شد. وقتی به خودم آمدم از او خوشم آمده بود و هر روز باید با نیلوفر صحبت می‌کردم. او هم به من علاقه‌مند شده بود. یک روز به نیلوفر پیشنهاد دادم در یک کافی‌شاپ همدیگر را ببینیم؛ فکر نمی‌کردم به راحتی قبول کند، اما او هم از این پیشنهاد استقبال کرد. بعد از دیدار اول رابطه‌مان صمیمی‌تر شد.بعد تو از او خواستگاری کردی؟یک روز با من تماس گرفت و گفت قرار است برایش خواستگار بیاید. خیلی بهم ریختم و اعصابم داغون شده بود. نمی‌خواستم نیلوفر را از دست بدهم. تصمیم گرفتم بحث ازدواج را پیش بکشم تا به خواستگارش جواب منفی بدهد. او هم به خاطر من به خواستگار جواب رد داد. البته بعدها فهمیدم موضوع خواستگاری دروغ بوده و نیلوفر مرا فریب داده و نقش بازی کرده بود.خب چرا از ازدواج منصرف شدی؟نیلوفر بعد از مدتی چهره واقعی‌اش را نشان داد. او دروغگو بود و دروغ‌های زیادی به من گفته بود. باورتان نمی‌شود او تا سه ماه خودش را فرناز معرفی کرده بود. حتی به دروغ گفته بود پدرش مهندس است و وضع مالی خوبی دارند. در حالی که پدرش کارگر بود و در خانه‌ای اجاره‌ای زندگی می‌کردند.چطور متوجه دروغ‌هایش شدی؟وقتی دید موضوع خواستگاری جدی است و می‌خواهم او را به خانواده‌ام معرفی کنم خودش واقعیت را گفت. یک روز خواست همدیگر را ببینیم. وقتی به محل قرار رسیدم ناراحت بود. بعد هم با گریه واقعیت‌های زندگی‌اش را تعریف کرد. او حتی یک بار نامزد کرده بود، اما نامزدی‌اش بهم خورده بود.تو هم به خاطر این دروغ‌ها از تصمیمت منصرف شدی؟نه. به او حق دادم. در دوستی‌های اینترنتی نمی‌توان راحت اطمینان کرد. وقتی فهمیدم خیانت کرده از تصمیمم منصرف شدم. او همزمان با یکی از پسرهای گروه ارتباط داشت و همین حرف‌ها را به او هم گفته بود. وقتی فهمید متوجه خیانتش شده‌ام، داستانی جدید تعریف کرد و گفت این پسر مزاحمش بوده و برای این‌که دست از مزاحمت‌هایش بردارد با او چت می‌کرده است.دیگر حاضر نبودم با او ادامه بدهم. موضوع را به او گفتم و دیگر به تلفن‌هایش پاسخ ندادم. یک هفته‌ای زنگ زد و پیام داد، اما هیچ عکس‌العملی نشان ندادم. بعد پیامی فرستاد و تهدیدم کرد. من تهدید را جدی نگرفتم. فکر کردم می‌خواهد مرا مجبور کند که به تماس‌هایش پاسخ بدهم.چطور دستگیر شدی؟یک روز در خانه بودم که ماموران به آنجا آمدند و دستگیرم کردند. وقتی از اتهامم مطلع شدم، شوکه شده بودم. چطور ممکن بود او چنین ادعایی را مطرح کند. او فقط به فکر خودش بود و با این شکایت فقط آینده‌ام را خراب کرد. دیگر نمی‌توانم در چشمان پدر و مادرم نگاه کنم. آنها به من اعتماد کامل داشتند اما من اعتمادشان را خراب کردم.اما نیلوفر مشخصات کامل باغ را اعلام کرده است؟بله . من جشن تولد او را در باغمان در لواسان برگزار کردم. او به آنجا آمده بود و به خاطر همان مشخصات باغ را داشت. دوستانم شاهد آن روز هستند. من برای این‌که او را خوشحال کنم، بدون اجازه پدرم در ویلا جشن تولد گرفتم و حالا او از محبت من هم سوءاستفاده کرده است.الان می‌خواهی چکار کنی؟ثابت می‌کنم او یک دروغگوست. من بی‌گناهم و تنها اشتباهم دوستی با نیلوفر بود.حرف آخر؟لعنت به اینترنت و تلگرام. من خیلی ساده و زودباور بودم. ضربه سنگینی از اعتماد بی‌جا خوردم. آزاد شوم زندگی‌ام را از نو می‌سازم.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن