واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قانونگریزی، شکایتهای گسترده مردم و مقامات در دادگاهها و حمایتهای گسترده رسانههای بیگانه و سلطنتطلبان از موسوی سبب شده است کارشناسان امکان تشکیل حزب توسط موسوی را با دیده تردید بنگرند. میرحسین موسوی در نهمین بیانیه خود، پس از قبول تلویحی شکست خبر داد که "گروهی از نخبگان بر سر آنند که گردهم آیند و با تشکیل جمعیتی قانونی صیانت از حقوق مردم را پیگیری کنند... اینجانب نیز به این جمع میپیوندم." از این رو به نظر میرسد موسوی، که به نتایج انتخابات معترض بود، تصمیم دارد با تشکیل یک حزب فعالیتهای سیاسی خود را که بیست سال بود متوقف شده بود، همچنان ادامه دهد. اما موسوی اولین شکست خورده انتخابات نیست که پس از این شکست تصمیم به تشکیل حزب میکند. چنانکه مهدی کروبی پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری در دوره نهم، خبر از تشکیل یک حزب فراگیر سیاسی داد، درست چهار سال پیش. این حزب با پشتوانهای نسبتاً قوی آغاز به کار نمود، مهدی کروبی خود شخصا دبیر کل حزب شد، سایر ارکان این حزب نیز افرادی با نفوذ و با سابقه بودند، افرادی از مجمع روحانیون مبارز، نمایندگان مجلس و برخی مدیران ارشد دولتی، که عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی شدند. این در حالی بود که روزنامه این حزب نیز با نام "اعتماد ملی" با گزینش خبرنگاران مشهور اصلاحطلب آغاز به کار نمود. دفترهای این حزب در شهرهای مختلف کشور تاسیس شد و وبسایتها و وبلاگهای این حزب در فضای مجازی به صورت گسترده فعال شدند. اما همه این تلاشها و صرف هزینهها هنگفت مانع از کاهش شدید آرای کروبی در انتخابات ریاستجمهوری 88 آنهم پس از 4 سال فعالیت حزبی نشد چنانکه کروبی با کاهش آراء نزدیک به 5 میلیونی حتی نتوانست از آراء باطله نیز پیشی بگیرد. و همه این موارد حکایت از این واقعیت داشت که این حزب سیاسی با وجود تمامی هزینههای انجام شده، نتوانسته است پایگاهی مردمی بدست آورد. با این همه کروبی و موسوی شباهتها و تفاوتهایی دارند، شباهتهای آنها در این است که هر دوی آنها به نتایج انتخابات معترض بودند، و پس از سخن از تاسیس حزب به میان میآورند. اما در این رهگذر تفاوتهای بسیاری وجود دارد، کروبی بدون ایجاد التهاب و اقدام علیه امنیت ملی، به ماجرای انتخابات پایان داد اما موسوی با "اردوکشی خیابانی"، "زیر سوال بردن شورای نگهبان" و "تبعیت نکردن از بیانات مقام معظم رهبری" و... کلکسیونی از تلاشهای غیرقانونی سعی نمود با اعمال فشار مقامات نظام را مجاب به ابطال انتخابات نماید. به نظر میرسد موسوی هم در حال قدم گذاری در همان راهی است که کروبی چهار سال پیش آغاز کرده بود، راهی که نتیجه آن بدست آوردن کمتر از یک درصد آرای مردم شد؛ با این وضع سوالی که به ذهن میرسد این است که در ایران یک حزب سیاسی تا چه حد میتواند در میان مردم نفوذ داشته باشد؟ اما از سویی دیگر تلاش برای حل این معادلات با این پیش فرض صورت میپذیرد که موسوی بتواند حزبی تاسیس نماید؛ و حال آنکه شواهد حقوقی و قانونی این فرضها را تایید نمیکنند. حقوقدانان معتقدند با وجود شکایتهای گسترده مردم و مقامات از موسوی، که تاکنون بیش از دو هزار مورد گزارش شده است، وی باید هماکنون به فکر دادگاههایی باشد که پیشروی اوست و نه تاسیس حزب. برخی تحلیلگران تاسیس حزب را نوعی فرار موسوی از شکایتها، و زمینهسازی برای پروژه مظلومنمایی میدانند. پروژهای که بارها قبل و بعد از انتخابات در گفتار و رفتارهای موسوی هویدا بوده است. اگر چه هر حدس و گمانی در این زمینه میتواند رنگی از واقعیت به خود بگیرد، اما نباید از سه نکته غافل بود؛ اول آنکه در روزهای پس از انتخابات بیبیسی فارسی به رسانه موسوی تبدیل شده بود، دوم آنکه سلطنتطلبان ضد نظام نیز از او به صورت گسترده حمایت کرده بودند و سوم آنکه موسوی پس از انتخابات به قانون اساسی کشورمان تمکین نکرد و با اقدامات گسترده غیرقانونی حتی از سخنان رهبر انقلاب و مراجع تقلید نیز تبعیت نکرد. از این رو کارشناسان بر این باورند که شاید موسوی تصمیم به تشکیل حزبی در خارج از کشور گرفته است، با قوانینی جز قوانین کشورمان. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]