تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس چيزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد [و به او ندهد]، خداوند، بركت روزى ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836254245




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روزی که بغض چند ساله تبدیل به اشک‌های یک شهر شد


واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
سپیدرود_بادران (36)

پویا-بازارگرد
گیل نگاه/ پویا بازارگرد *ابتدا بگذارید کمی به عقب برگردیم؛  مدتی پیش به یکی از دوستانم که مشغول قدم زدن در خیابان مطهری بودیم،  گفتم: فلانی را دیدی؟ گفتم نه! کسی که با گلش سبب برد سپید رود در یکی از بازی‌های خانگی شده بود و بعد از بازی، پیاده و با لباس ورزشی به سمت خانه می‌رفت.چیزی که باعث تعجب می‌شود این است که تصور ما از بازیکنان فوتبال، برگشتن از تمرین با یک ماشین لوکس به خانه است. اما چیزی که همیشه طی این همه سال سپیدرود رود را جدا می‌کرد این بود که تیم از دل همین جوانان رشتی تشکیل شده بود. آنهایی که دغدغه اولشان بازی با دل و جان برای تیم شهرشان بود نه پول. آنهایی که بی‌هیچ ادعایی برای تیم شهر خود بازی می‌کردند و از جان خود مایه می‌گذاشتند.به زمان حال بیاییم؛  همه جا صحبت سپیدرود بود، در قهوه خانه‌های قدیمی از آن پیرمردیی که اگر می‌نشستی پای حرفش تو را با خود به ۳۰-۴۰ سال قبل می‌برد و حال و هوای سپید رود در آن زمان، در پارک که قدم می‌زدی صدای جوانان را می‌شنیدی که سپیدرود موضوع بحث آنها بود، با دوستانت که بیرون می‌رفتی یکی از موضوعات حرف زدنتان سپیدرود بود، همه در حال برنامه ریزی برای رفتن به ورزشگاه بودند. متن‌هایی که می‌گفت: ساعت چند؟ کجا همدیگر را ببینیم؟ زود‌تر ورزشگاه بریم ورزشگاه پر می‌شه!گویا همه می‌دانستند که اتفاقی بزرگ در آستانه رخ دادن است.ساعاتی قبل شروع بازی در ورزشگاه بودم. نیمی از آن پر شده بود. بیرون پُر بود از کسانی که عطش ورود به داخل ورزشگاه در چشمانشان موج می‌زد. هزاران نفر پشت در‌ها بودند.تشویق‌ها از‌‌ همان زمان شروع شده بود و لحظه به لحظه شلوغ‌تر می‌شد. هنوز از شروع بازی ساعاتی مانده بود اما ورزشگاه پر بود و به قول معروف جای سوزن انداختن نبود. پشت و روی فنس‌ها، روی زمین، از پنجره‌های همسایه ورزشگاه، هر جا که چشمانتان کار می‌کرد همه فقط منتظر شروع بازی بودند.بازی شروع شد؛  اتفاقات زیاد بود اما برویم به آن دقیقه‌ای همه انتظارش را می‌کشیدیم، «دقیقه ۷۸» زمان انفجار استادیوم پیر رشت بود. زمانی که همه با هم روی هوا پریدند و انگار در یک لحظه به اندازه ۲۰۰۰۰ هزار نفر از وزنی که زمین تحمل می‌کند کم شد. همه فقط در حال بالا پریدن بودند. همه یکدیگر را در آغوش می‌گرفتند و چشم‌هایی که از خوشحالی غرق در اشک شده بود.فقط ۱۲ دقیقه به جشن صعود مانده بود. فقط ۱۲ دقیقه تا روزی که شاید سال‌ها مردم از آن صحبت کنند مانده بود. ۲۰۰۰۰ هزار نفر با چشمان منتظر و کسانی که پای تلویزیون های خود در خانه بازی را تماشا می‌کردند و یا حتی راننده‌هایی که با صدای رادیو صحنه‌های ورزشگاه را تصویرسازی می‌کردند. دل در دل هیچکدامشان نبود. همه آرزو و چشم‌ها و گوش ها به یک چیز بود «سوت داور»و سوت پایان بازی زده شده دیگر هیچ کس سر جای خود نبود؛ همه در حال دویدن، عده‌ای اشک شوق می‌ریختند، همه در حال تشویق، همه در حال بغل کردن هم و تبریک گفتن به یکدیگر. حال و هوای عجیبی بود. غیر قابل توصیف، از آن‌هایی که فقط باید خودت می‌بودی و می‌دیدی. انگار یک بغض چند ساله ترکید!یک شنبه ۲۶ اردیبهشت، ورزشگاه عضدی رشت. صحنه ای که شاید سال‌ها از آن صحبت شود. روزی که رشت برایش اشک شوق ریخت. روزی که همه یک صدا نه تنها یک «تیم فوتبال» که یک «هویت» را تشویق کردند. روزی که در آن بازیکنان و کادر فنی تیم و تماشاگران رشت پیروز شدند. روزی که رشت خوشحال‌ترین شهر ایران بود.*خبرنگار و عکاس خبری
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن