تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 7 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سجده شكر برهرمسلمانى واجب است،با آن نمازت را كامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818827253




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

توصیه های امام زمانیِ آیت الله بهجت - پایگاه اطلاع رسانی هیئات مذهبی وارث


واضح آرشیو وب فارسی:وارث: خدا ما را نجات دهد. خدا بفهماند به ما، الهام بکند به ما، تثبیت بکند در ما، که شکرگزار باشیم بر این طریقه ای که خدا هدایتمان کرده است. از جملۀ شکرش این است که از نااهل ها تقیه بکنیم. کار نداشته باشیم به آنها، خدا به امور آنها می رسدوارث : به مناسبت فرا رسیدن ۲۷ اردیبهشت، سالروز ارتحال عارف بالله آیت الله محمدتقی بهجت مروری داریم بر سخنان و آراء ایشان در باب مهدویت و حضرت حجت(عج).  اگر دنیا را بخواهیم، باید ناصر حقیقی را بخواهیم؛ اگر دنیا را می خواهیم، آخرت که دیگر معلوم است. بله، بشارتی است برای مؤمنین که عبادت در ایام غیبت، افضل است از عبادت در حال حضور. پس چطور ما دعا نکنیم برای ظهور حضرت؟! فرمود: آیا میل ندارید که عدل در تمام دنیا مبسوط بشود؟! خدا ما را نجات دهد. خدا بفهماند به ما، الهام بکند به ما، تثبیت بکند در ما، که شکرگزار باشیم بر این طریقه ای که خدا هدایتمان کرده است. از جملۀ شکرش این است که از نااهل ها تقیه بکنیم. کار نداشته باشیم به آنها، خدا به امور آنها می رسد. عنایات امام عصر علیه السلام به شیعیان روایت دارد که امام زمان صلوات الله علیه که ظهور فرمودند، می فرماید: «اَلا یا اَهلَ العالَم»؛ پنج ندا می کند به اهل عالم(۱) و بدون هیچ دستگاهی و اختراعی و اینها، این [ندا] به همه می رسد، به هر کسی به لغت [و زبان] خودش. در عالَم [هستی] نه [فقط] در این پنج قاره. «اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِّیَ الحُسَین قُتِلَ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِّیَ الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً» به هر کسی به لغت خودش می رسد. این فرق بین این اعجاز و بین آن کارهایی که با اسباب چینی درست می شود، این طور است. [اگر] کسی از اینجا معرفت پیدا کند، می فهمد مسئله ظهور امام و غیبت امام [را]. [در حقیقت] ما [او را] نمی بینیم [ولی] او ما را می بیند؛ ما کلامش را نمی شنویم، [اما] او کلام ما را می شنود. شخصی گفت: آقا سید حسن نامی در نجف، از مدرسین بوده و در فشار اقتصادی واقع می شود. می گوید خیلی خوب، من چهل روز یک عریضه ای می نویسم برای امام زمان (عج)، همان عریضه را تکرار می کنم تا چهل روز و یا در آب می اندازم یا اینکه یک گوشه اتاق می گذارم ـ بالأخره یک جایی می گذارم آن را ـ تا روز چهلم. روز چهلم که شد [آقا سید حسن می گوید] حالا من یادم نیست که امروز چهلم است، دیدم از پشت سر به ما یک خطابی شد: «آقای آقا سید حسن!». [با خودم] گفتم که درِ خانه بسته است، در خانه هم جز من کسی نیست، قطعاً این خیال است. یک قدری صبر کردم، گفت: «آقای آقا سید حسن، پسر آقا سید حسین» مثلاً. اسم پدر من را هم برد؛ گفتم نه دیگر، این خیال نیست؛ اسم پدر من را هم می داند، این خیال نیست. به آن طرف صوت متوجه شدم، کسی را ندیدم. حالا بنا گذاشته ام به اینکه نه خیر خیال نیست، واقعیت دارد لکن نگاه کردم به آن طرف، دیدم کسی را نمی بینم. در عین اینکه هیچ کس را نمی دیدم، این صوت را شنیدم: «شما گمان می کنید ما از حال شما مطلع نیستیم؟ شما خیال می کنید ما نمی دانیم شما در چه حالی هستید؟» این را شنیدم اما هیچ کس را نمی دیدم. اما همین که این صدا را شنیدم «شما خیال می کنید که ما باخبر از حال شما نیستیم؟» کأَنّه رفع حاجتم شد؛ کأنّه هیچ احتیاجی ندارم. به همین شنیدن این کلام. حالا او که معلوم است. دیگر «لا فَرقَ بَینَکَ و بَینَهُم اِلّا اَنَّهُم عِبادُکَ»۲. آن را دیگر خدا می داند [که ائمۀ معصومین علیهم السلام] چه اشتراکاتی با مبدأ اعلی دارند. هیچ امتیازی ندارد «اِلّا اَنَّهُم عِبادُکَ بَدْؤُها مِنکَ وَ عَودُها اِلَیکَ اَعضادٌ وَ اَشهادٌ وَ مُناةٌ». او که سر جای خودش. آن آقا ـ من عیناً خودم آن شخص را دیدم، خدا رحمتش کند، هفت هشت سال است کأنّه وفات کرده؛ نجار بوده ـ می گفت: دو ماه بوده است که ما دائماً قرض می کردیم [و] از این نجاری خودمان هیچ استفاده ای نمی کردیم [و درآمدی نداشتیم]. [یک روز] رفتم پشت بام، یک کتابی بود که در آن نوشته بود مثلاً در پشت بام، این دو رکعت نماز را بخوانید و فلان بکنید و حاجت خودتان را بخواهید. فردا که خواستم بروم برای نجاری به دکان ـ خبری که نبود ـ توی این جیب من، یک پنج تومانی بود؛ چهار تومان را دادم به خانواده که این را یک ناهاری درست کند، یک تومان را هم گذاشتم که اگر سیگاری چیزی خودم محتاج بشوم [بخرم]. [خانواده اش گفته بود:] آخر چهار تومان که چیزی نمی شود! گفتم: حالا تا ظهر شاید چیزی بشود، ما چه می دانیم.او رفته بود از همان قوم و خویش هایش قرض کرده بود و مثل اشکنه طوری، چیزی درست کرده بود. من هم تا ظهر دیدم هیچ خبری نشد در دکان. آمدم دیدم بله، رفته از اینجا و آنجا قرض کرده است و یک اشکنه ای درست کرده. یک لقمه ای برداشتم از آن غذا، دیدم درِ خانه را زدند. [شخصی که جلوی در بود، به من گفت:] «فلان آقا (معروف بوده در آن زمان) شما را دعوت کرده به منزل خودش برای ناهار. فلان آقای زاهد هم آن جاست». همان یک لقمه را که خورده بودم، دیگر بیشتر نخوردم و رفتم خانۀ آن آقا ـ از آن آقا هم چیزهایی نقل می کرد ـ دیدم آن زاهد هم آنجا است. آن زاهد این قضیه را نقل کرد که آن آقا سید حسن، پسر آقا سید حسین وقتی شنید، دید او می گوید: «شما گمان می کنید ما مطلع نیستیم از حال شما؟» [گفت:] همین کلمه را که شنیدم، کأنّه رفع حاجتم شد. کأنّه اصلاً محتاج نیستم به چیزی. با خودم گفتم شاید این قضیه من را دارد می گوید؛ من دیشب آنجا توسل کردم به خود حضرت، به حسب معنا این ارتباط دارد با خود حضرت. این کلمه را که گفت، کأنّه حال مرا دارد می گوید و من هم [مثل آن آقا سید حسن] رفع حاجتم شد؛ به همینجا که رسید دیگر حرف نزد «شما خیال می کنید ما مطلع از حال شما نیستیم؟» دیدم من هم همانطور شدم؛ دیگر کأنّه احتیاجی به هیچ چیز ندارم، بعدش هم دیگر کار درست شد. بالاخره، چه عرض کنیم؟! ما معرفتمان ناقص است. عینک ما یک تاری دارد و الّا آنها (ائمه علیهم السلام) که ما را می بینند. چقدر فرق است بین این طایفه (شیعه) و بین آن طایفه (بعضی از اهل سنت) که می گویند اصلاً اینچنین چیزی نیست؛ خدا اگر بخواهد، «مُلِأَتْ ظُلْمَاً وَ جَورَاً» را تبدیل کند به «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطَاً وَ عَدْلَاً»، همان وقت او را ایجاد می کند. دیگر نمی خواست که اصلاً از هزارها سال جلوتر، این را نگاه بدارد تا آن وقت. از این جور حرف ها که «حیّ موجود» نیست بعدها مثلاً [به وجود می آید] آن هایی که [اصل] این روایت را قبول دارند؛ ظاهراً اهل سنت شاید اکثرشان این روایت را قبول دارند: «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطَاً وَ عَدْلَاً بَعْدَ مَا مُلِأَتْ ظُلْمَاً وَ جَوراً»۳ فعلی هذا به حسب ظاهر ما کارمان خراب است [و الّا ائمه علیهم السلام که ما را می بینند. پی نوشت ها: ۱- إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عج)، ج ۲، ص۲۳۳؛ «إذا ظهر القائم (عج) قام بین الرکن و المقام و ینادی بنداءات خمسة: الأول: ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم، الثانی: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم، الثالث: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان، الرابع: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا، الخامس: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا ۲- این عبارت در دعای هر روز ماه رجب درباره امامان علیهم السلام آمده است؛ اقبال الاعمال، ج ۲، ص۶۴۶؛ بحارالانوار، ج۹۵، ص۳۹۳؛ و نیز ر.ک: البلد الأمین و الدرع الحصین، ص۱۷۹؛ المصباح للکفعمی، ص۵۲۹. ۳- زادالمعاد، ص۴۲۳؛ و نیز ر.ک: کفایةالأثر، ص۴۷؛ الغیبة نعمانی، ص۸۱؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج ۱، ص ۲۹۵ شبستان


جمعه ، ۳۱اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وارث]
[مشاهده در: www.vareth.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن