تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830018900




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای ثروتمندانی که به جای درختان برج می سازند - خبر ایرانی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر ایرانی: به گزارش خبرایرانی ، خانه ویلایی سر کوچه را که خراب کردند تا بجایش5 طبقه ساختان بسازند. خاکبرداری که تمام شد زمان ریختن پِی فرا رسید و اسکلت سیمانی ساختمان ناموزون هر روز بالاتر می رفت. هرچه ارتفاع ساختمان بالاتر می آمد، کف جوب و اندک فضای سبز کنار خیابان هم مرتفع تر می شد. تقریباً سقف طبقه آخر خانه ناموزون را می زدند که دیگر کف جوب به سطح رسیده بود و آب در خیابان جاری شده بود. درختان کوچه هم به زردی رفته بودند با اینکه تازه بهار تمام شده بود. خانه ناموزون که اولین خانه 5 طبقه محله ما بود، ساخته شد و همسایگان جدید در آن ساکن شدند، اما کسی علت خشک شدن یکباره درختان کوچه ما را نفهمید. چند ماهی گذشت. یکی دیگر از خانه های دوبلکس قدیمی محل بعد از تعیین سهم وراث، کوبیده شد تا بجایش ساختمان ناموزون 5 طبقه دیگری قد علم کند. هنوز خاکبرداری این ساختمان آغاز نشده بود که ساخت و ساز در انتهای کوچه نیز آغاز شد. باز هم بهار بود اما اینبار ابتدای آن. با بالا رفتن هر طبقه این ساختمان ها بار دیگر ارتفاع کف جوب هم افزایش می یافت و باران بهاری بجای جاری شدن در جوی، کف خیابان را طی می کرد تا به جوب اصلی در خیابان اصلی بریزد . مدتی از بهار گذشته بود اما بهار هنوز به محله ما سر نزده بود، درختان هنوز جوانه نزده بودند. همسایه ها که همگی از چندین سال قبل همدیگر را می شناختند (بجز همسایه های ساختمان نوساز) به دنبال علت می گشتند. آخر خیلی از این درختان را به دست خود کاشته بودند و هر روز یا یک روز در میان هم آب کافی به پای آنها می ریختند. روزها می گذشت و خبری از جوانه زدن درختان نبود و مطابق معمول با بالا رفتن هر طبقه از ساختمان های در حال ساخت، جوب پر تر می شد. زمستان فرا رسید و خانه چهارم هم دست بساز و بفروش ها افتاد.خاکبرداری تمام شده بود که بزرگترهای محله تصمیم گرفتن برای بهار جدید، درختان قدیمی خشک شده را ببرند و نهال به جای آنها بکارند. نهال ها خریداری و کار بریدن درختان خشک شده تمام شده بود. «آسِد مَمَّد (آقای سید محمد)» که همیشه عرقچین سبز رنگ به سر سپید مویش داشت و می گفتند دستش در کاشت درخت و گل و گیاه خوب است، مأمور شد تا به همراه ما جوانترها نهال ها را بکارد. مرتضی پسر «آسِد مَمَّد» بیل را به زمین زد که گودالی حفر کند، اما هر چه او بیشتر بیل می زد، ما متعجب تر می شدیم. هرچه بیشتر می کند، ما بهتر علت خشک شدن درخت ها را درک می کردیم. تقریبا 20 سانتی از زمین را کنده بود اما هنوز به خاک نرسیده بود، هرچه بیل می زد، تنها سیمان بود که کنده می شد.انگار که بنّایی زیر درختان خشک را سیمان کرده باشد . حالا «آسِد مَمَّد» می دانست که علت خشک شدن درختان چیست اما نمی دانست که این سیمان از کجا به پای درختان ریخته شده است. به هر صورت سیمان ها را جمع کردیم و نهال های جدید را برای بهار کاشتیم. همزمان با اردیبهشت، خانه پنجم هم به دست بساز و بفروش ها رسید و زمان ریختن پِی که رسید همه فهمیدیم که سیمان ها از کجا پای درختان آمده است. راننده محترم بونکر سیمان بعد از اینکه عمده بارش را برای بالا رفتن یک طبقه از ساختمان خالی کرده بود، کنار شلنگ آب را گرفته بود تا به خیال خودش مخزن بونکر را تمیز کند تا سیمان درون بونکر خشک نشود اما اهمیتی نمی داد که ته مانده سیمانی که از بونکر می شوید، پای درختان را سیمان می کند. از آن روز کنار هر ساختمان در حال ساخت سیمان هایی را دیدم که زیر درختان، ریخته شده بود و جوب ها را پر کرده بودند . این مشکل تمام شهرهای ماست. بساز و بروش هایی که کوچکترین اهمیتی به محیط زیست و نظافت خیابان ها و کوچه ها یمان نمی دهند. برای آنها که چند صباحی مهمان محله های تهران می شوند، اهمیتی ندارد که آب باران و جوی کف خیابان جاری شود و درختان خشک شوند، برای آنها تنها ریال هایی که روی چک های بانکی صفرهای متعدد می گذارد اهمیت دارد.


چهارشنبه ، ۲۹اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر ایرانی]
[مشاهده در: www.newsirani.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن